افشا گری حقایقی که پنهانند

۱۳۹۹ بهمن ۱۰, جمعه

  ماهنامه سیاسی و مدنیقدرت حق

نشریه مستقل هواداران حقوق بشر


 

ما هواداران مستقل حقوق بشر، خواهان احترام به حقوق ذاتی (حقوقی که در زمان زایش همراه ماست چون نفس کشیدن، دیدن، شنیدن، رشد، احساسات و ... ) و شهروندی (وظیفه جامعه برای امکان رشد حقوق ذاتی چون امنیت زندگی، رفاه، بهداشت، آموزش، پرورش و...) انسان ها هستیم.

 

۱۳۹۹ بهمن ۴, شنبه

تحریم ها در ایران

 مشرق نیوز در گزارشی نوشت: محمود سریع‌القلم از افراد اصلاح‌طلب که زمانی با عنوان مشاور رئیس‌جمهور از او نام برده می‌شد، می‌گوید جو بایدن سیاست فشار حداکثری ترامپ بر ایران را کنار نخواهد گذاشت، موضوع ایران مورد اجماع دو حزب آمریکاست، صحبت از برداشته شدن تحریم‌ها کلی و مبهم است و برجام به گونه‌ای تنظیم شده که امکان مصادره به مطلوب آمریکا در آن وجود دارد.

او در یادداشتی می‌نویسد: «هرچند بازگشتِ به برجام هدف اصلی سیاست خارجی آمریکا در این دوره (دولت بایدن) اعلام شده، اما این بازگشت به معنای طبیعی شدن روابط اقتصادی خارجی ایران نخواهد بود زیرا موضوع ایران، موردِ اجماعِ دو حزبی است. سیاستِ فشارِ حداکثری که به توقفِ ارتباطاتِ بانکی و تورم چند صد درصدی در ایران منتهی شده هم‌اکنون اهرمی است که دولت بایدن آن را کنار نخواهد گذاشت.»

سریع‌القلم درخصوص بحث لغو تحریم‌ها هم آورده: صحبت از برداشته شدنِ تحریم‌ها خود بسیار کلی و مبهم است. شاید هم این فضا عمدی باشد. آمریکا که دو قرن تجربۀ کار حقوقی بین‌المللی را دارد، برجام را به گونه‌ای تنظیم کرده که آنچه می‌خواهد از آن مصادره کند. همچنین بایدن بر خلاف ترامپ، قابلیت زیادی در حوزه اجماع سازی بین المللی دارد و می‌تواند کشور‌های اروپایی را علیه ایران با خود همراه سازد.

دریچۀ مصالحه محتمل اواخر بهار بسته می‌شود

به گزارش رادیو فرانسه، فیگارو روزنامۀ صبح پاریس، در مقاله‌ای ایران را اولین آزمون بین‌المللی جو بایدن، رئیس جمهوری جدید آمریکا، خوانده و دامنۀ عمل بایدن را برای بازگشت به برجام بسیار محدود دانسته و گفته است که روزنۀ مصالحۀ محتمل میان آمریکا و رژیم ایران در اواخر بهار آینده بسته خواهد شد.

فیگارو نوشته است که حکومت ایران با توسعۀ غنی‌سازی اورانیوم، تولید اورانیوم فلزی و جلوگیری از بازرسی تأسیسات خود عملاً با آهنگی شدیدتر سرگرم نقض برجام و راهیابی به سمت توانایی تولید سلاح هسته‌ای است. صرف‌نظر از دلایل گوناگون اقدام تهران، به گمان نویسندۀ مقاله فیگارو، تلاش‌های دونالد ترامپ برای دشوار ساختن ازسرگیری گفتگو میان رژیم ایران و جو بایدن، مسیر مصالحه میان دولت جدید آمریکا و حکومت ایران را سنگلاخ کرده است. آخرین فرصت این مصالحه به نوشتۀ فیگارو اواخر بهار آینده، پیش از انتخابات ریاست جمهوری در ایران است.

مقاله نویس فیگارو سپس تصریح کرده است که سه کشور اروپایی امضاکنندۀ برجام (فرانسه، آلمان و انگلستان) موفق نشدند برغم تلاش‌هایشان برای حفظ برجام از نقض پیوستۀ آن توسط رژیم ایران جلوگیری کنند. اکنون نگرانی این است که حکومت ایران بتواند همانند پاکستان یا کره شمالی پیش از زمان پیش‌بینی‌ شده به سلاح اتمی دست یابد و هشدار اخیر وزیر امور خارجۀ فرانسه در این چارچوب قابل فهم است.

خبرنگار فیگارو در پایان نوشته است : حتا اگر آمریکا و رژیم ایران از نو به برجام متعهد شوند، جامعۀ بین‌المللی دامنۀ امنیتی که در سال ٢٠١۵ داشت را از دست می‌دهد. زیرا، اگر برخی موارد نقض برجام برگشت پذیر باشند، برخی دیگر از این موارد از جمله در زمینۀ نوسازی سانتریفیوژها برگشت‌پذیر نخواهند بود. .

کرونا در ایران

 

حسن روحانی در جلسه ستاد ملی مقابله با ویروس کرونا ازاحتمال آغاز موج چهارم کرونا اظهار نگرانی کرد. رئیس جمهوری اعلام کرد واکسیناسیون از ماه جاری آغاز می‌شود. سخنگوی وزارت بهداشت هم اوضاع کرونا را در ایران "شکننده" خواند.

حسن روحانی، رئیس جمهوری و سیما سادات لاری، سخنگوی وزارت بهداشت گفتند که در ایران هیچ شهر وضعیت قرمز کرونایی ندارد با این وجود هم رئیس جمهوری و هم سخنگوی وزارت بهداشت درباره احتمال آغاز موج چهارم کرونا در ایران هشدار دادند.

تظاهرات

 در تظاهرات سراسری در روسیه علیه ولادیمیر پوتین بیش از ۱۰۹۰ نفر از جمله همسر الکسی ناوالنی دستگیر شدند. آنها خواستار آزادی این او هستند. در کشور استونی نیز هواداران ناوالنی به خیابان‌ها آمدند و خواستار آزادی او شدند.

در دهها شهر روسیه مأموران امنیتی برای جلوگیری از گردهمایی‌هایی که در اعتراض به دستگیری الکسی ناوالنی، منتقد سرشناس پوتین برگزار شده، شمار زیادی را دستگیر کردند.

۱۳۹۹ بهمن ۳, جمعه

کولبران زخمی

 هه‌نگاو: دو کولبر در حین کولبری در مرزهای نوسود و بانه با شلیک مستقیم نیروهای هنگ مرزی به شدت زخمی شده‌اند.

برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹ (۱۸ ژانویه ۲۰۲۱)، نیروهای هنگ مرزی در ارتفاعات مرزی بانه به سوی دسته‌ای از کولبران شلیک کرده‌اند و یک کولبر با هویت ”عبدالله فرج‌پناه“ اهل روستای ”منیجیلان“ از ناحیه پا به شدت مجروح شده است.

به گفته یک منبع مطلع، عبدالله از ناحیه زانو مورد اصابت گلوله قرار گرفته و احتمال قطع پای وی می‌رود.

از سوی دیگر و همان روز، یک کولبر اهل ثلاث باباجانی با هویت ”ب.م“ در حین کولبری در ارتفاعات مرزی نوسود از ناحیه دست مورد شلیک مستقیم نیروهای هنگ مرزی قرار گرفته و به شدت زخمی شده است.

این کولبر از ترس بازداشت به مراکز درمانی مراجعه ننموده و بر همین اساس هه‌نگاو از انتشار نام کامل وی خودداری می‌کند.

بازداشت زنان

 هه‌نگاو: طی کمتر از دو هفته ۲۰ زن در شهرهای مختلف کُردستان بازداشت و یا به نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران احضار و مورد بازجویی قرار گرفته‌اند.

با استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، باشروع موج جدید بازداشت شهروندان کُرد که از ۲۰ دی (۹ ژانویه) آغاز شد، دستكم ۹ زن در شهرهای کرمانشاه، بانه، نقده، بوکان و مهاباد توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شده‌اند.

بر طبق این گزارش سه نفر از زنان بازداشت شده به نام‌های نازنین اتابکی و نسرین یزدانی‌پور اهل کرمانشاه و ترانه محمدی اهل بانه همان روز بازداشت آزاد شده و پنج زن دیگر کماکان در بازداشت به سر می‌برند.

همچنین، دریا طالبانی و اسرین محمدی اهل مهاباد و عظیمه ناصری اهل بوکان که روز شنبه ۲۰ دی (۹ ژانویه) در شهرهای مهاباد، تهران و بوکان بازداشت شده بودند، هم‌اکنون در بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه محبوس هستند و تماس‌های کوتاه یک دقیقه‌ای با خانواده‌هایشان داشته‌اند.

از سوی دیگر، از سرنوشت گلاویژ عبداللهی اهل نقده، فریبا احمدی و روژین محمدپور اهل بوکان که در تاریخ ۲۴ دی و ۳۰ دی بازداشت شده‌اند هیچ خبری در دست نیست و محل نگهداریشان نامعلوم است.

هه‌نگاو مطلع شده است که طی دو هفته گذشته دست‌کم ۱۱ فعال زن دیگر در در شهرهای کرمانشاه، مریوان، بوکان و مهاباد توسط نهادهای امنیتی احضار و مورد بازجویی قرار گرفته‌اند.

اسامی افراد بازداشت شده به شرح زیر است؛

۱ـ دریا طالبانی اهل مهاباد در تاریخ ۲۰ دی‌ماه در مهاباد بازداشت شده است.
۲ـ اسرین محمدی اهل مهاباد در تاریخ ۲۰ دی‌ماه در تهران بازداشت شده است.
۳ـ عظیمه ناصری اهل بوکان در تاریخ ۲۰ دی‌ماه در بوکان بازداشت شده است.
۴ـ ترانه محمدی اهل بانه در تاریخ ۲۲ دی‌ماه در بانه بازداشت شده است.
۵ـ گلاویژ عبداللهی اهل نقده در تاریخ ۲۴ دی‌ماه در ن نقده بازداشت شده است.
۶ـ نازنین اتابکی اهل کرمانشاه در تاریخ ۲۷ دی‌ماه در کرمانشاه بازداشت شده است.
۷ـ نسرین یزدانی‌پور اهل کرمانشاه در تاریخ ۲۷ دی‌ماه در کرمانشاه بازداشت شده است.
۸ـ فریبا احمدی اهل بوکان در تاریخ ۳۰ دی‌ماه در بوکان بازداشت شده است.
۹ـ روژین محمدپور اهل بوکان در تاریخ ۳۰ دی‌ماه در بوکان بازداشت شده است.

بازداشت شهروند کرمانشاهی

 خبرگزاری هرانا – روز شنبه ۲۷ دیماه، نازنین اتابکی و نسترن یزدانی ‌پور، دو شهروند اهل کرمانشاه و از اعضای گروه موسیقی “گلاریس”، ساعاتی پس از بازداشت، با تودیع قرار وثیقه از یکی از بازداشتگاه های امنیتی این شهر آزاد شدند. پیشتر رئیس پلیس امنیت کرمانشاه از بازداشت کوتاه مدت این شهروندان خبر داده بود. علاوه بر این دو تن، سه عضو دیگر این گروه موسیقی نیز بارها به پلیس امنیت کرمانشاه احضار شده و برای عدم شرکت در کلیپ ‌های تبلیغاتی، تعهد کتبی از آنها گرفته شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کردپا، روز شنبه ۲۷ دیماه ۹۹، دو زن اهل شهرستان کرمانشاه و از اعضای یک گروه موسیقی، پس از اتمام مراحل بازجویی، با تودیع قرار وثیقه از یکی از بازداشتگاه های امنیتی این شهر آزاد شدند.

بر اساس این گزارش، هویت این شهروندان نازنین اتابکی و نسترن یزدانی ‌پور، دو عضو تک‌خوان گروه موسیقی بانوان “گلاریس” کرمانشاه عنوان شده است.

طی روزهای اخیر، این دو شهروند به همراه سه عضو دیگر گروه موسیقی بانوان “گلاریس” کرمانشاه به نام های ملیحه مرادی، سمیرا فرحناکی و الهام یزدانی‌پور، چندین بار به پلیس امنیت کرمانشاه احضار شده و از آنان از برای عدم شرکت در کلیپ‌های تبلیغاتی تعهد کتبی اخذ شده است.

در تاریخ یکشنبه ۲۸ دی‌ماه، رئیس پلیس امنیت کرمانشاه، ضمن “هنجار شکن” خطاب کردن این افراد، از شناسایی و بازداشت عوامل دخیل در تولید و انتشار این موزیک ویدیو خبر داد.

بر اساس این گزارش مرجان کرمجانی، از دیگر اعضای این گروه موسیقی نیز طی سال گذشته توسط نهادهای امنیتی در کرمانشاه ممنوع ‌الفعالیت شده است.

گروه موسیقی بانوان “گلاریس” در سال ٩۶ در کرمانشاه تأسیس و در زمینه موسیقی فلکلور و سنتی فعالیت دارد.

بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران، کنسرت زنان برای زنان به صورت تک خوانی مجاز است و به صورت همخوانی برای آقایان نیز مجاز محسوب می‌شود. با این حال و اگرچه خوانندگی زنان در ایران منع قانونی صریحی ندارد، اما طی ۴۰ سال گذشته هنرمندان زن از خوانندگی محروم شده و تعدادی از خوانندگان مرد نیز به دلیل کار با خوانندگان زن یا مشخص بودن صدای زن در کارهایشان ممنوع الفعالیت شده‌اند.

شکنجه ضرب وشتم

 خبرگزاری هرانا – به تازگی ویدیویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده که از ضرب و شتم یک سرباز وظیفه راهور به دست علی‌اصغر عنابستانی نماینده سبزوار در مجلس، حکایت دارد. در این ماجرا نماینده سبزوار بدون داشتن مجوزهای لازم، با خودرو شخصی خود قصد ورود به خط ویژه اتوبوس را داشت که با ممانعت سرباز وظیفه پلیس راهور روبرو شده و سپس سرباز مذکور را مورد ضرب و شتم قرار داد. پس از انتشار این ویدیو سخنگو و معاون اجتماعی ناجا از ورود و دستور ویژه فرمانده نیروی انتظامی، برای پیگیری این موضوع خبر داد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، به تازگی ویدیویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده که از ضرب و شتم یک سرباز وظیفه به دست علی‌اصغر عنابستانی نماینده سبزوار حکایت دارد.

در این ماجرا علی‌اصغر عنابستانی نماینده سبزوار بدون داشتن مجوزهای لازم، با خودرو شخصی خود قصد ورود به خط ویژه اتوبوس را داشت که با ممانعت سرباز وظیفه پلیس راهور روبرو شده و سرباز مذکور را مورد ضرب و شتم قرار میدهد.

پس از انتشار این ویدیو سخنگو و معاون اجتماعی ناجا از ورود و دستور ویژه  فرمانده ناجا، برای پیگیری پرونده ضرب و شتم مامور وظیفه راهور توسط نماینده مجلس خبر داد.

مهدی حاجیان، در این خصوص گفت: “حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی بلافاصله دستور ویژه ای برای حمایت از حقوق سرباز وظیفه راهور و پیگیری موضوع  از طریق معاونت حقوقی و بازرسی ناجا صادر کرد.

وی  با اشاره به اینکه صیانت از حقوق  آحاد پرسنل ناجا  از دستورات اکید فرمانده ناجا است، افزود: “اعتقاد، باور و  تاکید  اشتری، همواره  بر این است که سربازان وظیفه را نیز چون فرزندان خود بدانیم  و در صیانت از شخصیت، کرامت انسانی و حق و حقوقشان  لحظه ای دریغ و درنگ  نکنیم، ایشان بارها به همه فرماندهان تاکید کرده اند که این جوانان، امانتی در دستان ما هستند بنابر این اجازه نمی دهیم  به ساحت مقدس سبزپوشان خدوم ناجا در هر جایگاه و مقامی توهین و تعدی شود.”

سخنگوی ناجا تأکید کرد: “در صورت احراز تقصیر نماینده مجلس، ناجا از حق کارکنان خود به جدیت دفاع خواهد کرد.”

احضار وفشار های قضایی

 خبرگزاری هرانا – طی هفته های اخیر شهرهای مختلف استان کردستان و دیگر شهرهای کردنشین غرب کشور شاهد موج جدیدی از بازداشت، احضار و فشارهای قضایی و امنیتی بر شهروندان و فعالان کرد بوده است. طی روزهای گذشته دستکم ۳۲ شهروند در شهرهای بوکان، پیرانشهر، سروآباد، نقده، سنندج، سقز، پاوه، کرمانشاه و مهاباد توسط نیروهای امنیتی بازداشت و یا به نهادهای امنیتی احضار شدند. بازداشت این شهروندان در بعضی موارد بدون ارائه حکم بازداشت و گاها به همراه ضرب و شتم، تفتیش منزل و ضبط لوازم شخصی صورت گرفته است. با احتساب این افراد، تعداد بازداشت و یا احضار شدگان در مناطق کرد نشین کشور طی دو هفته اخیر دستکم به ۶۴ نفر رسید.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی هفته های اخیر شهرهای مختلف استان کردستان و دیگر شهرهای کردنشین شاهد موج جدیدی از بازداشت و احضار و فشارهای قضایی و امنیتی علیه شهروندان و فعالان کرد بوده است.

در هفته ای که گذشت، دستکم ۱۳ شهروند در بوکان به نام های حسین مهربان، هیرش رسول ‌پور، فواد محمد پور، فریبا احمدی، روژین محمد پور، علی زلفی، ‌قادر رسول‌پور،‌ محمد حاجی رسول‌پور، رشید احمدی، محمد امین احمدی، رضا، محمد و فرهاد زندی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

نیروهای امنیتی در حین بازداشت محمد حاجی رسول‌پور نیز برخی از وسایل شخصی وی از جمله کامپیوتر، گوشی موبایل و فیلم دوربین مدار بسته محل کارش را ضبط و با خود برده‌اند.

همچنین طی روزهای اخیر، نازنین اتابکی، نسترن یزدانی ‌پور، ملیحه مرادی، سمیرا فرحناکی و الهام یزدانی‌پور اعضای گروه موسیقی بانوان “گلاریس” کرمانشاه چندین بار به پلیس امنیت کرمانشاه احضار شدند و از آنان از برای عدم شرکت در کلیپ‌های تبلیغاتی تعهد کتبی اخذ شده است.

از این میان نازنین اتابکی و نسترن یزدانی ‌پور، دو عضو تک‌خوان این گروه موسیقی بازداشت و پس از اتمام مراحل بازجویی، با تودیع قرار وثیقه از یکی از بازداشتگاه های امنیتی این شهر آزاد شدند.

در پیرانشهر نیز روز سه ‌شنبه ۳۰ دیماه رسول لاوازه، کریم خلیفانی، حسام الدین خضری، رحمان ابراهیمی و پشتیوان نبی زرگتن توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

همچنین طی این مدت امیر بایزیدی ‌آذر و سوران محمدی در مهاباد، سلمان ادوایی در سروآباد، دیاکو زرتشتی در نقده و عبدالله آسال اهل سنندج نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

روز پنج‌شنبە ۲ بهمن ماه، در سقز یک شهروند به نام عطا رحمان ‌زاده در پی آنچه اعتراض به “توهین صدا و سیما به لباس کُردی” خوانده، با این لباس در میدان “هه‌لو” این شهر حضور یافته که بدون ارائه حکم قضایی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

آقای رحمان زاده پیش از این در سال‌های گذشته نیز سابقه بازداشت، محکومیت و حبس در پرونده خود دارد.

سه شهروند اهل شهرستان پاوه به نام های عبدالکریم فرهادی، سعید سجادی و سعدی ولدبیگی در پی احضار به اداره اطلاعات این شهر مورد بازجویی قرار گرفتند.

به گفته منابع معتبر، نیروهای امنیتی خانواده بعضی از شهروندان بازداشت شده را تحت فشار قرار داده که از مصاحبه با رسانه‌ها درباره وضعیت فرزندانشان خودداری کنند.

با احتساب این شهروندان شمار شهروندان بازداشت شده در شهرهای استان کردستان و سایر شعرهای کردنشین غرب کشور به ۶۴ نفر رسید. پیش از این نیز دستکم ۳۲ شهروند دیگر در شهرهای مهاباد، مریوان، ربط، بوکان، سروآباد، نقده و سنندج توسط نیروهای امنیتی بازداشت و یا به نهادهای امنیتی احضار شدند.

تا لحظه تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت، سرنوشت و اتهامات مطروحه علیه شهروندان بازداشتی اطلاعی در دست نیست. با این حال سابقه حاکمیت در این قبیل موارد که با بازداشت گستره شهروندان همراه بوده باعث افزایش نگرانی در خصوص اخذ اعترافات اجباری و تحت فشار قرار دادن این شهروندان شده است.

قتل ناموسی

 خبرگزاری هرانا – یک زن در شهرستان سردشت واقع در استان آذربایجان غربی، با انگیزه ناموسی توسط برادرانش به قتل رسید. در قوانین ایران مواردی در نظر گرفته شده تا افرادی که مرتکب “قتل‌های ناموسی” می‌شوند را از مجازات‌های سنگین معاف کند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کردپا، یک زن در شهرستان سردشت واقع در استان آذربایجان غربی، توسط برادرانش به قتل رسید.

در این گزارش، هویت این زن سونیا دهقان و مادر یک فرزند، عنوان شده است.

بر اساس این گزارش، قتل این شهروند به دست اعضای خانواده اش با “انگیزه ناموسی” صورت گرفته است.

جنایت‌های ناموسی یا قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته می‌شود.

این زنان به علت «ننگین کردن شرافت خانواده خود» مجازات می‌شوند. این ننگ موارد گوناگونی را شامل می‌شود از جمله خودداری از ازدواج اجباری، قربانی یک تجاوز جنسی بودن، طلاق گرفتن (حتی از یک شوهر ناشایست)، رابطه با جنس مخالف، یا ارتکاب زنا. برای اینکه فردی قربانی جنایت‌های ناموسی شود، فقط اینکه گمان برده شود او آبروی خانواده را بر باد داده است کافی‌ست.

در قوانین ایران مواردی در نظر گرفته شده تا افرادی که مرتکب “قتل‌های ناموسی” می‌شوند را از مجازات‌های سنگین معاف کند.

بازداشت وزندانیان مسیحی

 خبرگزاری هرانا – ماری (فاطمه) محمدی، نوکیش مسیحی و زندانی عقیدتی سابق با فشار نهادهای امنیتی از ادامه اشتغال محروم شده است. سال گذشته نیز از ادامه تحصیل خانم محمدی در دانشگاه آزاد واحد تهران شمال جلوگیری شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ماری محمدی، نوکیش مسیحی و زندانی عقیدتی سابق با فشار نهادهای امنیتی از ادامه اشتغال محروم شده است.

خانم محمدی با اعلام این خبر در صفحه شخصی خود نوشته است که “با گذشت قریب به یک سال” از زمان آزادی از زندان قرچک ورامین از داشتن شغل محروم است و مجموعه ای که پیشتر با آن همکاری می‌کرد “برخلاف میل خود و اجبارا” از استخدام مجدد وی خودداری کرده‌اند. به گفته این زندانی سیاسی سابق یکی از روسای سابق وی اظهار داشته است: “بخاطر کودک یک ساله‌ام نمی‌توانم خطری را بپذیرم!”

فشار بر این زندانی عقیدتی سابق در دوره پس از زندان مسبوق به سابقه است.

این نوکیش مسیحی آذرماه سال گذشته نیز که در حال تحصیل در رشته مترجمی زبان انگلیسی، در واحد تهران شمال دانشگاه آزاد بود، امکان ورود به دانشگاه را نیافت و به او بدون ارایه توضیحات بیشتر گفته شد ادامه تحصیل او در این دانشگاه ممکن نیست.

ماری (فاطمه) محمدی، زندانی سیاسی، نوکیش مسیحی و فعال مدنی سابقه بازداشت و محکومیت دارد. او پیشتر در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۹۷ جهت محاکمه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی احمدزاده حاضر و به اتهام “عضویت در گروه‌های تبشیری، فعالیت مسیحیت و اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ علیه نظام” به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود. وی نهایتا در بهار ۹۷ با پایان دوران محکومیت از زندان آزاد شد.

ماری محمدی سپس در تاریخ ۲۲ دیماه ۱۳۹۸، در جریان تجمعات اعتراضی نسبت به ساقط کردن هواپیمای اوکراینی توسط پدافند نیروی هوا فضای سپاه و ابراز همدردی با خانواده قربانیان، توسط نیروهای پلیس امنیت در حوالی میدان آزادی تهران همراه با ضرب و شتم شدید بازداشت و به بازداشتگاه وزرا تهران منتقل شد.

