افشا گری حقایقی که پنهانند

۱۴۰۰ خرداد ۱۶, یکشنبه

اعدام

  حکم اعدام دو متهم در تهران در دیوان عالی کشور تایید شد. این دو متهم پیشتر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام قتل پای میز محاکمه رفته و به اعدام محکوم شده بودند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، حکم اعدام دو متهم که به اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند در دیوان عالی کشور تایید شد.

بر اساس این گزارش، رسیدگی به این پرونده از عصر چهارم مردادماه سال ۹۸، به دنبال درگیری مقابل یک بوتیک لباس در ورامین آغاز شد. در آن درگیری صاحب مغازه که مرد ۳۷ ساله ای به نام میثم بود چاقو خورد و به بیمارستان منتقل شد.

شواهد نشان می‌داد وی در درگیری با دو برادر به نام یزدان و سامان زخمی شده است. دو برادر بازداشت شدند و میثم که به بیمارستان منتقل شده بود ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات جان باخت و دو برادر به درگیری با صاحب مغازه اعتراف کردند.

آنها به بازسازی صحنه جرم پرداختند و به اتهام مشارکت در قتل در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.

در ابتدای آن جلسه اولیای درخواست اعدام را برای دو فرد مطرح کردند.

پدر قربانی گفت: پسرم سال‌ها بود بوتیک لباس داشت. این دو فرد سر قیمت لباس با پسرم درگیر شدند و بی رحمانه او را کشتند. حالا من برای هر دو آنها درخواست اعدام دارم.

سپس یزدان ۳۹ ساله در جایگاه ویژه ایستاد و قتل را گردن گرفت.

وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من به مغازه میثم رفته بودم تا لباس بخرم اما سر قیمت لباس با هم بحث کردیم. او یکباره عصبانی شد و با میله آهنی به من حمله کرد و من را از مغازه بیرون انداخت. من که از رفتار او ناراحت شده بودم با چوب و چاقو به سمت مغازه اش رفتم.

وی ادامه داد: میثم عصبانی بود که لباس هایش را از تنش در آورد تا با هم درگیر شویم. درگیری میان ما بالا گرفت و او چند ضربه با میله آهنی به من زد. من هم چاقو کشیدم و می‌خواستم به کتف او بزنم اما چون یکباره حرکت کرد، چاقو ناخواسته به شاهرگ او برخورد کرد.

وی درباره اتهام برادرش گفت: برادرم در این قتل دستی نداشت. وقتی درگیری من و صاحب مغازه بالا گرفت پسرم که همراهم بود به بیرون از مغازه رفت و برادرانم را که کمی آن طرف‌ تر قصابی داشت صدا کرد. همان موقع برادرم به حمایت از من وارد مغازه شد، اما هیچ ضربه ای به میثم نزد. من به تنهایی باعث مرگ او شدم.

وقتی سامان ۳۵ ساله در جایگاه ایستاد، منکر مشارکت در قتل شد.

وی گفت: من در مغازه قصابی بودم که برادرزاده ام در حالی که هراسان بود مقابل مغازه آمد و گفت پدرش با صاحب بوتیک درگیر شده و صاحب بوتیک می‌خواهد پدرش را بکشد. من بلافاصله به آنجا رفتم. میثم لباسش را در آورده بود و عربده می کشید. من برای کمک به آنجا رفته بودم و می خواستم به دعوا پایان دهم. اما حالا به اتهام مشارکت در قتل بازداشت شده ام. من اتهامم را قبول ندارم.

در پایان جلسه دادگاه قضات بر اساس فیلم موجود از صحنه قتل ۲ متهم این پرونده را به اعدام و پرداخت دیه به خاطر ضرباتی که به مقتول وارد کرده بودند محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.Facebook

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر