افشا گری حقایقی که پنهانند

۱۳۹۹ بهمن ۱۰, جمعه

  ماهنامه سیاسی و مدنیقدرت حق

نشریه مستقل هواداران حقوق بشر


 

ما هواداران مستقل حقوق بشر، خواهان احترام به حقوق ذاتی (حقوقی که در زمان زایش همراه ماست چون نفس کشیدن، دیدن، شنیدن، رشد، احساسات و ... ) و شهروندی (وظیفه جامعه برای امکان رشد حقوق ذاتی چون امنیت زندگی، رفاه، بهداشت، آموزش، پرورش و...) انسان ها هستیم.

 

برای آگاهی در زیر چند ماده از اعلامیه جهانی حقوق بشر را اعلام می کنیم

 

 

ماده 26: حق تحصیل رایگان برای همه

الف) هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد . آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل ، به روی همه باز باشد تا همه، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند.

ب) آموزش و پرورش باید به طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشری را تقویت کند . آموزش و پرورش باید حسن تفاهم ، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح ، تسهیل نماید.
پ) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند.

ماده 27: حق تکثیر (کپی رایت)

الف) هر کس حق دارد در زندگی فرهنگی اجتماع شرکت کند ، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت علمی و فوائد آن سهیم باشد.
ب) هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثارعلمی ، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود.

.

 ماده 1 منشور حقوق بشر  در ایران

احمد حاجی قادر مرحومی

ابتدا مقایسه ای اجمالی ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر (همه آزاد و برابر بدنیا آمده اند)

تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند. همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

اصل 3 - بند 9  : رفع تبعیضات و نابربری های ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه‏های مادی و معنوی.

اصل 3 - بند 14 : تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.

نگاهی به وضیعت اجرایی ماده 1 و اصل 3

1- تقسیم ناعادلانه جامعه به 2 بخش خودی و غیر خودی و بهره برداری از قوانین مغایر با اصل قانون براساس حکم حکومتی (دستور مستقیم رهبری)

2عدم پذیرش برابری عقل و وجدان مردم به دلیل اصل تقلید (عدم آگاه شدن مردم و لزوم تقلید از یک آیت الله)

که با اعمال اجباری قوانین شریعت درقانون بمنظور برهم زدن تعادل عقل و وجدان به لحاظ وجود اصل تقلید یعنی تفهیم اجباری عدم استقلال فکری مردم والزام تقلید از یک مرجع تقلید

3- تشدید فشارهای روحی و روانی حاصل از قوانین شرع و عدم ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای مردم

 نابرابری بین زن و مرد در تمامی سطوح به عنوان مثال مردسالارانه بودن تمامی قوانین مهمتر از همه  نیمه انسان تلقی شدن زنان در مقایسه با مردان

 عدم تامین حقوق اساسی انسان همچون عدم آزادی بیان، عدم انتخاب و ابراز اندیشه، عدم امکان تشکیل سندیکا و حزب و ...

اصل نوزدهم :مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق برابر و مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد شد.

نگاهی وضیعت اجرایی اصل نوزدهم

1-                 آشفتگی وضیعت حقیقی و حقوقی اتباع خارجی و عدم برابری انسانها، چون پناهندگان و مهاجرین افغانی (اهم از مشکلات اجتماعی و وضعیت سلامت جسمی‌ و روانی‌(

2-                 عدم برابری حقوق پیروان ادیان با شیعه 12 امامی اصولی : پایمال نمودن حقوق پیروان سایر ادیان مانند مسلمانان پیرو اهل سنت، پیروان ادیان مسیحی، یهودی، زرتشتی و دراویش و ... اعمال مجازاتهای سنگین برای سایر گرایشات دینی و مذهبی

3-                 پایمال نمودن حقوق اقوام ایرانی و اعمال مجازاتهای سنگین برای گرایش قومی

4-                 عدم امکان آموزش و بهره وری از زبان مادری

5-                 عدم امکان پیشرفت و رسیدن به مقامهای دولتی برای دگر اندیشان و پیروان سایر ادیان

6-                 عدم برابری حقوق زن در خانواده (پدر تباری)

اصل بیستم :

همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند.

نگاهی به وضیعت اجرایی اصل بیستم

نقص آشکار حقوق برابری زن و مرد و عدم رعایت حقوق خانواده و اعمال خشونت وعناد به بهانه همسو نمودن قوانین با موازین اسلامی.

عدم برابری حقوق زن در خانواده (پدر تباری)

عدم برابری ارزش و حقوق مرد و زن

سیر تحولات اجتماعی زنان در ایران

 سحر حاجی قادر مرحومی

ممکن است هر بار که زن راننده‌ای را پشت فرمان یک خودروی گران قیمت می‌بینید، به ویژه اگر حلقه ازدواج هم به دست داشته باشد، اولین فکری که به ذهنتان برسد، این باشد که خودرو را همسرش برای او خریده است؛ احتمالی که اطمینان دارید مطلق نیست.

واقعیت آن است که هنوز تصور وجود زنان موفق و پردرآمدی که خودشان توانایی خرید خودروی گران قیمت و خانه را داشته باشند، کمی دشوار است؛ اگرچه واضح است که در سال‌های اخیر زنان به برخی عرصه‌های مدیریتی راه پیدا کرده‌اند و در بسیاری از حوزه‌های کاری، خوش درخشیده اند.

در همین زمینه یک داستان وجود دارد که به عنوان یک مثال بارز «نگرش کلیشه‌ای» (Stereotype) در متون درسی آمده و حتی سال‌ها به عنوان معمای هوش از آن استفاده می‌شده است. می‌گویند روزی پدر و پسری با خودروی شخصی مسافرت می‌کردند که تصادف می‌کنند و از قضا پدر از دنیا می‌رود. پسر را که ضربه مغزی شده بود به بیمارستان می‌رسانند. پزشک جراحی که به بالین او می‌آید، ناگهان برآشفته می‌شود و می‌گوید: این که پسر من است! چطور چنین چیزی امکان دارد؟

اکثریت قریب به اتفاق پاسخ دهندگان هرگونه احتمالی را در نظر می‌گرفتند، مگر این که پزشک جراح، مادر آن پسر بوده باشد! زیرا مردم براساس نگرش کلیشه‌ای نمی‌توانند بپذیرند که یک جراح مغز می‌تواند زن باشد. همین نگرش است که باعث می‌شود بسیاری از افراد برای مراجعه به پزشک متخصص، وکیل یا حتی مربی آموزش رانندگی، مردان را ترجیح بدهند.

باورهای مردسالارانه نه فقط در این زمینه، که در موارد دیگر نیز عرصه را بر فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی زنان تنگ می‌کند؛ از باورهای عوامانه مانند این که «زن هر چقدر هم که پیشرفت کند، در نهایت باید پوشک بچه‌هایش را عوض کند» تا باورهای در ظاهر علمی و مدرن شده مانند این که« برای آرامش روان و اعصاب و شاداب ماندن پوست زنان(!) بهتر است که آنان در خانه بمانند و از انجام کارهای مردانه صرف نظر کنند.»

خط‌کشی‌های جنسیتی

«کارهای مردانه»، اصطلاحی است که می‌تواند چالش برانگیز باشد. ممکن است زنان علاقه‌ای به انجام برخی مشاغل سنگین مانند امور مربوط به راهسازی که به توان و زورمندی مردانه نیاز دارد، نداشته باشند، اما خط کشی کردن میان دو جنس در بسیاری از دیگر امور، تنها ناشی از وجود نگاه مردسالارانه در جامعه است؛ نگاهی جنسیت زده و نادرست که اعتقاد دارد مردان، رانندگان بهتری هستند یا حتی بهترین آشپزها و خیاط‌های دنیا را می‌توان در میان مردان پیدا کرد.

هارولد گارفینکل ـ جامعه شناس آمریکایی، اعتقاد دارد چیزی به اسم جنسیت، مفهومی ندارد و این جامعه و فرهنگ است که از شما زن یا مرد می‌سازد، به طوری که اگر در جامعه‌ای دیگر با فرهنگی متفاوت رشد می‌کردید، همان انسانی نبودید که امروز هستید.

این اجتماع است که به شما دیکته می‌کند چه بپوشید و چگونه رفتار کنید!

رانندگی یک کار مردانه نیست

دکتر خدیجه ابوالمعالی ـ روان شناس، قضاوت و ارزشیابی برخی از افراد در مورد موضوع‌های گوناگون را حاصل تعصبات و نگرش‌های کلیشه‌ای آنان می‌داند و به عنوان یک مورد خاص، درباره تاثیر این نگرش‌ها در قضاوت راجع به رانندگی زنان می‌گوید: در میان زنان و مردان به تساوی رانندگان ماهر و کم مهارت دیده می‌شود.

به نظر می‌رسد در برخی از خرده فرهنگ‌ها رانندگی یک کار مردانه تلقی می‌شود و بر اساس این تصور کلیشه ای، به این دلیل که زنان راننده کاری مردانه انجام می‌دهند، مورد انتقاد و گاهی اذیت و آزار رانندگان مرد قرار می‌گیرند.

وی می‌افزاید: متأسفانه در کتاب‌های درسی ما اغلب زنان کارهای خانه را انجام می‌دهند و فعالیت‌های دیگر مخصوص مردان است و این دیدگاه ممکن است پذیرش نقش‌های جنسیتی مختلف اجتماعی در زنان را با چالش مواجه کند. از طریق یک فرهنگ سازی گسترده با کمک رسانه‌ها و کتاب‌های درسی می‌توان به تدریج فرهنگ پذیرش رانندگی توسط زنان را در سطح کلان ایجاد کرد.

زنان در عصر «کاگنیتاریا»!

شمس السادات زاهدی، نخستین زن دانش‌آموخته دوره دکترای مدیریت در ایران، در توضیح دگرگونی جوامع امروزی نسبت به جوامع ابتدایی می‌گوید: امروز عصر «کاگنیتاریا» است، نه عصر «پرولتاریا»! در چنین عصری قدرت «ذهن» بر قدرت «بازو» تفوق می‌یابد و زنان و مردان آگاه می‌توانند از قدرت ذهنی و فکری خود مدد گیرند و با خلاقیت و نوآوری، بر کمبودهای فیزیکی خویش فایق آیند.

در واقع این انسان اولیه بود که باید زور بازو و عضله می‌داشت تا بتواند با شیر و پلنگ بجنگد و غذا به دست بیاورد، اما وقتی بشر از عقل خــدادادی استفاده کرد، به ابزار سازی روی آورد و از تکنولوژی برخوردار شد، به تدریج زور بازو جای خود را به قدرت ذهن داد.

دکتر زاهدی می‌افزاید: گاهی ویژگی‌های زیستی زنان به شکل غیر منصفانه‌ای به ویژگی‌های اجتماعی آنان تعمیم داده می‌شود. ممکن است جسم زن قوی نباشد، اما در عصر تفوق ذهن و اندیشه بر زور بازو، این موضوع نمی‌تواند ملاک قرار گیرد.

کسی که ذهن شکوفایی داشته باشد و بتواند مسایل را به خوبی تحلیل کند، می‌تواند کمبودهای فیزیکی خود را  اگر اصولاً بتوان آنها را کمبود اطلاق کرد- از طریق ابزارسازی جبران کند.

زنان عصر مشروطه

مشارکت سیاسی زنان به مفهوم مدرن و امروزی آن عمدتاً به تحولات تاریخی ایران معاصر بخصوص به تحولات دورة مشروطیت و به نخستین جریانات نوسازی ایران برمی‌گردد.

محمدحسین خسروپناه، نویسنده و تاریخ نگار، ضمن تحقیقی درباره زنان عصر مشروطه از قول یکی از زنان آن روزگار می‌نویسد: «ما را از پنج سالگی به مکتب می‌گذاشتند، آن هم نه همه دختران را، بلکه ندرتاً، نه ساله که می‌شدیم از مکتب بیرونمان می‌آوردند.

اگر کتاب می‌توانستیم بخوانیم یا خط می‌توانستیم بنویسیم، پدران عزیزمان با کمال تغیّر کتاب و قلم را از دستمان گرفته، پاره کرده و شکسته و به دور می‌انداختند که چه معنی دارد دختر خط داشته باشد، مگر می‌خواهید منشی بشوید؟ همین قدر که بتوانید قرآن بخوانید، کافی است!

این بود شرح حال ما دختران در خانه پدران تا زمانی که به شوهرمان می‌دادند. اگر متشخص بودیم که باید چند نفر خدمتگزار از برای ما تعیین کنند که ما خودمان زحمت خدمت کردن نکشیم و فرمایش بدهیم. اگر رعیت بودیم که باید غیر از خانه‌داری و بچه‌داری کار دیگری نکنیم. اگر شوهرمان یک شب قوه نداشت پنج سیر نان از برای معیشت فراهم کند، ما زن‌ها عرضة این‌که بتوانیم خرج یک شب را رو به راه کنیم، نداشتیم.

ما زن‌های ایرانی غیر از زاییدن چیز دیگری بلد نبودیم. شما پدران ما بودید که ما را این طور پروردید، وگرنه ما هم چون عموم خلایق دارای هوش و ذکاوت بودیم. ما هم دارای عقل و شعور بشری بودیم. فرقی که داشتیم، ما زن بودیم و شماها مرد.»

رویاهای زنانه انقلاب مشروطه

نگار خزان ـ مدرس دانشگاه و دانشجوی دکتری جامعه شناسی، با اشاره به تحقیق آقای خسروپناه، به آرای دیگر جامعه شناسان و نویسندگان در زمینه تحولات اجتماعی زنان معاصر اشاره می‌کند و می‌گوید:

در زمان مشروطیت، برای بعضی از متفکران و روشنفکرانی که درباره ایران می‌اندیشیدند، تحول و نوسازی جامعه ایران بدون احقاق حقوق زنان و فعال کردن آنان در عرصه حیات اجتماعی امکان ‌پذیر نبود. بر اساس آموزه مزبور، عده‌ای از روشنفکران و اصلاح‌طلبان دوره قاجار در پی دگرگون ساختن شرایط و موقعیت اجتماعی زن ایرانی برآمدند.

این اندیشه به تدریج در جامعه ایران مطرح شد و برخی اذهان را متأثر ساخت.

انقلاب مشروطه و گشایش فضای سیاسی کشور، فرصت مناسبی برای تبلیغ و ترویج عقاید روشنــفکران ایرانی در مورد نوســازی و دگرگون‌سازی اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران و از جمله دربارة شرایط زندگی فردی و اجتماعی زنان ایرانی را فراهم کرد.

وی می‌افزاید: امیدواری زنان ایرانی در پشتیبانی از جنبش مشروطه، در حقیقت معطوف به این واقعیت بود که انقلاب در راه حذف نابرابری زنان و مردان و بهبود وضعیت کلی جامعه گام بردارد.

این آرمان اگرچه در اندیشه تمامی زنان کشور به چشم نمی‌خورد، ولی به ویژه کسانی که به طبقه متوسط شهری تعلق داشتند، اهمیت آن را به خوبی درک می‌کردند.

با این وجود در اولین مراحل تشکیل مشروطیت و مجلس شورای ملی، حقوق زنان مورد تأیید و تصویب قرار نگرفت و این امر سبب شد تا مبارزه برای احقاق حقوق زنان ایرانی سال‌ها بعد از مشروطه نیز ادامه یابد.

ماهیت جنبش احقاق حقوق زنان در ایران، رفته رفته به شکل مبارزه علیه نظام سنتی و مردسالاری جامعه تغییر کرد و آنچه در سال‌های بعد از مشروطه و به ویژه در سرتاسر دوران پهلوی مسأله اصلی زنان را شکل می‌داد، چگونگی ورود زنان به عرصه‌های کار و فعالیت‌های حرفه‌ای و اقتصادی بود.

قبل و بعد از انقلاب نگار خزان، با اشاره به این که در دوره پهلوی دوم موضوع مشارکت زنان گسترش بیشتری پیدا کرد، می‌گوید: در جریان تحولات یادشده، عده زیادی از زنان که قبلا به ساده‌ترین و خسته‌ کننده‌‌ترین کارها با پایین‌ترین سطح دستمزد و در بسیاری موارد به صورت کارکنان خانوادگی بدون دستمزد اشتغال داشتند، به کارهای معلمی و اداری و پرستاری روی آوردند.

در اواخر دهه مورد بررسی، پس از مبارزات بسیار، زنان موفق شدند به مشـاغل فنی و حرفــه‌ای و درجــات بالاتر کارهــای بازرگانی و امور اداری دســترسی پیدا کنند.

با این وجود زنان در بخش‌های کلیدی اعم از مشاغل تخصصی و مشاغلی که به مهارت‌های زیادی نیاز داشت و به طور کلی در پست‌های تصمیم‌گیری، سهم فوق‌العاده ناچیزی داشتند، علاوه بر این با توجه به رشدی که در اشتغال زنان به وجود آمده بود، باز هم میزان و حجم شاغلان زن در دهه ۱۳۵۵ خورشیدی چندان زیاد نیست.

این مدرس جامعه شناسی می‌افزاید: افزایش مهاجرت به شهرها نیز از عواملی بود که در تحلیل مسأله اشتغال زنان حائز اهمیت است. صنعتی شدن جامعه باعث ایجاد کارخانه‌های جدید و افزایش فعالیت‌های ساختمانی و توسعه‌های گوناگون در شهرها شد، امری که نیروی کار روستاها را به خود جلب می‌کرد. در چارچوب این تحول، زنان نیز به تبع مردان خانواده به شهرها می‌آمدند.

مهاجرت جمعیت روستایی به شهرها به ویژه به این دلیل بر نرخ فعالیت زنان تأثیر می‌گذارد که امکان جذب آنان در فعالیت‌های اقتصادی شهرها، با توجه به نوع فعالیت آنان در روستا وجود نداشت. ناآشنایی آنان با محیط و کار در شهرها و نیز مشکل بی‌سوادی، موجب تشدید بحران اشتغال زنان در آن دوران بود. به این ترتیب زنان روستایی که در زادگاه خود نقش فعالی در جامعه داشتند، با جذب شدن به شهرها، موجب افزایش جمعیت غیر فعال اقتصادی می‌شدند.

راه‌های سنگلاخ دکتر پروانه سلحشوری ـ جامعه شناس، با اشاره به غفلت مسئولان از مشکلات و نیازهای زنان امروزی می‌گوید: یک پرسش اساسی آن است که چرا با وجود آمار نگران کننده آسیب‌های اجتماعی مانند فقر و بی کاری و اعتیاد و طلاق، توان، بودجه و انرژی بسیاری از نهادهای مرتبط و نامرتبط، صرفاً صرف مسأله پوشش زنان می‌شود؟ چگونه است که ساپورت پوشیدن دختران به عنوان مسأله‌ای نگران کننده در مجلس مطرح می‌شود، اما کسی نگران خشونت‌های خانگی علیه زنان، امنیت زنان، کمبود کلسیم و افزایش نرخ بیماری در زنان و مسایلی مانند اینها نیست؟

وی می‌افزاید: برخی می‌گویند چرا زن ایرانی بیشتر از میانگین جهانی آرایش می‌کند و پوشش نامناسب دارد.

من بر اساس مشاهدات، مطالعات و تجربیات زیستی خود به عنوان یک زن می‌گویم اولاً در هر جامعه‌ای تعدادی از افراد، خارج از نُرم رایج رفتار می‌کنند و ثانیاً برای نسل جوان ما بسیاری از راه‌ها باز نیست.

دختران جوان امروز جویای کار و خواهان حضور اجتماعی هستند، اما همه فضاها برای آنها به اندازه مردان گشوده نیست و آنها نمی‌توانند در عرصه‌های دیگر آن‌گونه که شایستگی دارند، توانایی‌های خود را بروز دهند، از این رو به ناچار به سمت خودنمایی و جلوه‌بخشی به زیبایی‌های خود با آرایش رو می‌آورند.

 

ماجرای بذل و بخشش رئیسی

تنظیم احمد حاجی قادر مرحومی

از یادداشت های آخر هفته شکوه میرزادگی

کاروانسرای شاه عباسی و ماجرای بذل و بخشش رییس قوه قضائیه

این روزها همه نشریات حکومت اسلامی، و همینطور برخی از نشریات خارج کشوری، این خبر را تکرار کرده اند که: « رئیس قوه قضاییه در بازدید از کاروانسرای عباسی شهر سمنان دستور داد این مکان تاریخی که پیش از این به عنوان زندان سمنان استفاده می‌شد برای تبدیل شدن به یک مرکز فرهنگی به شهرداری این شهر تحویل داده شود.» اما در خبر بذل و بخشش ابراهیم رییسی دو موضوع بسیار مهم جا افتاده؛ که مثل بیشتر اوقات کمتر به آن توجه شده است:

اول این که کاروانسرای شاه عباسی سمنان تا قبل از انقلاب اسلامی هیچگاه زندان نبوده، و انقلابیون مسلمان بودند که آنجا را تبدیل به زندان کردند. و دوم این که بازگشت به اصل این بنای تاریخی به دلیل دلسوزی و توجه به فرهنگ و تاریخ ایران نیست، بلکه این زندان مثل بسیاری از زندان های دیگر چون برای حکومت اسلامی کافی نبوده، آن ها زندانیان را به زندانی بزرگی که در خارج شهر ساخته اند منتقل کرده اند.

کاروانسرای شاه عباسی سمنان یکی از آثار بازمانده ی تاریخی از دوران صفویه است که تا زمان انقلاب زیبا و سلامت و سرپا بود و گردشگرانی که به سمنان می رفتند از آنجا نیز دیدار می کردند.

پس از انقلاب تقریبا همزمان با قصد ویران کردن تخت جمشید و دیگر اثار تاریخی به همت انقلابیونی چون صادق خلخالی، کل بناهای تاریخی، که میراث مردمان ایران است، نیز مصادره شد و به مرور در اختیار سپاه پاسداران تازه تاسیس شده و بنیاد مستضعفان قرار گرفت و یا به دلیل پرشدن زندان های موجود، تبدیل به زندان شد که کاروانسرای شاه عباسی سمنان یکی از آن هاست.

اما راستش من به بذل و بخششی که ابراهیم رییسی از کیسه ی مردمان ایران کرده، شک دارم؛ یعنی با این که مثل همه ی دوستداران فرهنگ و تاریخ ایرانزمین از این که یکی از این آثار تاریخی مان از شر «زندان شدن» نجات پیدا کرده اما در عین حال نگرانم که حالا گرفتار زندان دیگری خواهد شد. زندانی که ظاهرا «نام مسجد، و تکیه و حسینه و مرکز آموزش تعلیمات شیعی» را دارد

در خبر ذکر شده آمده که: «رییس قوه قضاییه به سازمان زندان ها دستور داد تا این مکان تاریخی را برای تبدیل شدن به مرکز فرهنگی به شهرداری سمنان تحویل دهد» و دیده ایم که در چند سال اخیر مسئولین حکومت اسلامی هر گاه که نام «فرهنگ» یا «آموزش» را به کار می برند، منظورشان فرهنگ اسلامی و آموزش تعلیمات شیعی ست.

البته خطر دیگری هم این بنای بدسرگذشت را تهدید می کند، و آن فروختن اش به بخش خصوصی ست که سودجویان برایش دندان تیز کرده اند: در خرداد 1397، وقتی که زندان تازه، در حال آماده شدن بود، فرماندار سمنان در خصوص کاروانسرای تاریخی سمنان گفته است که: «این مجموعه {کاروانسرا} به نام سازمان زندان هاست. و این سازمان برای فروش آن آمادگی دارد. ضمن این که میراث فرهنگی و شهرداری سمنان نیز برای خرید آن و تبدیل به آن به یک مرکز تفریحی و گردشگری آماده اند»

دستور نابودی یک میراث جهانی یونسکو از سوی حکومت اسلامی

بنیاد میراث پاسارگاد: به گزارش نشریات رسمی در ایران «دانش سنتی لنج سازی و دریانوردی ایرانی ها در خلیج فارس» که در سال 1390 در فهرست میراث غیرملموس جهانی یونسکو جای گرفته بود، با تایید هیات وزیران حکومت اسلامی گرفتار حذف و نابودی خواهد شد.

این دستور با عنوان «جایگزینی شناورهای{لنج ها} سنتی ِبا ظرفیت کمتر از 50 تن و با هدف حذف ابزار قاچاق کالا از دریا، انتقال فعالیت های غیرسمی به رسمی و تجاری، رونق فعالیت های کشتی سازی داخلی و ایمنی دریایی» به تصویب رسیده است.

به این ترتیب علاوه برجلوگیری از ساختن لنج هایی که قرن های قرن است که بوسیله دریا نوردان و ماهیگیران خلیج فارس ساخته می شود، عنوان « دانش لنج سازی دریانوردان ایرانی خلیج فارس» نیز از لیست جهانی یونسکو حذف خواهد شد. و به زودی یکی دیگر از دانش های کهن ایرانی که یادگار ماهیگیران و دریانوردان سرزمین مان است، براثر نادانی و سودپرستی حکومت اسلامی، از یادها خواهد رفت و چه بسا که یکی دو سال بعد پرونده «دانش لنج سازی» از سوی کشورهای اطراف خلیج فارس، و به نام آن کشورها به یونسکو فرستاده خواهد شد.

جالب این جاست که مسئولین و هیئت وزیران حکومت اسلامی همزمان با دستورات ویرانگرانه اخیرشان، گزارش هایی از اقدامات دولت مبنی بر حفظ و نگاهبانی از این میراث غیرملموس جهانی را به یونسکو فرستاده است، یعنی رسما به یونسکو گزارش دروغین و گمراه کننده داده است.

آخرین گزارش: به گفته ی یکی از همراهان بنیاد میراث پاسارگاد در استان خوزستان:« این اقدام برای گسترش بیشتر فعالیت های چین در خلیج فارس، در ارتباط با برداشت های غیرقانونی از منابع خلیج فارس می باشد»

تخریب عمدی تل باستانی چگا سفلی در استان خوزستان

خبرهای رسیده از ایران حاکی ست که بخش وسیعی از تل باستانی چگاسفلی در شهرستان بهبهان، استان خوزستان ویران شده است. دلیل این ویرانی، کندن زمین (به عمق 40 سانت) و جدول کشی طول خیابانی صد متری ست که درست از میان روستای چگاسفلی می گذرد. در حالی که باستانشنان و کارشناسان از مدت ها قبل هشدار داده بودند که کندن این خیابان و جمع شدن آب باران در آنجا به ویرانی بخش هایی از آثارتاریخی خواهد انجامید.

چگاسفلی محوطه ای باستانی ست، که شش تا هفت هزار سال از عمرش می گذرد، و به گفته باستانشناسان چندین لایه از آثار تاریخی در این محوطه وجود دارد که همسان محوطه ی تاریخی شوش با ارزش می باشد و نظیر آن در خاورمیانه وجود ندارد. کارشناسان همچنین معتقدند که اگر این نوع ویرانی ها انجام نگیرد، این محوطه می تواند در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گیرد.

تل چغاسفلی در دهه هشتاد به دلیل اهمیت آثاری که در آن دیده شده بود، به ثبت ملی رسید و بررسی هایی بر روی آن انجام شد. دراسفند سال 1394 پس از کشف گورستانی هفت هزارساله در بخشی از آن بلافاصله برای آن تعیین عرصه و حریم در نظر گرفته شد؛ با این حال از آنزمان تا کنون در نقاط مختلف این محوطه حفاری هایی انجام می شود که مسئولین می گویند: «کار حفاران غیرمجاز است». و روشن نیست چگونه در محوطه ای به این اهمیت این همه حفار غیر مجاز به کند و کاو مشغولند. حالا هم که مسئولین دولتی به بهانه جدول کشی این منطقه را درو کرده اند.

ساخت یک کارخانه قند در حریم معبد “چغازنبیل”!

خبرگزاری میراث فرهنگی از «تسطیح» قسمت‌هایی از اراضی ملی واقع در حریم میراث جهانی چغازنبیل برای ساخت یک کارخانه قند، باوجود مخالفت وزارت میراث فرهنگی خبر می‌دهد!

بر اساس این گزارش، این کارخانه قند قرار است در حریم درجه یک و دو این معبد و روی طاقدیس سردارآباد ساخته شود. باوجود مخالفت وزارت میراث فرهنگی، «برخی دستگاه‌های متولی»، برای ساخت این کارخانه در حریم چغازنبیل، مجوز داده‌اند!

به گفته عاطفه رشنویی، مدیر پایگاه چغازنبیل و هفت‌تپه «فرآیند ساخت کارخانه قند نزدیک دو سال است که پیگیری می‌شود و وزارت صنعت و معدن بدون استعلام از وزارت میراث فرهنگی، مجوز صادر کرده و به همین دلیل این وزارتخانه از آنها شکایت کرده است.

رشنویی بدلیل «روشن نبودن قوانین»، از مسئولان نهادهای دیگر از جمله استانداری استان خوزستان خواسته که در این پرونده مداخله کنند تا «به بهانه ایجاد اشتغال، هویت فرهنگی و تاریخی جهانی ما از بین نرود».

این واحد صنعتی قرار است در مساحتی بالغ بر ۳۲۰ هکتار ساخته شود و به گزارش خبرگزاری میراث، «فشارها و اعمال نظرها بر دستگاهای حافظ میراث فرهنگی برای ساخت این کارخانه همچنان وجود دارد».

بر اساس قانون، ساخت کارخانه در حریم درجه یک و دو محوطه‌های باستانی و هرگونه فعالیت که موجب تغییر شکل در توپوگرافی تپه‌های تاریخی و عوارض طبیعی شود، ممنوع است.

معید چغازنبیل در شهرستان شوش استان خوزستان و در نزدیکی منطقه باستانی هفت‌تپه واقع شده است. این نیایشگاهی باستانی حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد در تمدن ایلام ساخته شد و در سال ۱۹۷۹ میلادی به عنوان اولین اثر تاریخی از ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت. واکنش هوشمندانه جامعه باستان شناسی ایران در برابر تصمیم بی خردانه وزارت میراث فرهنگی حکومت اسلامی

در پی پیشنهاد حسین خمینی، و تصمیم گیری بی خردانه ی علی‌اصغر مونسان، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری، مبنی بر «ایجاد شعبه ای از موزه ملی ایران در مجموعه ی آرامگاه خمینی»، جامعه باستانشناسی ایران بیانیه ای هوشمندانه منتشر کرده که در آن این نوع تصمیم گیری های شتابزده و ناپخته ی مسئولین میراث فرهنگی را مورد نکوهش قرار داده است.

جای خوشبختی ست که می بینیم، در کنار ویرانگری ها و بی توجهی های هر روزه ی مسئولین حکومتی نسبت به میراث فرهنگی و تاریخی ملی سرزمین مان، جامعه ی باستانشنان ایران وظیفه ی تاریخی خود را نسبت به آثاری که بخش مهمی از هویت ملی ما هستند، می شناسند و هوشیارانه برای نگاهبانی و نگاهداری از آن ها، در حد توان خود، تلاش می کنند.

بنیاد میراث پاسارگاد ضمن سپاس از این واکنش جامعه باستانشناسی ایران از هموطنان ایران دوست تقاضا دارد با توجه به مفاد این بیانیه تا جایی که برایشان امکان دارد، رویاروی تصمیمات ضد فرهنگی و ضد ملی وزارت میراث فرهنگی و گردشگری حکومت اسلامی ایستاده و اجازه ندهند جماعتی ایران ستیز به خاطر سودجویی و یا منافع سیاسی خود بیش از این فرهنگ و تاریخ ما را به نابودی بکشانند.

با مهر: شکوه میرزادگی

از سوی بنیاد میراث پاسارگارد واکنش جامعه باستان شناسی ایران به احتمال ایجاد شبه دوم موزه ملی: «در چند روز گذشته، اخباری مبنی بر توافق میان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با تولیت حرم بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران پیرامون راه اندازی «شعبه دوم موزه ملی» یا ایجاد «مخزن امن» در رسانه‌ها منتشر شد که با واکنش‌های زیادی در سطح داخلی و خارجی به ویژه از سوی پژوهش گران و کنش‌گران میراث فرهنگی رو به رو شد.

شتابزدگی در اعلام پیشنهاد یا تصمیم ناپخته و کارشناسی نشده و روشن نبودن جزئیات آن در کنار اظهارات ناهمخوان مدیران میراث فرهنگی کشور که یکی تایید (مدیر کل موزه‌ها و اموال منقول فرهنگی) و دیگری (روابط عمومی وزارتخانه) تکذیب می‌کند و در پایان پس از روزها انتظار چیزی روشن نمی‌شود، همگی بیانگر بی‌برنامگی، آشفتگی و ادامه سیاست‌های هزینه‌زا و مشکل آفرین پیشینی است که داغ آنها همچنان بر تن و پیکره میراث فرهنگی کشور مانده است. «جامعه باستان‌شناسی ایران» به عنوان جمعی از متخصصان که دغدغه توسعه اصولی تشکیلات میراث فرهنگی و باستان شناسی کشور را دارد مایل است نکاتی را در این زمینه مطرح کند و خواستار روشن شدن جزئیات موضوع از سوی مسوولان مرتبط است.

نخست آنکه تصمیم برای گسترش و بهینه سازی فضای موزه‌ها و مخازن بویژه مخزن و موزه ملی که موزه مادر کشور است، امری بسیار ضروری و نیازمند مطالعات تخصصی و کارشناسی است. هیات وزیران در سال 1382 برای گسترش فضای موزه ملی طرحی کارشناسی شده که بر اساس واگذاری ساختمان‌های میدان مشق در دل بافت تاریخی تهران بود را به تصویب رساند که آن طرح اجرایی نشد!

در این شرایط پرسش و ابهام نخست این است که چرا آن طرح مانند چند طرح دیگر به کنار رفتند و به یکباره طرحی کارشناسی نشده به میان آمد؟!

جالب است بدانیم مدیر کل کنونی موزه‌ها و اموال منقول فرهنگی وزارتخانه (جناب آقای کارگر) که خود بخشی از توافق کنونی است، در آن زمان مدیر موزه ملی بود.

دوم، آیا طرح تازه، پایه کارشناسی دارد یا چون ده‌ها طرح دیگر صرفا تصمیمی به سلیقه شخصی یا محفلی و بدور از مطالعات تخصصی است؟ تاکنون درباره این طرح، مجموعه مدیریتی موزه ملی که از قضا آگاه به امور هستند هیچگونه اظهارنظری نکرده‌اند.نماز مسئولین حکومت اسلامی بر  ویرانی ها و نابودی های میراث فرهنگی ایران در حالی که به دلیل ناکارآمدی و فساد در دستگاه های دولتی، وضعیت بد اقتصادی، و مشکلات ناشی از کرونا، میراث فرهنگی و گردشگری ایران در حال نابودی ست، روز گذشته، هجدهم تیرماه، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری و معاونانش شاد و خندان نمازخانه و رستوران جدید وزارت گردشگری شان را افتتاح کردند تا هم الله شان را راضی نگه دارند و هم شکم شان را.برای این جماعت هیچ اهمیتی ندارد که کارگران و کارمندان گردشگری بیش از شش ماه است که حقوق و دستمزد دریافت نکرده اند.هیچ اهمیتی ندارد که صدها هتل و آژانس مسافرتی در حال ورشکستگی هستند و حتی یکی از وعده های دولت به آن ها عملی نشده است.و هیچ اهمیتی ندارد که صدها اثر تاریخیِ در حال ویرانی منتظر کمترین توجه برای مرمت اند. و هیچ اهمیتی ندارد که هزاران هنرمند صنایع دستی از بیکاری و بی پولی رنج می برند و آقایان همچنان از چین صنایع دستی ماشینی ـ قلابی وارد ایران می کنند.آیا کسی سازمان و یا وزارت خانه ای را حتی در فقیرترین کشورهای دنیا سراغ دارد که با میراث فرهنگی و تاریخی و طبیعی سرزمین شان این گونه رفتار کنند؟باور کنید استعمارگران قرون وسطی هم با میراث فرهنگی و تاریخی کشورهایی که اشغال کرده بودند نیز چنین نکرده اند، که اگر کرده بودند جهان خالی از میراث فرهنگی می شد.

شهرام صداقت

از همراهان بنیاد میراث پاسارگاد ـ تهران


خطرِ حراجِ میراث‌مان


مصطفی حاجی قادر مرحومی

باستان‌شناس؛ زنگ خطرِ حراجِ میراث‌مان به صدا درآمده غفلت از ایجاد یک ساختار قویِ علمی و اجرایی در میان برخی کشورها که با صرف میلیاردها دلار برای خودشان تاریخ می‌سازند، زنگ خطرِ «بر باد رفتن تمام این ذخایر ملی و سرمایه‌های پایدار این نسل و نسل‌های آینده کشور» را قوی‌تر به صدا درآورده است.

به گزارش ایسنا، محوطه‌های تاریخی شناسایی شده و نشده‌ی زیادی در نقاط مختلف کشور در طول سال‌های گذشته آسیب‌های جبران‌ناپذیری را به خود دیده‌اند که نمونه‌هایش در طول سال‌های گذشته کم نبوده‌اند. چه محوطه‌های تاریخی که به دنبال طرح‌های سد سازی و عمرانی دیگر با انجام عملیات‌های نصفه و نیمه کاوش‌ِ نجات‌بخشی شدند تا دست‌کم تمدن و یافته‌هایشان نجات‌ پیدا کند از «سیوند» و «سیمره» گرفته تا «چم‌شیر» و «پیغام‌چای» و «کوچری» چه محوطه‌هایی که ساخت و ساز در عرصه و حریم‌شان چیزی از آن‌ها باقی نگذاشته مانند «مافین‌آباد» اسلامشهر؛ یا محوطه‌هایی که قربانی مردمان نادانسته شده و چوب حراج به پیکرشان خورده مانند «جیرفت»ِ سال‌ها قبل و «بیت‌مشحوت»ِ این روزها که هر بارندگی هجوم بیشتری از قاچاقچیان را به آن سو می‌کشاند و حتی محوطه‌هایی مانند «چگاسفلی»، «جوبجی» ، «ارجان»، «شوش»، «چغامیش» و «چغاگاوانه» که مدیریت‌های شهری برای‌شان داستان‌های جدیدی ساختند و به نامِ توسعه امان‌شان را بریده‌اند.

و حالا همان شده که مدت‌هاست باستان‌شناسان به زبان‌های مختلف و با راهکارهای متفاوت تلاش می‌کنند تا دست‌کم ارزش کارشان را نه تنها به متولیان شهری و دولتی که به مردم نیز بفهمانند چه با نامه‌های سرگشاده‌ای که تا کنون به مسوولان مختلف دولتی نوشته‌اند و چه به متولیان میراث فرهنگی و از لزوم توجه به میراث فرهنگی و محوطه‌های تاریخی سخن گفته‌اند.

این بار علی اصغر نوروزی  دانش‌اموخته کتری باستان شناسی و عضو هیئت علمی پژوهشکده باستان‌شناسی  از متولیان میراث فرهنگی و باستان شناسی کشور در خواست ایجادِ «سازمان باستان شناسی» را جدای از تشکیلات مرتبط با پژوهشگاه میراث فرهنگی دارد تا شاید این‌بار بتوان نقش موثرتری برای باستان‌شناسی کشور و محوطه‌های تاریخی بازی کرد.

این باستان‌شناس ایجاد «سازمان باستانشناسی» را نیازی اساسی برای آینده کشور می‌داند و با بیان این‌که ایران در قلب خاور میانه و در مرکز هلالی است که گهواره و بستر تکامل فکری و تکنیکی انسان هوشمند شناخته می‌شود، ادامه می‌دهد: این منطقه زادگاه تمدن و خاستگاه اولین حکومت‌ها و امپراطوری‌هاست. از سوی دیگر گوشه و کنار ایران پر از آثار و شواهد باستانی است که روایت کننده حرکت انسان از گذاشتن نخستین خشت خام بر خاک تا بناهای شگفت انگیز مختلف در کشور است.

.این باستان‌شناس با بیان این‌که ایران را «بهشت باستان‌شناسی» نامیده‌اند، می‌گوید: یکی از مهمترین دل مشغولی‌های انسان معاصر دانستن درباره داستانِ آمدن و شدن تبارش در تاریخ است، اتفاقی که در دهه‌های گذشته و در اوج جریان‌های سیاسی برای مدتی دستاویز برخی گروه‌ها بود.او باستان‌شناسی را مصداق «قل سیرو فی الارض » و شناخت انسان از طریق مطالعه آثار انسان از آدم تا خاتم می‌داند و تاکید می‌کند: شناساندن درست این علم و رسالتِ آن و فواید فراوانش و حمایت و هدایت آن می‌تواند متضمن فواید و منافع فراوانی برای کشور باشد که از آن غفلت شده است.

به اعتقادِ وی ‌نقش تاریخ‌سازی، فرهنگ‌سازی، هوش و ذکاوت ایرانیان در دوره‌های پیش و پس از اسلام به استناد میلیون‌ها اثر باستانی در جغرافیای ایرانِ فرهنگی غیر قابل انکار است.او همچنین با تاکید بر این‌که فارغ از اوضاع نابسامان گشت و گذار و سیر و سیاحت و جستجو و پژوهشی که در دوران کرونا جهان را در خود گرفته، شناختن و دیدن مظاهر حرکت بشر از آغاز تا فرجام علاقه و آرمان بسیاری از انسان‌هاست، می‌افزاید: آن بستری بزرگ و گنج و معدنی تمام ناشدنی برای ایران و همسایگانی مانند عراق و ترکیه و مصر و حتی یمن فراهم کرده است.

این دانش‌آموخته دکتری باستان‌شناسی این اتفاق را برای رونق بخشیدن به شناسایی، کاوش و بازسازی مظاهر مادی میراث فرهنگی مانند تپه‌ها و محوطه‌ها و بناهای تاریخی و مظاهر معنوی و ناملموس آن می‌داند و ادامه می‌دهد:‌ آیین‌ها و اعتقادات و آداب و رسوم و سنت‌های به یادگار مانده‌ی گذشتگان می‌توانند باغی بسازند که از ثمره‌ی آن نیز مردمان گوشه وکنار کشور و هم پژوهشگران و باستان شناسان و در کل اقتصاد و معیشت علم و فرهنگ و هنر کشوربه انتفاعی پایدار دست یابند.

کشف آثار تاریخی با ارزش و بی خبری از سرنوشت آن

کشف آثار تاریخی با ارزش و بی خبری مردمان از سرنوشت آنهاا بنا بر گزارش «یگان حفاظت از میراث فرهنگی» روز گذشته (نهم جولای 2020) این یگان توانسته است اشیایی را «با قدمت هزاره اول و دوم قبل از میلاد و تا دوران اسلامی» در استان کرمانشاه از چنگ «حفاران غیرمجاز» بیرون بیاورد.