پرونده این فعال مدنی در شعبه ۶ دادسرای ناحیه ۳۳ مقدسی اوین (دادسرای اوین) مورد بررسی قرار گرفت و نهایتا به شعبه ۱۱۶۷ دادگاه کیفری استان تهران (مجتمع قضائی قدس) ارجاع شد و او در تاریخ ۸ اسفندماه ۱۳۹۸ با تودیع قرار ۳۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان قرچک ورامین آزاد شد.

ماری محمدی نهایتا توسط شعبه ۱۱۶۷ دادگاه کیفری استان تهران از بابت اتهام “اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق شرکت در تجمع غیرقانونی (تجمع دی‌ماه ۹۸ هواپیما)” به سه ماه و یک روز حبس و ۱۰ ضربه شلاق محکوم شد. این حکم به مدت یک سال به حالت تعلیق درآمده است.

حکم یک زندانی

 خبرگزاری هرانا – سحرگاه روز چهارشنبه ۱ بهمن ماه، حکم یک زندانی که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، در زندان زاهدان به اجرا درآمد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رسانک، روز چهارشنبه ۱ بهمن ماه ۹۹، یک زندانی در زندان زاهدان اعدام شد.

بر اساس این گزارش، هویت این زندانی یونس خانشینی فرزند عبدالغنی اهل “واش” عنوان شده که با نام “حافظ عبدالستار” نیز شناخته می‌شد.

یک منبع مطلع در این خصوص گفت: یونس خانشینی ۸ سال گذشته را به اتهام قتل در زندان تحمل حبس می کرده و خانواده اش، با وجود تلاش های مکررشان تا یک روز قبل از اعدام این زندانی، موفق به کسب رضایت از اولیای دم نشدند.

بنابر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.

بر اساس گزارش مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در دوره یکساله (اول ژانویه ۲۰۲۰ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰) دستکم ۲۳۶ شهروند اعدام شدند و ۹۵ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۲ کودک-مجرم اشاره کرد و همینطور به محل اجرای ۱ حکم اعدام که در ملا عام بوده است.

بنا بر همین گزارش بیش از ۷۲ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که نهادهای حقوق بشری اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

بازداشت

 خبرگزاری هرانا – روز شنبه ۲۷ دیماه، نازنین اتابکی و نسترن یزدانی ‌پور، دو شهروند اهل کرمانشاه و از اعضای گروه موسیقی “گلاریس”، ساعاتی پس از بازداشت، با تودیع قرار وثیقه از یکی از بازداشتگاه های امنیتی این شهر آزاد شدند. پیشتر رئیس پلیس امنیت کرمانشاه از بازداشت کوتاه مدت این شهروندان خبر داده بود. علاوه بر این دو تن، سه عضو دیگر این گروه موسیقی نیز بارها به پلیس امنیت کرمانشاه احضار شده و برای عدم شرکت در کلیپ ‌های تبلیغاتی، تعهد کتبی از آنها گرفته شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کردپا، روز شنبه ۲۷ دیماه ۹۹، دو زن اهل شهرستان کرمانشاه و از اعضای یک گروه موسیقی، پس از اتمام مراحل بازجویی، با تودیع قرار وثیقه از یکی از بازداشتگاه های امنیتی این شهر آزاد شدند.

بر اساس این گزارش، هویت این شهروندان نازنین اتابکی و نسترن یزدانی ‌پور، دو عضو تک‌خوان گروه موسیقی بانوان “گلاریس” کرمانشاه عنوان شده است.

طی روزهای اخیر، این دو شهروند به همراه سه عضو دیگر گروه موسیقی بانوان “گلاریس” کرمانشاه به نام های ملیحه مرادی، سمیرا فرحناکی و الهام یزدانی‌پور، چندین بار به پلیس امنیت کرمانشاه احضار شده و از آنان از برای عدم شرکت در کلیپ‌های تبلیغاتی تعهد کتبی اخذ شده است.

در تاریخ یکشنبه ۲۸ دی‌ماه، رئیس پلیس امنیت کرمانشاه، ضمن “هنجار شکن” خطاب کردن این افراد، از شناسایی و بازداشت عوامل دخیل در تولید و انتشار این موزیک ویدیو خبر داد.

بر اساس این گزارش مرجان کرمجانی، از دیگر اعضای این گروه موسیقی نیز طی سال گذشته توسط نهادهای امنیتی در کرمانشاه ممنوع ‌الفعالیت شده است.

گروه موسیقی بانوان “گلاریس” در سال ٩۶ در کرمانشاه تأسیس و در زمینه موسیقی فلکلور و سنتی فعالیت دارد.

بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران، کنسرت زنان برای زنان به صورت تک خوانی مجاز است و به صورت همخوانی برای آقایان نیز مجاز محسوب می‌شود. با این حال و اگرچه خوانندگی زنان در ایران منع قانونی صریحی ندارد، اما طی ۴۰ سال گذشته هنرمندان زن از خوانندگی محروم شده و تعدادی از خوانندگان مرد نیز به دلیل کار با خوانندگان زن یا مشخص بودن صدای زن در کارهایشان ممنوع الفعالیت شده‌اند.

۱۳۹۹ بهمن ۲, پنجشنبه

اتش سوزی

 

۱.۵ هکتار از اراضی مرتعی و جنگلی ارسباران طعمه حریق شد

تبریز – ایرنا – مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان‌شرقی گفت: ۱.۵ هکتار از اراضی مرتعی و جنگلی منطقه حفاظت شده ارسباران طعمه حریق شد.

۱.۵ هکتار از اراضی مرتعی و جنگلی ارسباران طعمه حریق شد

حسن عباس نژاد، روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگاران با اشاره به وقوع آتش سوزی شب گذشته در اراضی کلاله سفلی آینالو، افزود: با تلاش شبانه نیروهای حفاظت محیط زیست، منابع طبیعی و نیروهای امدادی، آتش سوزی در همان ساعات اولیه در منطقه حفاظت شده ارسباران مهار شد.

وی اظهار داشت: علت این آتش سوزی از سوی کارشناسان در دست بررسی بوده ولی در بررسی‌های اولیه شواهد نشانگر نقش عوامل انسانی و عمدی بودن این آتش سوزی است.

عباس نژاد، با قدردانی از تلاش‌های نیروهای مشارکت کننده در مهار این آتش سوزی، ادامه داد: با توجه به شرایط بد جوی (وزش تند باد) نیروهای امدادی با جانفشانی در ساعات اولیه از سرایت آن به سایر بخش‌های جنگلی جلوگیری کردند.

پهنه جنگلی ارسباران با ۱۶۴ هزار هکتار وسعت در شمال شرقی آذربایجان شرقی، واقع و نامزد ثبت در میراث یونسکو است.

تلف شدن یک قلاده پلنگ

 

یک قلاده پلنگ در شهرستان خواف خراسان رضوی تلف 

مشهد-ایرنا- سرپرست حفاظت محیط زیست شهرستان خواف استان خراسان رضوی از تلف شدن یک قلاده پلنگ ماده در ارتفاعات این شهرستان خبر داد.

یک قلاده پلنگ در شهرستان خواف خراسان رضوی تلف شد

به گزارش روز سه‌شنبه روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی داوود نورمحمدی گفت: در پی اطلاع رسانی یکی از اهالی روستای دردوی مبنی بر مشاهده لاشه یک قلاده پلنگ در ارتفاعات این روستا که مورد هجوم و حمله چندین قلاده سگ گله قرار گرفته بود محیط بانان شهرستان به محل عزیمت کردند و با توجه به اهمیت موضوع، تحقیقات وبررسی میدانی برای تشخیص علت اصلی اتلاف این گونه ارزشمند آغاز شده است که اخبار تکمیلی پس از بررسی و تحقیقات لازم اعلام خواهد شد.

این گزارش حاکی است که حسب دستور مدیرکل حفاظت محیط زیست استان خراسان رضوی تیمی متشکل از کارشناسان حقیقت یاب اداره کل حفاظت محیط زیست فردا به منطقه اعزام خواهند شد.

افزایش شمار بازداشت شدگان

 

افزایش شمار بازداشت‌شدگان دو هفته اخیر کُردستان به ۶۷ نفر


 شمار بازداشت شدگان اخیر کُردستان در حال افزایش است و طی دو هفته گذشته به طور متوسط روزانه پنج شهروند کُرد توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شده‌اند.

بر پایه گزارش رسیده، روز سه‌ش»به ۳۰ دی ۱۳۹۹ (۱۹ ژانویه ۲۰۲۱)، هم‌زمان با بازداشت سه شهروند در پیرانشهر یک شهروند یگر با هویت ”پشتیوان نبی زرگتن“ ۳۷ ساله توسط نیروهای امنیتی در این شهرستان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.


از سوی دیگر روز پنج‌شنبه ۲ بهمن (۲۱ ژانویه) یک شهروند اهل بوکان با هویت ”محی‌الدین شامه“ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است. روز سه‌سنبه در بوکان دست‌کم ۱۹ شهروند دیگر بازداشت شده بودند.

تاکنون دلیل بازداشت این دو شهروند توسط نهادهای امنیتی روشن نشده است و محل نگهداری آنها نامعلوم است.


روز گذشته یک شهروند اهل سقز نیز با هویت عطا (شمال) رحمان زاده توسط نیروهای امنیتی بازداشت‌شده است.

بدین ترتیب و با استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری ، طی دو هفته گذشته تاکنون دست‌کم ۶۷ شهروند کُرد در شهرهای بوکان، مهاباد، ربط، پیرانشهر، نقده، سقز، بانه، مریوان، سنندج، کلاترزان، سروآباد و کرمانشاه توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شده‌اند که ۵ نفر از آنها آزاد شده و ۶۲ نفر کماکان در بازداشت به سر می‌برند.

فراز فیروزی مشاور حقوقی ما در این باره گفت : در بازداشتهای اخیر حداقلی از قوانین داخلی جمهوری اسلامی از حق دسترسی به وکیل، اطلاع فوری از اتهام، نهاد بازداشت کننده، محل نگه‌داری رعایت نشده است. دادستان محل بازداشت افراد مسئولیت قانونی در خصوص جان و سلامت این اشخاص را دارند.

 

۱۳۹۹ بهمن ۱, چهارشنبه

سنگ قبری با عنوان شهیده برای خواهرم

 

شبانه سنگ قبری با عنوان «شهیده» برای خواهرم گذاشتند؛ در گفتگو با عظمت اژدری


 ماهنامه خط صلح – ۱۸ دی ماه ۱۳۹۸ هواپیمای اوکراینی که حامل ۱۷۶ مسافر بود، توسط سپاه پاسداران حداقل با شلیک دو موشک تنها به فاصله چند ثانیه ساقط شد و تمامی ۱۷۶ نفر(و نیز یک جنین هفت ماهه) کشته شدند. 

جمهوری اسلامی و حامیانش در داخل و خارج از کشور به مدت سه روز شلیک به هواپیمای مسافربری را انکار کرده و آن را سقوط ناشی از دلایلی همچون نقص فنی عنوان می‌کردند. پس از گذشت سه روز، با فشار فعالان حقوق بشر و احتمالا به دلیل حضور افراد غیر ایرانی و نیز درگیر بودن کشورهای دیگر، جمهوری اسلامی بیش از این توان انکار واقعیت را نداشت. هر چند انتشار ویدیویی در فضای مجازی که از لحظه شلیک و ساقط شدن هواپیما که توسط یکی از شهروندان به طور ناشناس ضبط شده بود، در تسلیم شدن و اعتراف ناقص جمهوری اسلامی به شلیک به هواپیمای مسافربری بی‌تاثیر نبود. پس از آن، شهرها و استان‌های مختلف ایران شاهد اعتراضات خیابانی خود جوش مردم بودند. خانواده‌های جانباختگان هواپیمای اوکراینی نیز در اقدامی هوشمندانه انجمنی تحت عنوان «انجمن خانواده‌های جانباختگان پرواز PS۷۵۲» تشکیل دادند تا به طور منسجم و با هدفمندی بیشتری به دادخواهی ادامه دهند.

یکی از قربانیان شلیک به هواپیمای مسافربری غنیمت اژدری است. او مورخ ۳۰ تیر ماه ۱۳۶۲ در شیراز زاده شد. خانم اژدری فارغ التحصیل رشته جنگل و مرتع داری از دانشگاه تهران بود که برای تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه گوئلف موفق به اخذ بورسیه شده و راهی کانادا شد. او که برای دیدار با خانواده‌اش به ایران سفر کرده بود، هنگام بازگشت به کانادا توسط موشک‌های سپاه پاسداران کشته شد.

خط صلح در این ماه پس از گذشت یک سال و اندی از واقعه با خواهر وی، عظمت اژدری، به گفتگو نشسته است. عظمت اژدری که خود ساکن انگلستان است از برخوردهای امنیتی با خانواده‌اش در ایران، تلاش‌هایش برای دادخواهی و حس و حال این روزهایش می‌گوید.

بیش از یک سال از شلیک موشک به هواپیمای اوکراینی می‌گذرد و در این مدت اتفاقات زیادی رخ داده است. نحوه عملکرد و پاسخگویی جمهوری اسلامی به بازماندگان این جنایت را چطور ارزیابی می‌کنید؟

جمهوری اسلامی نه تنها پاسخگوی خانواده‌ها و بازماندگان این جنایت نبوده بلکه آن‌ها را مورد آزار و اذیت نیز قرار داده است. هر چند جمهوری اسلامی نباید تنها پاسخگوی بازماندگان و خانواده‌ها باشد چرا که مرتکب یک جنایت بین‌المللی علیه بشریت شده و باید پاسخگوی کل دنیا باشد که متاسفانه نیست. در تمام طول این مدت جمهوری اسلامی نه تنها در کنار ما نبوده بلکه در مقابل ما قرار گرفته و با اخبار ضد و نقیض و کذب ما را تحت شکنجه‌های روانی و آزار و اذیت قرار داده است.
سرنگونی هواپیمای اوکراینی اولین و آخرین جنایت جمهوری اسلامی نیست. منتها تفاوتش با جنایت‌های دیگر این است که این جنایت در طول تاریخ بی‌سابقه است. سابقه نداشته که نیروی نظامی یک کشور به هواپیمای مسافربری همان کشور شلیک کند و تعداد بسیاری انسان بی‌دفاع و بی‌گناه را در آسمان وطن خودشان از بین ببرد. جمهوری اسلامی این جنایت را با برنامه‌ریزی انجام داده است و باید پاسخگو باشد. یکی از نکات قابل توجه در این ماجرا این است که بازماندگان و خانواده‌های جانباختگان در کنار هم قرار گرفته‌اند و برای دادخواهی از کوچک‌ترین تلاشی فروگذار نیستند. این مهم می‌تواند این پرونده را به پیش ببرد و روزی در یک دادگاه بی‌طرف کسانی را که دستور شلیک به هواپیما را صادر کرده‌اند، برای این امر برنامه ریزی کرده و کسانی که آن را انجام داده و اجرا کرده‌اند محاکمه شوند. شاید تنها چیزی که ما را سر پا نگاه داشته همین امید و آرزوی محاکمه عاملان و آمران این جنایت باشد.

در اردیبهشت سال جاری محمدجواد جمالی نوبندگانی، یکی از نمایندگان مجلس، گفت: «مسائل مربوط به سرنگونی این هواپیما را نمی‌توان بازگو کرد و خانواده کشته‌شدگان «احساسی» برخورد می‌کنند». نظر شما چیست؟

برای پاسخ به این پرسش می‌خواهم از آقای جمالی سوال کنم که شما چقدر به فکر احساسات ما بوده‌اید؟ از روزی که مرتکب این جنایت شده‌اید آن قدر با اخبار دروغ احساسات ما را جریحه‌دار کرده‌اید که دیگر بدتر از این نمی‌شود. می‌گویند بالاتر از سیاهی رنگی نیست. درست است که زندگی ما سیاه شده و به خاک سیاه نشسته‌ایم. ولی با قاطعیت می‌توانیم بگوییم بالاتر از سیاهی رنگی هست. بالاتر از سیاهی جنایتی است که شما مرتکب شده‌اید. بدتر از این امکان ندارد. به فکر احساسات ما نباشید همان طور که تا به حال نبوده‌اید. تمام مسائل مربوط به این جنایت را با شفاف سازی حل کنید و نه تنها پاسخگوی خانواده‌ها بلکه پاسخگوی تمام کشورهای درگیر با این مسئله و جامعه بین‌المللی باشید.

