در تعریف خشونت میتوان گفت که در حالت کلی مجموعه رفتاری است که شخصی در مورد شخصی دیگر اعمال میکند که موجب آسیبهای متعددی از جمله آسیبهای جسمانی، (فیزیکی) روانی و جنسی که معلول عوامل متعدد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است، میشود.
با توجه به شرایط خاص فرهنگ مردسالارانه، معضلات اقتصادی شدید و همچنین فقدان فرهنگسازی و غیره خشونت علیه زنان سیستماتیک شده و به شکل فزایندهای رو به رشد است؛ هرچند در سالهای متمادی زنان تلاش و همت خود را بر مبارزه با این نگاه و برطرفکردن شکافهای عمیق موجود به کار بردهاند، اما از آنجا که اشکالات و نقاط ضعف قوانین که از یکسو بیشتر منبعث از فقه و فقدان تمایل مردان در از بینبردن اشکالات موجود و حمایت (عمدی/ سهوی) از قوانین موجود و همچنین از سویی دیگر دامنزدن به ایجاد فضای ناامن برای زنان است، موجب شده که حرکت زنان در از بینبردن ضعفها و اشکالاتِ برشمرده که موجب تألمات عمیق جسمی و روحی زنان میشود، کاهش نیابد، بلکه در دامنزدن به خشونتهای سیستماتیکِ سیستم موجود علیه زنان یاری رساند.
در این نوشتار به طور خاص به دو مقولهی خشونت در محیط کار و محیط خانه پرداخته خواهد شد. خشونت علیه زنان به معنای اِعمال هر عمل خشونتآمیز مبتنی بر «جنسیت» است که موجب بروز آسیبهای برشمرده بر آنها می شود؛ همچنین تهدید به انجام و آسیبرساندن که موجب محدودیتهای اجباری یا اختیاری (در شرایط خاص) در آزادی در زندگی (عمومی / خصوصی) میشود نیز از جمله خشونتهایی است که بر زنان اِعمال میشود.
لازم به ذکر است که میزان خشونتهای اعمالشده در طبقات با اقتصاد ضعیفتر، حاشیهی شهرها و همچنین دورتر از مرکز بیشتر است.
خشونت در محیط کار
انواع خشونت نهادینهای را که در محیطهای کاری بر زنان اِعمال میشود، در چهار گروه می توان بررسی کرد:
۱- خشونت فیزیکی: هرنوع عمل و عکسالعمل خشونتآمیزی که از سوی کارکنان در محیط کاری رخ میدهد؛ به ویژه خشونتهایی که از سوی کارفرمایان بر کارکنان زن به کار میرود. در این نوع از خشونت میتوان از انواع کارشکنی توسط کارکنان و کارفرمایان در مراتب مساوی با زنان در یک شغل معین نام برد که موجب ناتوان نشاندادن زن در آن پُست و جایگاه میشود.
۲- خشونت روانی: به کاربردن عبارات یا اقدامات تهاجمی، ارعاب و تهدید به اخراج یا جابهجایی و حتی تبعیض است و بیشتر علیه زنان به کار گرفته میشود که منجر به تحقیر در محل کار به صورت تهاجمی یا ایجاد شرم میشود. در این نوع از خشونت نیز میتوان به این نکته اشاره کرد که خشونت تنها از سوی کارفرمایان اعمال نمیشود، بلکه بخش عمدهای از آن مربوط به همتایان مردِ زنان است. از آنجا که در بیشتر مواقع خشونت روانی را نمیتوان مانند خشونت¬های فیزیکی عینیت بخشید، میتوانند آسیبزنندهتر باشند؛ به طوری که بر کیفیت زندگی عادی، اعتماد به نفس، حضور اجتماعی و غیره فرد اثرات فراوانی میگذارد.