به گفته سردار رحمت اللهی فرمانده ی این یگان، در پی خبرهایی که از سوی «دوستداران میراث فرهنگی مبنی بر جابه جایی و نقل تعدادی شئی تاریخی» به آن ها رسیده بود توانستند دزدان اشیای تاریخی را دستگیرو مقداری از آثار با ارزش را از آن ها پس بگیرند. (1)

در میان این آثار که حدود 167 قلم هستد، تعدادی جام، کاسه های مفرغی، عطردان، تبرزین، سر پیکان، دستنبد، سنجاق قفلی، آویزه های تزئینی و جواهراتی چون گوشواره و انگشتر با ارزش وجود دارند.

بر اساس آن چه که در شانزده سال اخیر همراهان «بنیاد میراث پاسارگاد» از ایران گزارش داده اند «یگان حفاظت از میراث فرهنگی» با وجود کمبود نیرو و بودجه تا کنون به خوبی کار کرده است. اما از آنجایی که کارشان با تحویل این آثار کشف شده به ادارات میراث فرهنگی تمام می شود، دیگر کسی از سرنوشت این آثار (که سالانه هزارها قلم بوده اند) با خبر نیست. و در بیشتر اوقات نیز حفاران دستگیر شده بلافاصله به وسیله ی مقامات مسئول آزاد شده اند.

با این حال تا شش هفت سال پیش وقتی آثاری کشف می شد حداقل خبرنگاران می توانستند از آن ها عکس بگیرند و یا خود سازمان میراث فرهنگی عکسی از آن ها را منتشر می کرد. اما اکنون جز خبری که یگان حفاظت به رسانه ها می دهد، هیچ مدرکی در دست نیست تا مردمان ایران، که مالکین اصلی میراث فرهنگی و تاریخی خود هستند از وضعیت آن با خبر باشد.

پیشنهاد بنیاد میراث پاسارگاد به یگان حفاظت این است که آن ها قبل یا همزمان با تحویل این آثار به ادارات میراث فرهنگی عکسی از یافته های خود را در اختیار رسانه ها و مردم ایران بگذارند، شاید با این عمل جلوی چپاول بعدی و یا ناپدید شدن اشیای تاریخی گرفته شود.

 

بازداشت‌های گسترده در کردستان

اکبر قبادی چقاکبودی

شمار بازداشت‌های گسترده در کردستان به ۶۷ نفر رسیدشمار بازداشت شدگان در شهرهای کردستان هر لحظه افزوده می‌شود. سازمان حقوق بشری هه‌نگاو گزارش داد که شمار کسانی که طی دو هفته اخیر توسط نیروهای امنیتی حکومت بازداشت شدند، به بیش از ۶۷ نفر رسید.

بر اساس این گزارش، روز سه‌شنبه ۳۰دی ۴شهروند در پیرانشهر بازداشت شدند. یکی از بازداشت‌شدگان به نام پشتیوان نبی زرگتن فردی ۳۷ساله بود که بعد از بازداشت به مکان نامعلوم منتقل شد.

همین طور در روز پنجشنبه ۲بهمن یک شهروند کرد اهل بوکان به نام «محی‌الدین شامه» توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلوم منتقل شد. روز سه‌شنبه حداقل ۱۹نفر در بوکان بازداشت شدند.

مقام‌های حکومتی تاکنون هیچ دلیلی برای این بازداشت‌ها و محل نگهداری افراد بازداشت‌شده ارائه نکردند. روز پنجشنبه نیز یک نفر به نام عطا (شمال) رحمان‌زاده در سقز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

بنا به آمار هه نگاو از ابتدای موج اخیر بازداشت در کردستان حداقل ۶۷نفر در شهرهای مختلف بازداشت شدند. این بازداشت‌ها در شهرهای بوکان، ربط، نقده، مهاباد، مریوان، سنندج، کلاترزان، سروآباد، پیرانشهر و کرمانشاه صورت گرفت.

خبرهای رسیده حاکی است که در این بازداشت‌ها از حداقل‌های حقوق متهمان هم خبری نبود.

آنان از حق داشتن وکیل و اطلاع از نوع اتهام، نهاد بازداشت‌کننده و محل نگهداری محروم بودند.

بازداشت و هتک حرمت یک شهروند کُرد یارسانییک شهروند کُرد یارسانی در شهرستان ساوه از توابع استان مرکزی با دستور بازپرس دادسرای این شهر بازداشت و مورد بی‌احترامی قرار گرفته به نحوی که در صدد اقدام به خودکشی برآمده است.

برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز سه‌شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۹ (۱۲ ژانویه ۲۰۲۱)، یک شهروند کُرد پیرو آیین یارسان (اهل حق) باهویت ”جواد احمدی“ که اهل کرمانشاه و ساکن ساوه می‌باشد، به اتهام فروش اموال مسروقه (مال خری) بنابه دستور بازپرس شعبه یک دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان ساوه بازداشت شده است.

به گفته یک منبع مطلع، بازپرس عباس زین‌العابدین وقتی متوجه شده که آقای احمدی شهروند کُرد و از پیروان آیین یارسان هستند، در جلسه تفهیم اتهام با وجود انکار نسبت به تمامی اتهامات وارده و معرفی خریدار و فروشنده ثانویه ضمن بی‌احترامی و توهین به کُردها و پیروان آیین یاری دستور به بازداشت آقای احمدی و معرفی ایشان به زندان می‌دهد.

این منبع در ادامه اعلام کرد که بازپرس همانجا و در حضور دیگر افراد گفته است که دستور می‌دهم سیبیل(شارب) شما را بزنند و این در حالی بوده که به یارسانی بودن و تقدس سیبیل نزد یارسانی‌ها واقف بوده است.

یکی از فعالین یارسانی نیز در اینباره به خبرنگار هه‌نگاو اعلام کرد که، روز چهارشنبه پس از آنکه سیبیل جواد احمدی توسط ماموران زندان ساوه زده شده، با صدور قرار وثیقه سنگین موقتاً آزاد شده است.

این منبع همچنین اظهار داشت که آقای احمدی عاجزانه از مسئولین زندان خواسته‌ است که از زدن سیبیل وی خودداری کنند، زیرا داشتن سیبیل برای پیروان یارسان مقدس و داشتن سبیل برای مردان از واجبات محسوب می‌شود. با این حال سبیل وی را زده و اکنون وی در وضعیت نامناسب روحی به سر می‌برد و قصد خودکشی داشته است که با حضور نزدیکان و دلجویی از وی تاکنون مانع از اقدام به خودکشی وی شده‌اند.داشتن سبیل مهر “مور”بر مردان یارسانی واجب میباشد در باور یارسان داشتن سبیل مهر “مور”رمز ورود به داخل جم و جمخانه می‌باشد”جمخانه”مکانی برای راز و نیاز با صاحبکرم است.

گفتنیست که خرداد و تیرماه سال ۱۳۹۲ (تابستان ۲۰۱۳)، پس از آنکه ماموران زندان همدان سبیل یکی از پیروان آیین یارسان را به آتش کشیده بودند، چندین شهروند یارسانی در شهرهای مقابل فرمانداری همدان و ساختمان مجلس در تهران اقدام به خودسوزی کردند که سه نفر از آنها به نام‌های حسن رضوی، نیک‌مرد طاهری و محمد قنبری جانشان را از دست دادند.

شایان ذکر است دولت ایران بر اساس میثاق حقوق مدنی و سیاسی که رسماً ملحق شده مکلف به رعایت آزادی و نمادهای مقدس ادیان مختلف است، لیکن از بدو استقرار جمهوری اسلامی همواره هویت مذهبی و اتنیکی پیروان یارسان را انکار و نقض نموده است.

 

اطلاعات تازه درباره دیپلمات دستگیر شده

مصطفی حاج قادر مرحومی

به گزارش رسانه‌های آلمانی، هنگام بازداشت اسداالله اسدی، دیپلمات سابق سفارت جمهوری اسلامی در اتریش مدارک زیادی کشف شده است. در اتومبیل اجاره‌ای اسدی دو دفترچه، یکی رمزگذاری شده برای طرح‌بمب‌گذاری و دفترچه دیگری مربوط به پرداخت‌های او پیدا شده است.

به گزارش دویچه وله،در اتوموبیل او یک دفترچه یادداشت سیاه پیدا شده که شامل نوشته‌هایی رمزگذاری شده است که ظاهراً دستورالعمل‌هایی برای بمب‌گذاری بودهاند. دفترچه ۲۰۰ برگ دوم، سبز رنگ با صفحات شطرنجی و شامل رسیدهایی است که نشان می‌دهد اسدالله اسدی ظاهرا پول نقد توزیع کرده است. مقامات امنیتی آلمان همچنان در حال بررسی این اسناد هستند، اسنادی که نشان می‌دهد این دیپلمات جمهوری اسلامی سفرهای زیادی در اروپا داشته است.

به عنوان مثال در یکی از یادداشت‌ها به ورودی مرکز اسلامی هامبورگ به عنوان محلی دیدنی اشاره شده است. مرکزی که حکومت ایران بنابر اطلاعات (BKA) از آن “برای صدور انقلاب” استفاده می‌کند.

اسدالله اسدی پس از دستگیری گفته است که هدفش گردشگری و بازدید از مکان‌های زیبا بوده است. سازمان اطلاعات آلمان توانسته برخی از اطلاعات را بر اساس داده های GPS، رسیدهای سوختگیری و رزرو هتل بررسی کند و دریافته است که اسدی همیشه پول نقد پرداخت کرده و در برخی موارد بیش از ۱۱ هزار یورو با خود داشته است.

ظاهرا بسیاری از مطالب موجود در دفتر سبز هیچ اشاره مستقیمی به طرح بمب گذاری در فرانسه ندارند و اکنون این نیز در حال بررسی است که چرا اسدالله اسدی اینقدر به آلمان سفر می‌کرده است؟ آیا ممکن است او با افرادی دیدار می‌کرده که در اینجا استخدام شده‌اند؟

مورد دیگری که توجه پلیس را جلب کرده این است که او به هنگام دستگیری چندین قبض دریافت پول همراه داشته که پرداخت‌های نقدی را نشان می‌دهند. گیرندگان نیز با نام‌های بسیار رایج ایرانی امضا کرده‌اند و هنوز هویت آنها مشخص نشده است. به عنوان مثال یکی از آنها ۲۵۰۰ یورو دریافت کرده، دیگری ۵۰۰۰ یورو و شخص دیگری دریافت یک لپ تاپ را تایید کرده است. ماموران حدس می‌زنند که این‌ها می‌تواند مزد افرادی باشد که برای جاسوسی استخدام شده‌اند.در حالی که مقامات امنیتی آلمان هنوز در حال بررسی سفرهای متعدد اسدالله اسدی و روشن کردن این هستند که آیا او یک حلقه جاسوسی جمهوری اسلامی را در اروپا اداره می‌کرده است، دادستان عمومی در بلژیک دادخواست خود را ارائه کرده و خواستار ۲۰ سال زندان برای او شده است. حکم دادگاه در تاریخ چهارم فوریه اعلام می شود.بسیج حکومت خامنه‌ای برای نجات دیپلمات-تروریست

به نوشتۀ روزنامه فرانسوی لوموند، تمام سرویس‌های اطلاعاتی رژیم ایران بسیج شده‌اند تا از محکومیت یک مأمور خود در خارج، اسدالله اسدی، به اتهام سازماندهی عملیات تروریستی در خاک فرانسه جلوگیری کنند.