شکایتی که از طرف خانواده‌ها و انجمن خانواده‌های جانباختگان پرواز PS۷۵۲ مطرح شده به کجا رسیده و تا به حال چه موانعی بر سر راهتان بوده است؟ و نظرتان راجع به پیشنهاد مطروحه توسط جمهوری اسلامی یعنی غرامت چیست؟

من در عجبم که هنوز بعد از چهل و دو سال کسانی هستند که حرف‌های این چوپانان دروغگو را باور می‌کنند. کدام یک از حرف‌هایشان راست بوده که این یکی راست باشد؟ بحث غرامت به میزان صد و پنجاه هزار دلار در آستانه سالگرد فاجعه شلیک به هواپیما مطرح شد که دلیل آن می‌تواند یا تحریک کردن مردم علیه بازماندگان باشد و یا شاید ایجاد وسوسه‌ای در دل خانواده‌ها که خوش بختانه تیرشان به سنگ خورد و هیچ نتیجه‌ای عایدشان نشد. چرا که ما از ابتدا اعلام کردیم که به دنبال غرامت نیستیم و نخواهیم بود. روشن شدن حقیقت برای ما اولویت دارد. اگر هم قرار است غرامتی پرداخت شود باید بعد از مشخص شدن این که چه اتفاقی افتاده، چرا و این که چه کسانی باعث این اتفاق شده‌اند، باشد. این‌ها کسانی هستند که در همان ماه‌های اول صحبت از قیمت شتر برای پرداخت غرامت کرده بودند. چطور از شتر رسیدند به صد و پنجاه هزار دلار؟

من می‌خواهم رو به قاتلان ۱۷۶ انسان بی‌گناه(و نیز یک جنین هفت ماهه) بگویم ما از شما پول، غرامت، عنوان، حقوق و دلجویی نمی‌خواهیم. تنها چیزی که می‌خواهیم این است که عزیرانمان را حتی شده برای چند لحظه به ما برگردانید تا بتوانیم آن‌ها را در آغوش بگیریم، ببوسیم و با آن‌ها خداحافظی کنیم. آیا این کار در توانتان هست؟! همه این مزایایی که می‌گویید ارزانی خودتان. فقط همین یک کار را برای ما انجام بدهید.

هیچ غرامت و خسارتی جای عزیزانمان را پر نخواهد کرد. ما فقط می‌خواهیم در یک دادگاه عادل و بی‌طرف دست اندر کاران این جنایت محاکمه و مجازات شوند. خواسته ما فقط همین است. جمهوری اسلامی از بابت جنایت‌های چهل و چند ساله خود بارها به طور سوری و یا سمبلیک محکوم شده و نهایتا یکی از دارایی‌هایش در کشوری دیگر مصادره شده است. اما آن چه که ما می‌خواهیم یک محاکمه سوری و سمبلیک نیست. بلکه ما به دنبال تشکیل یک دادگاه واقعی و بین‌المللی و محاکمه و مجازات کسانی هستیم که به هر نحوی کوچک‌ترین نقشی در این جنایت داشته‌اند.

از آن جا که این جنایت در طول تاریخ بی‌سابقه است، حتی قوانین هم رویکردی برای رویارویی با این جنایت اتخاذ نکرده‌اند. چرا که هیچ گاه در هیچ کتابی نوشته نشده و پیش بینی نشده که یک کشور به هواپیمای مسافربری متعلق به خودش شلیک کند. همیشه احتمال داده‌اند که این عمل توسط کشورهای دیگری اتفاق بیفتد. بنابراین، تحقیقات ذیل چنین سوانح و یا فجایعی را بر عهده همان کشوری گذاشته‌اند که اتفاق در آن رخ داده است. پس، در مورد فاجعه هواپیمای اوکراینی نیز از آن جا که ایران خودش مسبب این جنایت بوده، طبق قانون هم خودش مسئول رسیدگی به این فاجعه است. این مانع بسیار بزرگی برای دستیابی به حقیقت است. چرا که جنایت کار خودش نمی‌تواند به جنایت ارتکابی رسیدگی و آن را بررسی کند.

در حال حاضر، ما خانواده‌ها به صورت انجمن در تلاش هستیم که بتوانیم این مشکلات را از سر راه برداریم و رسیدگی به این فاجعه را به کشورهای بی‌طرف واگذار کنیم تا بتوانیم دست کم به نتیجه‌ای قانع‌کننده برسیم.

آیا تلاش‌ها و پیگیری‌های کشورهای درگیر با این مسئله برای ملزم کردن جمهوری اسلامی به شفاف سازی برای شما قانع کننده بوده است؟

کشورهایی مانند کانادا و اوکراین تا به امروز تقریبا به خوبی عمل کرده‌اند، در مقابل جمهوری اسلامی ایستاده‌اند و در قبال گرفتن غرامت و خسارت کوتاه نیامده‌اند بلکه اصرارشان بر روشن شدن حقیقت بوده است‌. ولی سایر کشورهای درگیر این ماجرا از جمله آلمان، انگلیس، سوئد و افغانستان عملکرد خوبی نداشته‌اند و حتی در رسانه‌های خود این جنایت را به خوبی بازتاب نداده‌اند. به عنوان مثال، من در انگلیس می‌بینم که بسیاری از چنین فاجعه‌ی بزرگی اصلا اطلاعی ندارند و حتی نشنیده‌اند که چنین اتفاقی افتاده است و این برمی‌گردد به عملکرد رسانه‌ها و مدیاهای این کشورها که این جنایت را پوشش نداده‌اند و مردم‌شان درمورد آن اطلاعی ندارند.

عملکرد رسانه‌های فارسی زبان خارج از ایران و همچنین رسانه‌های انگلیسی زبان را در پوشش خبر ساقط شدن هواپیمای اوکراینی و مصاحبه با خانواده‌های کشته شدگان را چطور می‌بینید؟

اکثر ما خانواده‌های جانباختگان آدم‌هایی معمولی بودیم. داشتیم زندگی‌مان را می‌کردیم. نه سیاستمدار و کارشناس بودیم و نه از هوا و فضا سر درمی‌آوردیم ولی حالا دائما قوانین و اخبار را دنبال می‌کنیم و مجبور هستیم مصاحبه کنیم چرا که می‌خواهیم یاد عزیزانمان را زنده نگاه داریم و از فراموشی این جنایت جلوگیری کنیم. مصاحبه کردن اصلا کار آسانی نیست. انرژی زیادی لازم است. متاسفانه بعضی از نشریات و رسانه‌ها با ما تماس می‌گیرند و مصاحبه می‌کنند اما یا آن را منتشر نمی‌کنند و یا با تحریف به اشتراک می‌گذارند؛ شاید به دلیل این که با منافعشان هم سو نیست. بنابراین، ما تصمیم گرفتیم با بعضی از رسانه‌ها اصلا مصاحبه نکنیم. چون گزینشی رفتار می‌کنند و بعضی حرف‌ها را حذف می‌کنند. ما این را نمی‌خواهیم و از این بابت هیج رضایتی نداریم. ما هر مصاحبه‌ای انجام دهیم یا هر حرکت دیگری انجام دهیم فقط در راستای دادخواهی است.

اما به طور کلی، رسانه‌های فارسی زبان خارج از ایران تقریبا به خوبی توانسته‌اند خبر ساقط شدن هواپیمای اوکراینی را پوشش بدهند و واکنش نشان بدهند. همچنین رسانه‌های انگلیسی زبان در کانادا در کنار ما بوده‌اند. ولی رسانه‌های انگلیسی زبان کشورهای درگیر از جمله انگلیس خیلی ضعیف عمل کرده و این جنایت را کمرنگ نگاه داشته‌اند که نمی‌دانم دلیلش چیست. شاید این اتفاق اگر هر جای دنیا اتفاق می‌افتاد بسیار بیش از این بازتاب داده می‌شد و عکس العمل نشان داده می‌شد.
امیدوارم هر چه زودتر به نتیجه برسیم تا این نتیجه مثل آبی باشد بر آتش این کینه و ذره‌ای دل ما را آرام کند. هر چند این درد هرگز تسکینی ندارد و آرام نخواهد شد و چه بسا که روز به روز داغ‌تر و سوزاننده‌تر هم می‌شود.