به گزارش رادیو فرانسه، قرار است در ٢٢ ژانویه دادگاهی در بلژیک حکم خود را در مورد اسدالله اسدی، دبیر سوم سفارت جمهوری اسلامی در اتریش، صادر کند. نامبرده به ساماندهی عملیات انفجاری در تجمع مجاهدین خلق در حومۀ شهر پاریس متهم است. قرار بود در این تجمع شماری از شخصیت های خارجی حضور پیدا کنند.

به نوشتۀ لوموند تحقیقات گستردۀ دادگستری و سرویس‌های اطلاعاتی بلژیک نشان می‌دهند که تصمیم‌گیری دربارۀ این عملیات نافرجام در عالیترین سطوح قدرت در ایران صورت گرفت و متهمان پرونده از مدت زمان طولانی با سرویس‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی در ارتباط بوده‌اند.رئیس سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی بلژیک گفته است که عملیات انفجار با هدایت و از سوی حکومت ایران طرحریزی شده بود.لوموند نوشته است که محاکمۀ اسدالله اسدی و سه تن از دستیاران وی در نوامبر گذشته خشم رهبران رژیم ایران را برانگیخت که در واکنش دادگاه بلژیک را فاقد صلاحیت و غیرقانونی دانستند و مدعی شدند که اسدالله اسدی به عنوان دیپلمات دارای مصونیت سیاسی بوده و باید هر چه سریعتر آزاد شود.لوموند سپس افزوده است که یک کمیتۀ ویژه برای دنبال کردن پروندۀ اسدی در تهران تشکیل شده است. این کمیته، به نوشتۀ لوموند، دولت بلژیک را تهدید به اقدام‌های تلافی‌جویانه کرده، در صورتی که دادگستری این کشور اسدالله اسدی را به اتهام ساماندهی و اجرای عملیات تروریستی محکوم کند. دادستانی بلژیک خواستار محکومیت اسدالله اسدی به بیست سال زندان شده است.

لوموند بعید ندانسته است که محکومیت اسدالله اسدی واکنش رژیم تهران را در پی داشته باشد. لوموند تصریح می‌کند که صدور حکم اعدام علیه احمدرضا جلیلی در اصل هشداری به مقامات بلژیک بوده است. احمدرضا جلیلی، پزشک ایرانی-سوئدی، استاد دانشگاه آزاد بروکسل، در سال ٢٠١۶ در تهران به اتهام جاسوسی برای اسرائیل دستگیر شد. در اواخر دسامبر گذشته نمایندگان مجلس بلژیک با انتشار قطعنامه‌ای خواستار آزادی احمدرضا جلیلی شدند و سیاست گروگانگیری حکومت اسلامی ایران را محکوم کردند.

محاکمه بی‌سابقه تروریسم دولتی جمهوری اسلامی

روزنامه فرانسوی لیبراسیون نیز پیش تر در مقالۀ مفصلی در این باره نوشته بود که در کانون این محاکمه نقش جمهوری اسلامی در ساماندهی این اقدام تروریستی بررسی می‌شود.

لیبراسیون می‌نویسد: متهمان این پرونده چهار نفر هستند و مهمترین آنان که نقش رابط وسازماندهندۀ عملیات را برعهده داشته یک مأمور وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به اسم اسدالله اسدی است که در پوشش وابستۀ دیپلماتیک سفارت رژیم ایران در اتریش فعالیت می‌کرده است.

خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از آژانس اطلاعاتی و امنیتی بلژیک می‌گوید که اسدالله اسدی به دستور مقام‌های جمهوری اسلامی عمل کرده و مواد منفجره با خود به اروپا آورده بود.

اسدالله اسدی، که پلیس اروپا او را از مسئولان اصلی ایستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی در کل این قاره می‌داند، نخستین دیپلمات رژیم ایران و احتمالا عالی‌ترین مقام اطلاعاتی جمهوری اسلامی است که به اتهام دست داشتن در یک اقدام تروریستی در خاک اروپا محاکمه می‌شود.

اگر اسدالله اسدی در دادگاه مجرم شناخته شود ممکن است دادگاه برای او و همدستانس بین پنج تا ۲۰ سال حبس تعیین کند. پیش بینی می‌شود که دادگاه تا اواخر دسامبر رای خود را صادر کند.وزارت‌ خارجه آمریکا در این باره گفته : رژیم ایران همانند داعش یک حکومت تروریستی است. رژیم از طریق سپاه و یک شبکه تشکیل شده از نیروهای تروریستی نیابتی تحت کنترل خود، اقدام به ترور، آدم‌ربایی و اعدام قشر عادی مردم ایران نموده است. این رژیم به مدت ۴۰سال در توطئه‌ها و حملات تروریستی در بیش از ۴۰کشور دست داشته است. این رژیم یاغی برای انجام اعمال چرکین خود به معیارها و قوانین بین‌المللی اهمیت نمی‌دهد زیرا که از دیپلماتها و سفارتخانه‌ها به‌عنوان یک پوشش برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کند.

 

ماجرای پای منقل ... چیست؟

اکبر قبادی چقاکبودی

آخوندی بنام احمد جهان بزرگی، عضو هیئت ‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در برنامه صدا و سیما بدون نام بردن از روحانی گفت:

مسئولی در خانه خود می‌نشیند که ممکن است پای منقل باشد و حتی وزرایش نمی‌توانند با او تماس بگیرند. آیا این فرد مسئول است؟

وی همچنین گفته:

یک وزیر سابق نقل می کرد سمت من به دلیل یک لیوان شیر خری است که در کودکی خوردم.

خیلی از مسئولان در جمهوری اسلامی هر وقت مسئولیت می‌گیرند یک لیوان شیر خر می‌خورند و به همین دلیل خیلی خیانت کرده‌اند.

معاون ارتباطات روحانی در واکنش به این اظهارات در حساب توییتری خود آن را افتضاحی شرم‌آور خواند و نوشت: نهاد ریاست جمهوری، مصمم است که این مورد عجیب و شرم‌آور را به صورتی مؤثر و در بالاترین سطوح پیگیری کند.

حسام الدین آشنا ، مشاور رسانه ای روحانی هم در توئیتی نوشته است:

مردم اهل ملاقه و منقل را به خوبی می‌شناسند. (عکس بالا)

 

 

آلودگی هوا در ایران ؛

احمد حاجی قادر مرحومی

عقب‌ماندگی صنعتی و بی‌اعتنایی حاکمان

عیسی کلانتری، معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، عقب ماندگی صنعتی و بی اعتنایی مسئولان حکومتی و شهرداری‌ها به مسئلۀ محیط زیست را عوامل اصلی آلودگی هوا در ایران دانست.

به گزارش رادیو فرانسه، او گفته است: “مطابق قانون هوای پاک نیازمند نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی است که صورت نگرفته و خودروسازان نیز به تعهدات خود عمل نمی کنند”.

به گفتۀ عیسی کلانتری بی توجهی نسبت به سلامت عمومی شامل پلیس راهور هم می شود. کلانتری تحریم‌ها را در این بین بی اثر دانسته و گفته است که چهار سال پیش که تحریم‌های امروزی نبود قرار بود سالانه هفتاد هزار کامیون در کشور نوسازی شود که نشد.

عیسی کلانتری سپس افزوده است : “در واقع فناوری‌های صنعتی ما عقب‌مانده و به روزنشده‌اند.”

عیسی کلانتری حتا تلویحاً نقش سازمان خود را در امر محیط زیست تشریفاتی خوانده زیرا زیرا این نهاد هیچ قدرت تصمیم‌گیری و اجرایی ندارد. او گفته است که سازمان محیط زیست “گزارش های تخلفات را تهیه و به رئیس جمهوری و بازرسی کل کشور اعلام می‌کند، یعنی کار ما در همین حد است

آلودگی هوا: مرگ زودرس سالانه ۴۱هزار نفر

یک کارشناس داخلی درباره وضعیت آلودگی هوای و تاثیر آن بر سلامت شهروندان گفت: آلودگی هوا سبب مرگ زودرس سالانه ۴۱هزار نفر در کشور است.

عباس شاهسونی گفت: «مواجهه طولانی‌مدت با ذرات معلق کوچکتر از ۲ و نیم میکرون در کشور، سالانه باعث بروز ۴۱هزار و ۷۰۰مورد مرگ زودرس می‌شود و تعداد مرگ منتسب به ذرات معلق کوچکتر از ۲ و نیم میکرون به ازای هر ۱۰۰هزار نفر جمعیت، ۶۳ و یک دهم نفر گزارش‌شده است».

همچنین رئیس سازمان اورژانس با اشاره به افزایش آلودگی هوای تهران، خبر داد که از ۱۰ الی ۲۶دی ماه، از ۱۱۴هزار و ۴۵۶ تماس با مرکز اورژانس تهران، ۳۲هزار و ۴۴۹مورد منجر به اعزام آمبولانس شده است.

او گفت: تعداد بیماران دچار مشکلات قلبی ۱۱درصد و بیماران تنفسی ۸/۵درصد افزایش دارد.

مجری برنامه: داریم خفه می‌شویم، به چه زبانی بگوییم!

مجری تلویزیون صداوسیما با اذعان ناگزیز به ابعاد وخیم آلودگی هوا که باعث خشم مردم و تناقض‌گویی‌های کارگزاران حکومتی شده گفت: آلودگی هوا هم خیلی فرایند قشنگی پیدا کرده یکی می‌آید میگه مازوت می‌سوزانیم، یکی میگه مازوت نمی‌سوزانیم، یکی میگه ما گازوییل می‌سوزانیم، یکی میگه گازوییل نمی‌سوزانیم، یکی میگه تو این نیروگاه می‌سوزانیم، یکی میگه تو اون نیروگاه می‌سوزانیم، گویا که اصلاً ما الآن مسأله نیروگاه برایمان مهم است. .ما داریم خفه می‌شویم و نمی‌دانیم این را به چه زبانی به شما بگوییم.

افشاگری‌های تازه درباره آلودگی وحشتناک هوای تهران

یک عضو شورای شهر تهران گفته: طبق تصاویر ماهواره‌ای که مورد تحلیل قرار گرفته، کانون‌هایی مثل نیروگاه شهید رجایی و منتظر القائم از سوخت مازوت استفاده می‌کنند، چون مسیر باد از سمت غرب به شرق است، با وزش باد این آلاینده‌ها وارد تهران می‌شود. وقتی هوا آرام است این آلاینده‌ها به صورت مخروطی قرار می‌گیرند و حتی با باد ملایم هم وارد فضای تهران شده و انباشته می‌شوند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ ناهید خداکرمی گفت: برای کاهش آلودگی هوا کاری از شهرداری و شورای شهر بر نمی‌آید.

از سوی دیگر یک فعال محیط زیست گفت: آلودگی هوا هیچ ربطی به تحریم ندارد. این اتفاق یک اراده می خواهد. اگر ما به درستی به وظایف خود عمل می کردیم امروز لازم نبود با این نیروگاه های حرارتی به شدت آلوده کننده کار کنیم. .

محمد درویش، در پاسخ به این سوال که در مورد آلودگی هوا صحبت زیاد بوده و برخی ارگان ها به نوعی تقصیر را بر گردن یکدیگر می اندازند. این رویه سال ها در کشور ما وجود داشته و به نظر می رسد عزمی جدی برای حل این مشکل وجود ندارد. آیا می توان برنامه یا طرحی را برای طولانی مدت اجرا کرد تا ایران به سمت کاهش استفاده از سوخت های فسیلی برود و از انرژی های تجدید پذیر استفاده کند؟اظهار داشت: چنین برنامه ای وجود دارد. شاید سوال درست تر این باشد که آیا امکان دارد دستگاه های نظارتی و قوه قضاییه ورود کند و به موضوع چرایی عدم اجرای قانون مصوب که همه نکات در آن رعایت شده رسیدگی کنند؟

تصاویری از آسمان تهران نشانه‌ای از آخرالزمان !
مرگ‌آور بودن همزمان آلودگی هوا و کرونا برای مردم!

ابر بحران آلودگی؛ میزان آلودگی تهران به ۵۰۰رسید. میزان آلودگی هوا در کلان شهرها به یک ابر بحران تبدیل شده است. طوری که میزان آلودگی در تهران به شاخص ۵۰۰ فوق خطرناک رسیده‌است.

تهران در دهمین روز آلودگی شدید هوا، هم‌چنان محصور در دود و ویروس است. به‌نوشته رسانه‌های داخلی، تصاویری از آسمان تهران نشانه‌ای از آخرالزمان است. (فیلم زیر)

یک رسانه داخلی در باره آلودگی نوشت: این روزها وضع آلودگی هوا چنان وخیم شده که ایران در نقشه جهانی آلودگی هوا (IQAIR) در فهرست ۱۰کشور آلوده جهان در رتبه نهم قرار گرفت . موضوع زمانی خطرناک‌تر می‌شود که مطالعات نشان می‌دهد افزایش سطح آلاینده‌های موجود در هوا می‌تواند عوارضی در بیماران کرونایی ایجاد و مرگ‌ومیر را بیشتر کند.

به عقیده کارشناسان یکی از دلایل اصلی آلودگی این روزهای هوای تهران و کلان‌شهرها، استفاده از مازوت یا نفت کوره به‌عنوان سوخت در برخی نیروگاه‌های برق، پالایشگاه‌ها و مراکز صنعتی است. مازوت ماده‌ای غلیظ، خطرناک، آلوده‌کننده و پر از مواد آلاینده است»

این وزیر بجای وزارت باید محاکمه و مجازات می‌شد

سردبیر سابق روزنامه ایران در چند توییت نوشت: اواسط دهه هفتاد مصاحبه ها و گزارشهای مفصلی در مورد انرژی‌های پاک در روزنامه ایران تهیه کردم، هنوز پدیده هوای آلوده در شهرها شکل نگرفته بود، آنروزها متخصصان می گفتند بودجه سد سازی باید صرف ذخیره آب در زیر زمین ها از طریق آب خیز داری و استفاده برق از طریق باد و آفتاب شود.

مسافرتی به منجیل کردم و خود رابه داخل آسیابهای تولید برق رسانم،آنجا شنیدم قیمت تمام شده هر کدام از این آسیاب ها نود میلیون تومان است و تکنولوژی ساخت آن بومی شده و تنها وزارت نیرو در این مورد انگیزه کمک و اختصاص بودجه ندارد، وزیر نیرو در آن زمان زنگنه وزیر فعلی نفت بود.

اوایل دهه هفتاد در جلسه معاونین پژوهشی وزارتخانه ها به ریاست میر سلیم که مشاور پژوهشی رئیس جمهوری بود شرکت کردم و شنیدم که آلمانی ها پژوهشی هایی در کویر ایران در تولید برق آغاز کرده اند و من پرسیدم آیا تلاش کردیم تا بتوانیم در تولید برق ازآفتاب به خودکفایی برسیم

ولی جوابی نشنیدم.

اگر زنگنه که آنروز وزیر نیرو بود و سالها وزیر نفت تولید انرژی پاک را جدی می گرفت امروز نمی گفت از روی اجبار از مازوت استفاده می کنیم تا خاموشی و قطع گاز نداشته باشیم، هر چند توامان گرفتار هر دو شدیم ، اگر کشور به عملکردها توجه داشت زنگنه بجای وزیر شدن باید محاکمه و مجازات می شد.

کلانتری رئیس محیط زیست هم امروز هم صدا با زنگنه خواهان صرفه جویی مردم در مصرف برق و گاز هست سالها وزیر کشاورزی بود

اگر شعار خودکفایی در تولید گندم،پسته ،هندوانه و محصولاتی که آب زیاد می خواهند نمی داد امروز با فروریزش،زمین و کمبود آب روبرو نبودیم.

وقتی آنها که سالهای طولانی بخشی از مشکل اند باید حل کننده مشکل باشند معلوم است بحران بر بحران انباشت می شود و مردم هر روز به فلاکت بیشتری می افتند ، اگر پولی که صرف ساخت سد کتوند روی کوه نمک شد و گسترش خطوط گاز می شد صرف انرژی پاک می شد امروز کشور دچار بحران کمبود برق و گاز نمی‌شد.

بی عقلی نتیجه اش را سالها طول می کشد نشان دهد و امروز نتیجه همه بی اعتنایی تولید انرژی پاک در آسمان تهران ، اصفهان ، ساوه وجلوی چشم و داخل ریه‌های ماست.

نقش پاسداران و کارگزاران خامنه‌ای در ربودن هوای پاک

روزنامه همدلی در مطلبی با اشاره به مرگ تدریجی مردم بر اثر آلودگی نوشت: حقوق شهروندی مردم زیر پا گذاشته شده است. از آن طرف هم ما نمی‌توانیم تعطیل کنیم برای این‌که معاون دادستان کل کشور به استان‌ها بخشنامه کرده است که شما برای سوزاندن نفت کوره در نیروگاه‌ها و صنایع مانع نشوید.

حال سؤال این است نیروگاههایی که با سوخت مازوت کارمی کنند و باعث آلودگی هوای تهران و سایر کلان‌شهرها شده است متعلق به کیست؟

روشن است که نیروگاهها متعلق به مردم عادی و اکثریت ۹۶درصدی به زیر خط فقر رانده شده نیست، بلکه نیروگاهها تماماً وابسته به دولت، سپاه پاسداران و نهادهای وابسته به بیت خامنه‌ای هستند.

اینها هستند که برای چپاول بیشتر مردم سوخت غیراستاندارد استفاده می‌کنند، و با این کار ضدانسانی و ضدمردمی نفس طبیعت و مردم کشور را تنگ کرده‌اند، طوری که هر روز می‌گذرد وضعیت بحرانی‌تر از گذشته و تبعات خطرناکی برای سلامت و حتی معیشت مردم دارد.

 

اعتراض به قوانین مردسالارانه

سحر حاجی قادر مرحومی

در این قوانین نا برابر مرد حاکم بر زن می باشد و زنان با تلاششان میتوانند به برابری زن و مرد دست یابند

تغییر برای برابری : کمپین یک میلیون امضا، خواهان تغییر تمامی قوانینی است که به خاطر جنسیت زنان آنان را مورد تبعیض قرار داده اند. مهمترین قوانینی که فعالان این کمپین به آن اعتراض دارند عبارت اند از

قوانین مربوط به ازدواج، طلاق، سرپرستی فرزندان، سن مسئولیت کیفری، ارث، دیه، تابعیت ،شهادت و قوانین حامی قتلهای ناموسی.

1 . ازدواج سن ازدواج:ماده 1041قانون مدنی : عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح.

اجازه ازدواج برای دختران و زنان

ماده 1043 قانون مدنی: نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدری او است و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه دادگاه مدنی به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.

ماده1044قانون مدنی: در صورتی که پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشند و استیذان از آنها نیز عادتاً غیر ممکن بوده و دختر نیز احتیاج به ازدواح داشته باشد، وی می تواند اقدام به ازدواج نماید.

تبصره: ثبت این ازدواج در دفتر خانه منوط به احراز موارد فوق در دادگاه مدنی خاص می باشد.

ماده 1060 قانون مدني: ازدواج زن ايراني با تبعه خارجه درمواردي هم كه مانع قانوني ندارد موكول به اجازه خصوص از طرف دولت است.

مهریه:ماده1082: به مجرّد عقد زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرّفی که بخواهد در آن بنماید

ریاست خانواده:ماده 1105 قانون مدنی: در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است.

نفقه:ماده 1106: در عقد دائم نفقه زن به عقده شوهر است

تمکین:ماده 1108: هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت( رابطه جنسی) امتناع کند مستخق نفقه نخواهد بود.

اقامتگاه

ماده1005قانون مدنی: اقامتگاه زن شوهر دار همان اقامتگاه شوهر است معذلک زنی که شوهر او اقامتگاه معمولی ندارد و همچنین زنی که با رضایت شوهر خود و یا با اجازه محکمه مسکن علیحده اختیار کرده می تواند اقامتگاه شخصی علیحده نیز داشته باشد

ماده 1114: زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند سکنی نماید(اقامت کند) مگر آکه امکان تعیین منزل به زن داده شده باشد.

اشتغالماده 1117 قانون مدنی: شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.

ماده 1114 قانون مدنی:زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند سکنی نماید مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.

اجازه خروج از کشور: بند 3 ماده 18 قانون گذرنامه: موافقت کتبی شوهر در مورد مسافرت.... تا پایان اعتبار گذرنامه معتبر است ماده 12 آیین نامه قانون گذر نامه شوهر در صورت پشیمانی از اجازه خروج همسرش باید کتباً درخواستش را همراه با مدارک مربوط به ازدواج به مسؤلان مربوطه تسلیم کند.