فشارهای نهادهای امنیتی بر اعضای خانواده شما که در ایران هستند، چگونه بوده است؟

فشارهایی که از طرف نهادهای امنیتی به خانواده ما در ایران وارد شده شامل تماس‌های تلفنی و مراجعه‌های حضوری بوده است که به بهانه دلجویی قصد داشتند به منزل ما بیایند، شوی تلویزیونی برای خودشان راه بیندازند و شوآف کنند که مثلا ما با خانواده‌ها همراه بوده‌ایم. در صورتی که اصلا این طور نبوده و هدف‌شان چیز دیگری است‌. تنها هدفشان این بوده است که فیلم و عکس بگیرند و پخش کنند و حرف‌هایی از زیر زبان خانواده‌ها بکشند و با سانسور آن‌ها را به جامعه القا کنند. همین بهانه‌ها برای مراجعه به خانواده‌ها بسیار دردناک است و قابل توجیه نیست. آن‌ها سعی می‌کنند با مراجعه‌های حضوری خانواده‌ها را راضی به دریافت پول کنند؛ پولی که اسمش را غرامت گذاشته‌اند اما ما می‌دانیم که می‌خواهند این مبالغ را به عنوان دیه و حق السکوت پرداخت کنند. ما از آن‌ها نه غرامت می‌خواهیم و نه دیه و دلجویی. هیچ چیز نمی‌خواهیم. فقط می‌خواهیم حقیقت روشن شود و مشخص شود چه کسانی باعث و بانی این جنایت هستند. آن‌ها باید پاسخگو باشند و تاوان آن را پس بدهند. این تنها چیزی است که ما می‌خواهیم.

آیا جمهوری اسلامی برای برگزاری مراسم در ایران برای خانواده شما مشکل و محدودیت ایجاد کرده است؟ محل دفن غنیمت کجاست؟ آیا وسایل ایشان به شما تحویل داده شد؟

نمی‌توانم بگویم غنیمت را در شیراز دفن کردیم چرا که فکر می‌کنم از غنیمت چیزی باقی نمانده است. غنیمت آسمانی بود و جایش روی زمین نبود. خانواده ما هرگز سر خاک نرفته است چون فکر نمی‌کنیم آن چه که تحویل داده شده و دفن شده است بقایای غنیمت بوده باشد. مراسم از بزرگ داشت و تشییع گرفته تا نوشته روی سنگ، نصب سنگ و محل دفن از روز اول تا آخر تحت کنترل سپاه بوده است و ما دستمان کوتاه بوده از هر گونه دخالت در هر یک از این مراحل و اقدامات.

غنیمت در قسمت شهدا دفن شد. سپاه پیشوند «شهیده» بر نام خواهرم گذاشت؛ شهیده غنیمت اژدری. مگر غنیمت به جنگ رفته بود؟ مگر سرباز بود؟ غنیمت و همه هم‌سفرانش فقط یک بلیط هواپیما خریده بودند. فقط به وطن‌شان آمده بودند تا خانواده‌شان را ببینند. حقشان نبود این چنین پرپر و سوزانده شوند. غنیمت و هم‌سفرانش شهید یا شهیده نیستند. آن‌ها بی‌گناه بودند و به قتل رسیدند. بعد از این که غنیمت را به خاک سپردند، هر چند همان طور که پیش‌تر گفتم ما مطمئن نیستیم او واقعا غنیمت بوده یا نه، سپاه شبانه سنگ قبر را نصب کرد. پدرم از پیش متنی را نوشته و داده بود که آن را روی سنگ بنویسند. اما پاسخ دادند که قرار نیست هر چه شما خواستید ما بنویسیم! پدرم هم گفت حالا که این طور است هر چه می‌خواهید بنویسید… .

از وسایل غنیمت به ما چیزی تحویل داده نشده جز یک جفت گوشواره، یک انگشتر و یک پاسپورت نیمه سوخته. در حالی که غنیمت سه چمدان، طلا و پول، دوربین و لپ‌تاپ به همراه خود داشت که البته به هیچ وجه برای ما ارزش مادی ندارند اما از لحاظ معنوی بسیار برای ما ارزشمند بودند. ما می‌توانستم بسیاری از عکس‌ها و فیلم‌هایی که در دوربین و لپ‌تاپش داشت را داشته باشیم ولی متاسفانه این‌ها را به ما تحویل ندادند. طبق آن چه که شنیده‌ام در مواردی که حتی وسایل الکترونیکی‌ای که خراب نشده بودند و می‌توانستند به خانواده‌ها تحویل بدهند، بعد از جدا کردن مموری‌ها و هاردها وسایل را به خانواده‌ها تحویل داده‌اند. اما به خانواده ما چیزی تحویل داده نشده است.
من اصلا نمی‌توانم این‌ها را به زبان بیاورم؛ سنگ قبر، دفن، خاکسپاری، تشییع. این‌ها شایسته عزیزان ما نبود. آن‌ها باید سال‌های سال زندگی می‌کردند، خدمت می‌کردند اما خیلی زود عزیزانمان را از ما گرفتند.

در یک سال و اندی که از این جنایت می‌گذرد، از لحاظ روحی چه بر شما و خانواده غنیمت گذشته است و حالِ امروز شما چطور است؟

درست است. بیشتر از یک سال از این جنایت و فاجعه می‌گذرد. از یک طرف آن قدر بر ما سخت گذشته که نه یک سال که به قدر یک قرن گذشته است. از طرف دیگر، آن قدر این جنایت و این غم و درد برای ما تازه است که انگار همین دیروز اتفاق افتاده است. ما هر شب که می‌خوابیم با درد، غم، خشم و نفرت می‌خوابیم و هر صبح با همین احساس بیدار می‌شویم.

لطفا کمی از غنیمت و دنیای او بگویید؟ او چه آرزوها و برنامه‌هایی برای خود و دیگران داشت؟

ما در یک خانواده فرهنگی بزرگ شده‌ایم و همیشه تحصیلات آکادمیک برایمان بسیار حائز اهمیت بوده است. غنیمت پس از اتمام دوره دبیرستان، در رشته منابع طبیعی در دانشگاه چمران اهواز پذیرفته شد. از آن جا که غنیمت بک گراند قشقایی داشت، رشته تحصیلی و کارش باعث شد پیوندی با ریشه خود برقرار کند و از کارش لذت بیشتری ببرد. او پس از اتمام دوره لیسانس برای مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران در رشته جنگل و مرتع داری قبول شد. پس از آن، با رتبه سوم برای تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه تهران قبول شد اما متاسفانه سهمیه غنیمت را به شخص دیگری دادند و بدین گونه، غنیمت از حقش محروم شد. سپس، تصمیم گرفت در یکی از دانشگاه‌های خارج از ایران بورسیه تحصیلی بگیرد. مدت‌ها تلاش کرد، در آزمون آیلتس شرکت می‌کرد، با دانشگاه‌های مختلف مکاتبه می‌کرد، رزومه‌اش را آپدیت می‌کرد، مقاله می‌نوشت، در کنفرانس‌ها و سیمنارها شرکت می‌کرد و به طور هم زمان در شرکتی در تهران که مربوط به منابع طبیعی بود، کار می‌کرد. نهایتا موفق به اخذ یکی از بهترین بورسیه‌ها از دانشگاه گوئلف کانادا شد. سپتامبر ۲۰۱۹ برای ادامه تحصیل به کانادا رفت تا وارد دنیای جدیدی شود و زندگی نو و تازه‌ای را شروع کند. فقط چهار ماه از رفتنش به کانادا گذشته بود که گفت قصد تجدید دیدار با خانواده را در تعطیلات کریسمس و سال نو دارد اما ما به عنوان خانواده با او مخالفت کردیم و گفتیم فعلا شرایط ایران امن نیست؛ خصوصا پس از کشتار آبان ۹۸. اما غنیمت دل تنگ بود و به ایران سفر کرد و متاسفانه آخرین سفرش بود؛ نه تنها آخرین سفرش به کانادا بلکه آخرین سفر عمرش بود. در بین همه ما غنیمت موفق‌ترین بود. بسیار پرتلاش و با پشتکار بود و توانست به یکی از آرزوهای بزرگ زندگی‌اش که قبولی در مقطع دکترا بود دست پیدا کند. در حقیقت، ما یکی از بهترین‌هایمان را از دست دادیم. این نه تنها فراموش ناشدنی است بلکه هر روزی که می‌گذرد این درد تازه‌تر و پرغصه‌تر می‌شود. چرا که سال اول را در مرحله انکار واقعیت گذراندیم و برایمان باورپذیر نبود ولی هر چه که می‌گذرد و دل تنگی ما بیشتر می‌شود تازه متوجه می‌شویم که چه بر ما گذشته و چه اتفاقی افتاده و همین باعث می‌شود که ما بیشتر و بیشتر در این دریای غم غرق شویم. ما این جنایت را نه می‌بخشیم و نه می‌توانیم فراموش کنیم. این فاجعه هر روز و هر سال برای ما تازه‌تر و تازه‌تر است.

اگر بخواهم غنیمت را توصیف کنم، نه چون خواهرم است، بلکه حتی به عنوان یک شخص بی‌طرف می‌توانم بگویم غنیمت دختری پر از زندگی بود. همین یک جمله می‌تواند بیانگر نوع زندگی و شخصیت او باشد. غنیمت شور و نشاط داشت. عاشق رقص، موسیقی، رنگ، کشف ناشناخته‌ها، مسافرت، علم و تحصیل و پیشرفت بود و در همین عمر کوتاهش توانسته بود در تمام این زمینه‌ها پیشرفت کند و به بسیاری از آرزوهایش برسد. ما دوست داشتیم غنیمت را همیشه در کنارمان داشته باشیم، با یکدیگر پیر شویم و خاطرات، عکس‌ها و فیلم‌های بسیار بیشتری با هم داشته باشیم ولی متاسفانه جنایتکاران این شانس را از ما گرفتند و اجازه ندادند غنیمت راهی را که به خوبی می‌پیمود و در آن به پیش می‌رفت ادامه دهد. غنیمت به تازگی زندگی‌اش را در کانادا شروع کرده بود؛ زندگی تازه‌ای که بسیار به آن امید داشت و خوش بین بود. چون سال‌های سال برای رسیدن به موقعیتی که در آن قرار داشت تلاش کرده بود و زحمت کشیده بود و آن را به آسانی به دست نیاورده بود. نکته دیگری که می‌توانم اضافه کنم تا نشان دهم غنیمت چقدر مهربان بود و نسبت به دنیای اطرافش بی‌تفاوت نبود این است که غنیمت در سال‌های اخیر گیاه خوار شده بود و این تصمیم را فقط به خاطر احترام به حیوانات گرفته بود. کسی که نسبت به حیوانات چنین نگرشی دارد چطور می‌تواند نسبت به دنیا و انسان‌های اطرافش بی‌تفاوت باشد. غنیمت در سفرها و ماموریت‌هایش تحت تاثیر وضعیت کسانی که در مناطق محروم زندگی می‌کردند، قرار می‌گرفت و بارها با من تماس می‌گرفت و راجع به فقر مردم خصوصا در جنوب کشور به طور اخص در استان هرمزگان و همچنین طوفان‌های شن که مردم در آن جا با آن دست به گریبان بودند، صحبت و بسیار ابراز نگرانی می‌کرد.

من متاسفم از این که بخواهم عنوان کنم غنیمت وطن نداشت. غنیمت به ایران، به شهر شیراز و به ایلش قشقایی عشق می‌ورزید و هر چه در توان داشت برای خدمت ارائه می‌کرد. ولی من فکر نمی‌کنم جایی که به شما شلیک شود، آن جا دیگر وطن شما باشد. به دلیل این که غنیمت هنوز اقامت کانادا را هم نگرفته بود و با ویزای دانشجویی آن جا بود من معتقدم که غنیمت وطن نداشت.

گاهی آن قدر دلتنگی‌ام برای غنیمت شدید می‌شود که حالت جنون به من دست می‌دهد. چیزی مثل یک غده سرطانی در سینه‌ام رشد می‌کند. بغضم آن قدر شدید می‌شود که احساس می‌کنم دارد مرا خفه می‌کند. خواهری داشتم که دیگر ندارمش. درد کمی نیست. بدترین سوالی که می‌شود از من پرسید این است که چند خواهر و برادر هستید. نمیدانم باید بگویم هستیم؟ بودیم؟ دیگر نیستیم؟ چاره‌ای ندارم جز این که بگویم ما پنج خواهر و برادر بودیم اما در حال حاضر در این دنیای فیزیکی چهار خواهر و برادر هستیم ولی چون غنیمت همیشه با ما است ما همیشه پنج نفر هستیم. غنیمت فرزند چهارم خانواده بود و من فرزند اول خانواده هستم. با آن که سال‌ها از هم دور بودیم و همدیگر را کمتر می‌دیدیم ولی مدام با هم در تماس بودیم و ارتباط بسیار نزدیکی با یکدیگر داشتیم. از همه احوالات هم با خبر بودیم. در مورد کوچک‌ترین اتفاقاتی که در زندگی‌مان می‌افتاد با هم صحبت و مشورت می‌کردیم. غنیمت بهترینِ ما بود. من همیشه هر پرسشی در مورد تکنولوژی داشتم از غنیمت راهنمایی می‌گرفتم؛ آجی فلان فایل اکسل را چه کار کنم؟ آجی فلان کار را در پاورپوینت چطور انجام بدهم؟ او همیشه مرا راهنمایی می‌کرد. حالا خیلی جاها کم می‌آورم. در تمام زندگی‌ام کمبودش را خیلی احساس می‌کنم؛ در بهار و تابستان، وقتی باران می‌آید و وقتی به موزیک گوش می‌کنم. دلتنگش هستم… شدید… وحشتناک. جای غنیمت با هیچ چیز در زندگی ما پر نمی‌شود.

با آن که فقط چند سال تفاوت سنی داشتیم، غنیمت به حرمت آن چند سال هیچ وقت به من بی‌احترامی نکرد و همیشه به عنوان یک بزرگتر به من احترام می‌گذاشت حتی اگر از هم دل خور می‌شدیم و او رنجیده می‌شد. اکنون کار ما فقط افسوس و حسرت است. حسرت این که کاش بیشتر همدیگر را دیده بودیم، یکیدیگر را بیشتر شناخته بودیم، خاطرات بیشتری با هم داشتیم. لعنت به کسانی که با ما این کار را کردند و کشور ما را به جایی مبدل کرده‌اند که نمی‌شود در آن زندگی کرد و ما مجبور به مهاجرت شدیم. هشت سال بود که غنیمت را فقط سالی یک یا دو مرتبه می‌دیدم. این کافی نبود. فکر می‌کردم با رفتن غنیمت به کانادا به هم نزدیک‌تر شده‌ایم و راحت‌تر می‌توانیم یکدیگر را ببینیم اما نشد. غنیمت قبل از پروازش با من تماس گرفت. هر دو بیرون از منزل بودیم. نتوانستیم به خوبی با یکدیگر صحبت کنیم. گفتم آجی وقتی رسیدی زنگ بزن مفصل با هم صحبت کنیم اما صحبت ما افتاد به روز قیامت. این دنیا دیگر ارزش زندگی کردن ندارد. ولی چاره‌ای نداریم و محکومیم به زندگی و تحمل درد و رنج. جمهوری اسلامی فقط غنیمت را نکشته، بلکه زندگی همه ما را گرفته است. ما ذره ذره داریم می‌میریم و آب می‌شویم. به زندگی ما هم شلیک شده است. زندگی‌هایمان آتش گرفته است. ما هیج وقت آدم‌های سابق نخواهیم شد. دیگر هیچ وقت نمی‌توانیم از زندگی‌مان آن طور که باید لذت ببریم. دیگر هیچ وقت نمی‌توانیم از ته دل بخندیم و خوش حال باشیم. این غم در ما نهادینه شده است و تا ابد، تا روزی که نفس می‌کشیم باقی خواهد ماند. حتی اگر مبتلا به آلزایمر شویم و اسم خود را هم فراموش کنیم، این درد فراموش نخواهد شد.

محکومیت دو شهروند بهایی

 

محکومیت دو شهروند بهایی به ۱۰ سال زندان


 سوفیا مبینی و نگین تدریسی به اتهام "اقدام علیه امنیت کشور از طریق اداره تشکیلات بهاییت " به نفری ۵ سال حبس تعزیزی محکوم شده‌اند. آنها سه سال قبل در مراسم دویستمین سال تولد "بهاءآلله" دستگیر شده و به قید وثیقه آزاد بودند.

Symbolbild Bahai Religion