انحلال عقد ازدواج الف- فسخ نکاح

ماده 1122قانونی مدنی: عیوب زیر در مرد که مانع از ایفای مظیفه زناشویی باشد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود:

1- خصاء(اختگی)

2- عنن(ناتوانی جنسی)

3- مقطوع بودن آلت تناسلی

ماده 1123قانونی مدنی: عیوب ذیل در زن موجب فسخ برای مرد خواهد بود:

1- قرن( وجود استخوان در واژن که مانع رابطه جنسی شود)

2- جذام

3- برص(بیماری پیسی)

4- افصا( یکی بودن مجرای اداری و واژن)

5- زمین گیری

6- نابینایی از هر دو چشم

2 . طلاق طلاق مرد:ماده 1133 قانون مدنی:مرد می تواند با رعایت شرایط مقررات(پرداخت مهریه و اجرت المثل) در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.

لازم به ذکر است مرد می تواند با پرداخت مهریه هر موقع دلش خواست بدون نیاز به اثبات تقصیر زن در دادگاه او را طلاق دهد.

طلاق زن :ماده 1129 قانون مدنی: در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه زن می تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر را اجبار به طلاق می نماید همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.

ماده 1130قانون مدنی: در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و هرج زوجه باشد، وی می تواند به حاکم مراجعه و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و هرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود.

تبصره: عسر و هرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و هرج محسوب میگردد.

1- ترک زندگی حانوادگی توسط زوج حداقل به مدت 6 ماه متوالی یا 9 ماه متناوب در مدت یکسال بدون عذر موجه.

2- اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلا وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورده و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.

در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک مجددا به مصرف موارد مذکور روی آورد بنا به در خواست زوجه، طلاق انجام خواهد شد.

3- محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.

4- ضرب و شتم یا هر گونه سورفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.

5- ابتلا زوج به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.

لازم به ذکر است زن باید تمامی موارد بالا را در دادگاه با مدرک یا شهود به اثبات برساند.

3 .  سرپرستی و حضانت فرزندان

ولایت:ماده 1180 قانون مدنی: طفل صغیر،تحت ولایت قهری (سرپرستی) پدر و جد پدری خود می باشد و همچنین طفل غیررشید یا مجنون در صورتی که عدم رشد یا جنون او متصل به صفر باشد.

ماده1181قانون مدنی : هر یک از پدر و جدپدری، نسبت به اولاد خود ولایت دارند.

ماده1183قانون مدنی: در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی مولی علیه، ولی ، نماینده قانونی او می باشد.

ماده 16 قانون ثبت احوال مصوب 1355: اعلام و امضاء دفتر ثبت كل وقايع (براي صدور شناسنامه) به ترتيب به عهده اشخاص زير خواهد بود:1- پدر 2) جد پدري 3) مادر در صورت غيبت پدر و...

حضانت:ماده 1169قانون مدنی: برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی می کنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است.

تبصره: بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف حضانت طفل با رعایت مصلخت کودک به تشخیص دادگاه می باشد.

ماده 1170قانون مدنی: اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با اوست مبتلا به جنون شود یا به دیگری شوهر کند حق حضانت با پدر خواهد بود.

قیمومیت:ماده 1218قانون مدنی: برای اشخاص زیر قیم تعیین می شود. برای صغار(کودکان نابالع) که ولی خاص(پدر و جد پدری) ندارند.

ماده 1233 قانون مدنی:زن نمی تواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمویت را قبول کند.

4 . چندهمسریماده1048 قانون مدنی : جمع بین دو خواهر ممنوع است اگر چه به عقد منقطع باشد.

ماده 1049 قانون مدنی: هیچ کس نمی تواند دختر برادر زن یا دختر خنواهر زن خود را بگیرد مگر با اجازه زن خود.

ماده 900 قانون مدنی: فرض( سهم) دو وارث ربع ترکه( یک چهارم ترکه) است:

 زوجه یا زوجه ها در صورت فوت شوهر بدون اولاد.

ماده 901 قانون مدنی: ثمن(یک هشتم)، فریضه زوجه یا زوجه هاست در صورت فوت شوهربا داشتن اولاد.

5 . سن مسئولیت کیفریتبصره1 ماده 1210 قانون مدنی: سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری(14 سال و 6 ماه شمسی) و در دختر 9 سال تمام قمری(8 سال و 9 ماه شمسی) ا

ماده 49 قانون مجازات اسلامی:اطفال در صورت ارتکاب جرم مبری از مسئولیت کیفری هستند و تربیت آنان با نظر دادگاه به عهده سرپرست اطفال و عندالقتضا کانون اصلاح و تربیت اطفال می باشد.

تبصره یک: منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد.

6 .  تابعیتبند 2 ماده 976 قانون مدنی: اشخاص ذیل تبعه ایران محسوب می شوند: کسانی مه پدر آنها ایرانی است اعم از اینکه در ایران یا در خارجه باشند....5- کسانی که در ایران از پدری که تبعه خارج است بوجود آمده و بلافاصله پس از رسیدن به 18 سال تمام لااقل یکسال دیگر در ایران اقامت کرده باشند والا قبول شدن آنها به تابعیت ایران بر طبق مقرر خواهد بود که مطابق قانون برای تحصیل تابعیت ایران مقرر است. 6- هر زن تبعه خارجی که شوهر ایرانی اختیار کند...

ماده 986قانون مدنی : زن غیر ایرانی که در نتیجه ازدواج ایرانی می شود می تواند بعد از طلاق یا فوت شوهر ایرانی به تابعیت اول خود رجوع نماید مشروط بر اینکه وزارت امور خارجه را کتبا مطلع کند، ولی هر زن شوهر مرده که از شوهر سابق خود اولاد دارد نمی تواند مادام که اولا او به سن 18 سال تمام نرسیده باشد از این حق استفاده کند و در هر حال زنی که مطابق این ماده تبعه خارج می شود حق داشتن اموال غیر منقوله را نخواهد داشت مگر در حدودی که این حق به اتباع خارجه داده شده باشد...

تبصره 2 ماده 987: زنهای ایرانی که بر اثر ازدواج تابعیت خارجی را تحصیل می کنند حق داشتن اموال غیر منقول را در صورتی که موجب سلطه اقتصادی خارجی گردد ندارند.

7 . دیه

ماده 294 قانون مجازات اسلامي:ديه مالي است كه به سبب جنايت بر نفس يا عضو به مجني عليه يا به ولي يا به اولياء دم او داده مي شود.

ماده 300قانون مجازات اسلامي:ديه قتل زن مسلمان خواه عمدي خواه غير عمدي نصف ديه مرد مسلمان است.

ماده 301قانون مجازات اسلامي:ديه زن و مرد يكسان است تا وقتي كه ديه به ثلث ديه كامل برسد در آن صورت ديه زن نصف ديه مرد است.

بند 6ماده 487قانون مجازات اسلامي: ديه جنين كه روح در آن پيدا شده است اگر پسر باشد ديه كامل و اگر دختر باشد نصف ديه كامل و اگر مشتبه باشد سه ربع ديه كامل خواهد بود.

.ارث

ماده 899 قانون مدنی: فرض(سهم) سه وراث نصف ترکه است.

شوهر در صورت نبودن اولاد برای متوفی اگرچه از شوهر دیگر باشد

ماده 900 قانون مدنی: فرض( سهم) دو وارث ربع ترکه( یک چهارم ترکه) است:

1- شوهر در صورت فوت زن با داشتن اولاد

ادامه دارد


 

دعوای روحانی و قالیباف !!!؟

حلیمه حسن سوری

آقای روحانی هفت سال بودجه را به نفع دلال‌ها و رانتخواران بسته اید

قالیباف طی سخنانی روحانی را متهم کرد که هفت سال بودجۀ کشور را به سود “دلال‌ها و رانتخوارها” بسته است و در عوض “گرانی و بیکاری” سهم مردم کرده است.”

به گزارش رادیو فرانسه، رئیس مجلس شورای اسلامی، حسن روحانی را متهم کرد که به اصلاح لایحۀ بودجه سال آینده توسط مجلس واکنش عصبی نشان داده، زیرا، به گفتۀ قالیباف مجلس قصد دارد از طریق اصلاح بودجه جلوی “عواید نورچشمی‌ها” را بگیرد و بودجۀ کشور را صرف “بهبود معیشت” مردم کند.

پیشتر حسن روحانی نمایندگان مجلس شورای اسلامی را تازه‌کار و بی تجربه خوانده و گفته بود : “لایحۀ بودجه جای ادبیات غیراقتصادی و غیرکارشناسی نیست. جای اتهامات و این جور چیزها نیست.”

.” روحانی”ادبیات مجلس” را در نقد و بررسی لایحۀ بودجۀ سال ١۴٠٠ “ناپسند”، “سیاسی” و “شعار” خوانده بود، هر چند خود او نیز اعتراف کرده بود که طرح دو میلیون و سیصد هزار بشکه نفت در بودجۀ سال آینده چیزی جز “شعار” در مقابل دولت آمریکا نبوده است.

در پاسخ به همین سئوال، حسن روحانی گفته است : “خواستیم به دنیا اعلام کنیم فشار حداکثری شکست خورد، تحریم شکست خورد، می خواستیم این را بگوییم []. ما داریم به دنیا پیام می‌دهیم و می گوییم ترامپ شکست خورد، داریم می‌گوییم فشار حداکثری و تروریسم اقتصادی شکست خورد.”

حسن روحانی در جای دیگری از سخنانش اصلاح ارقام بودجه توسط مجلس به ویژه در زمینۀ درآمدهای نفتی را به “چشم بندی” تشبیه کرد و خطاب به نمایندگان مجلس گفت : “هر کس که چهار عمل اصلی را بلد باشد همین کلاس دوم دبستان باشد می‌تواند محاسبه کند که شما چه کار کردید.”

 

موسسین و هیئت تحریریه: 

احمد حاجی قادر مرحومی

سحر حاجی قادرمرحومی

حلیمه حسن سوری

مصطفی حاجی قادر مرحومی

مدیر مسئول:

                احمد حاجی قادر مرحومی

سردبیر:

سحر حاجی قادر مرحومی

ویرایش، چاپ و انتشار

حلیمه حسن سوری

مصطفی حاجی قادر مرحومی

ارتباط و تماس با ما:

مدیر مسئول و سردبیر

Email:

Sanahajighaderi@gmail.com

ahmadhajighadermarhomi@gmail.com

  

Tel.:

004917624430633

0049152185557551

آدرس پستی:

Alte Rathausstraße 40a

Twist 49767

Deutschland

 

ارزش هر شماره یک یورو

یادآوری:

- نشر هرگونه اثر، سخنرانی و اطلاعیه به معنی تائید نبوده و فقط بدلیل اعتقاد و ایمان راسخ به آزادی بیان و انتقال اندیشه می باشد.

- این نشریه با اعتقاد کامل به انتقال و گسترش افکار، استفاده و انتشار آثار چاپ شده در این نشریه را بدون هیچ محدودیتی  آزاد می داند. 

قدرت حق

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر