افشا گری حقایقی که پنهانند

۱۴۰۰ مهر ۵, دوشنبه

محکوم به زندان

 یک زندانی در تهران که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، با کسب رضایت از اولیای دم از چوبه دار رهایی یافت.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، یک زندانی در تهران با گذشت اولیای دم از اعدام رهایی یافت.

بر اساس این گزارش، این زندانی پیشتر بعنوان نگهبان با فردی که به دنبال سرقت به یکی از زمین‌های کشاورزی ورامین رفته بود درگیر شده و باعث قتل او شده بود.

طی ۶ ماهه نخست سال جاری؛ رهایی از اعدام ۳۱ زندانی در تهران

به گزارش میزان، معاون قضایی رئیس کل دادگستری و رئیس شورا‌های حل اختلاف استان تهران از بازگشت به زندگی ۳۱ زندانی محکوم به اعدام طی شش ماهه اول سال جاری خبر داد.

غلامرضا مهدوی افزود: رهایی از اعدام این زندانیان با تلاش مجموعه شورا‌های حل اختلاف استان و با اخذ رضایت از اولیای دم صورت گرفته است.

زندانیان سیاسی

 – حمزه سواری لفته، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج علیرغم حال نامساعد جسمی از رسیدگی پزشکی محروم مانده است. وی که از مشکلات پزشکی متعددی از جمله غده در ناحیه زانو، دیسک کمر، مشکلات ستون فقرات و واریکوسل رنج می‌برد، پیش از این نیز با کارشکنی مسئولین زندان و مخالفت امین وزیری از رسیدگی پزشکی محروم بوده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حمزه سواری لفته، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج علیرغم حال نامساعد جسمی از رسیدگی پزشکی محروم مانده است.

آقای سواری از مشکلات پزشکی متعددی از جمله غده در ناحیه زانو، دیسک کمر، مشکلات ستون فقرات و واریکوسل، مشکلات قلبی و ریوی رنج می‌برد.

یک منبع مطلع در خصوص آخرین وضعیت این زندانی به هرانا گفت: «غده پشت زانوی راست آقای سواری به جراحی نیازمند است. در پی پارگی رباط صلیبی در زانوی راست به دلیل فشار و رشد شدید این غده، وی برای راه رفتن با مشکل مواجه شده است. این زندانی در پی عود واریکسول پس از گذشت ۵ سال از جراحی از درد در این ناحیه، التهاب مزمن ریه‌ها، مشکل تنفسی و درد شدید در ناحیه قفسه سینه و همچنین مشکلات آرتروز گردن، ستون فقرات و درد مزمن معده نیز رنج می‌برد که اکنون از بابت این مشکلات تحت درمان دارویی است.»

آقای سواری در تاریخ ۱۱ شهریورماه ۱۳۸۴ زمانی که تنها ۱۶ سال داشت، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. او توسط دادگاه انقلاب اهواز از بابت اتهامات “افساد فی الارض، محاربه و اقدام علیه امنیت ملی” به اعدام محکوم شد؛ این حکم در نهایت به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.

هرانا اسفندماه سال گذشته در گزارشی از عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت این زندانی سیاسی علیرغم مواجهه با مشکلات قلبی و ریوی خبر داده بود. او پیش از این نیز با مشکلات پزشکی بسیاری از جمله غده در ناحیه زانو، دیسک کمر، مشکلات ستون فقرات و واریکوسل روبرو و با کارشکنی مسئولین زندان و مخالفت امین وزیری از رسیدگی پزشکی محروم بوده است

۱۴۰۰ شهریور ۲۵, پنجشنبه

زندان اوین

 بهنام اخلاقی، نوکیش مسیحی، روز شنبه ۲۰ شهریورماه، از زندان اوین به مرخصی اعزام شد. آقای اخلاقی دوران محکومیت ۵ ساله خود را در زندان اوین سپری می‌کند.


به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۰، بهنام اخلاقی، نوکیش مسیحی محبوس در زندان اوین، از زندان به مرخصی اعزام شد.


اعزام به مرخصی آقای اخلاقی با تودیع قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی و برای مدت ۱۵ روز صورت گرفته است.


لازم به ذکر است پیشتر آقای اخلاقی و ۸ نوکیش مسیحی دیگر محبوس در زندان اوین، توسط نهادهای امنیتی به تبعید به یکی از زندان‌های استان گیلان و یا سایر شهرستان‌ها تهدید شده‌اند.


بهنام اخلاقی در تاریخ ۴ اسفندماه ۱۳۹۷ توسط نیروهای امنیتی در رشت بازداشت شد. منزل آقای اخلاقی پس از بازداشت، توسط ماموران مورد تفتیش قرار گرفت و آن ها برخی لوازم شخصی او را ضبط کرده و با خود بردند. به گفته یک منبع مطلع نیروهای امنیتی در جریان تفتیش منزل آقای اخلاقی اقدام به شکستن و یا آسیب به نمادهای مرتبط با مسیحیت کرده بودند. وی پس از گذشت ۱۲ روز از بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی به زندان منتقل و به مدت ۱۱ روز بدون رعایت اصل تفیک جرائم در زندان نگهداری شد. آقای اخلاقی نهایتا در تاریخ ۲۷ اسفندماه ۹۷ با تودیع قرار وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.


در تاریخ ۲ مردادماه ۹۸ اولین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این شهروند در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه برگزار شد. در جریان این جلسه مبلغ قرار وثیقه آقای اخلاقی به یک میلیارد و پانصد میلیون تومان افزایش پیدا کرده و  او در پی عدم توانایی مالی در تامین قرار وثیقه بازداشت و به بند ۴ زندان اوین منتقل شد.


بهنام اخلاقی نهایتا از بابت اتهام “اقدام علیه امنیت کشور از طریق تشکیل کلیسای خانگی و تبلیغ مسیحیت تبشیری و صهیونیستی” به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در خردادماه ۹۹ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی سیداحمد زرگر عینا تایید به وی ابلاغ شد.


لازم به اشاره است علیرغم اینکه طبق قانون مسیحیان به عنوان یک اقلیت دینی به رسمیت شناخته می‌شوند، با این حال دستگاه‌های امنیتی مسئله‌ی گرویدن مسلمانان به مسیحیت را با حساسیت خاصی دنبال می‌کنند و برخورد قهرآمیزی با فعالان این عرصه دارند.


برخورد با نوکیشان مسیحی در ایران در حالی صورت می گیرد که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.



۱۴۰۰ شهریور ۱۷, چهارشنبه

اعدام

 یک متهم در تهران از بابت اتهام قتل، توسط دادگاه کیفری یک این استان، به اعدام محکوم شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از ایلنا، یک متهم به قتل در تهران به اعدام محکوم شد.

بر اساس این گزارش، شامگاه ۲۱ مرداد سال گذشته پیکر نیمه‌جان مرد جوانی به نام جعفر به بیمارستان امام خمینی‌ منتقل شد. او از ناحیه شکم و سینه هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود و خون‌ریزی شدید داشت و در‌نهایت ساعتی بعد روی تخت بیمارستان جانش را از دست داد.

بررسی‌ها نشان می‌داد جعفر که معتاد بود، از مدتی قبل جدا از همسر و فرزندش زندگی می‌کرد و بیشتر شب‌ها را در پارکی در جنوب غرب تهران می‌گذراند. با افشای هویت مقتول مأموران به بازجویی از نگهبان پارک پرداختند تا سرنخ‌هایی از این جنایت به‌ دست بیاورند.

مرد نگهبان گفت: “من در کیوسک نگهبانی نشسته بودم که جعفر را غرق در خون گوشه‌ای از پارک دیدم. او بریده‌بریده به من گفت اشتباهی او را با چاقو زده‌اند، سپس یک‌باره از هوش رفت. من همان‌ موقع یک نفر را که تی‌شرت سفید به تن داشت، در همان نزدیکی دیدم که به محض نگاه‌کردن به او به‌سرعت فرار کرد. مأموران پلیس به تحقیق از سایر شاهدان پرداختند و با اطلاعاتی که از آنها گرفتند یک مرد جوان را که آن شب با تی‌شرت سفید به پارک رفته بود و رفتار مشکوکی داشت، بازداشت کردند.”

متهم ۳۶ ساله به نام کمال به قتل اشتباهی مرد معتاد اعتراف کرد و گفت: “برادرم معتاد است و خانواده‌مان را اذیت می‌کند. او بارها اسباب و اثاثیه خانه پدری‌ام را فروخته و خرج مواد مخدر کرده است. به‌همین‌خاطر تصمیم گرفتم او را از زندگی‌مان حذف کنم. چون می‌دانستم برادرم شب‌ها در پارک می‌خوابد به پاتوق او رفتم. او در گوشه‌ای از پارک خوابیده و روی صورتش یک ملحفه انداخته بود. البته من صورت برادرم را ندیدم، اما لباس‌هایی که به تن داشت و هیکلش را شناختم. من با چاقو یک ضربه به شکم و سینه او زدم. ملحفه را کنار کشیدم تا مطمئن شوم فوت کرده است. ناباورانه متوجه شدم فرد دیگری را در خواب زده‌ام. من همان موقع فرار کردم، اما اهالی محل که شاهد ماجرا بودند، من را به پلیس لو دادند.”

با اعتراف‌های این مرد برای او کیفرخواست صادر و پرونده‌اش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه اولیای‌دم درخواست اعدام را مطرح کردند و متهم نیز به دفاع از خود پرداخت.

در پایان قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده و عدم گذشت اولیای‌دم، متهم را به اعدام محکوم کردند.

بازداشت

 مردی در تهران که متهم است که زنان جوان را سوار بر خودروی شخصی خود کرده و پس از انتقال به بیابان‌های اطراف شهر آنها را مورد آزار جنسی قرار داده بود، بازداشت و روانه زندان شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از آفتاب، یک متهم به آزار جنسی زنان در تهران بازداشت شد.

بر اساس این گزارش، رسیدگی به این پرونده با شکایت یک زن جوان آغاز شد. این زن به مأموران گفت: وقتی از محل کارم بیرون می‌آیم معمولا با تاکسی به خانه می‌روم اما آن روز عجله داشتم. وقتی یک پراید خاکستری جلوی پایم توقف کرد، تصور کردم مسافرکش است و سریع سوار شدم، اما چند دقیقه‌ای طول نکشید که مسیرش را تغییر داد. اعتراض کردم که با درهای بسته ماشین روبه‌رو شدم. درها را قفل کرده بود. فریاد زدم و کمک خواستم.

وی افزود: به منطقه‌ای دورافتاده رفته بود، جایی که هیچکس صدایم را نمی‌شنید. قمه‌اش را زیر گلویم گذاشته بود، تهدیدم می‌کرد. می‌خواست مرا بکشد. با تهدید قتل، مرا مورد تجاوز قرار داد و بعد تمام طلا و جواهراتم را به همراه مقداری پول که در کیفم بود، سرقت کرد. از ترس صدایم درنمی‌آمد. تمام بدنم می‌لرزید تا این که مرا در خیابان رها کرد و رفت، اما شماره پلاکش را برداشتم.

در حالی که تیم قضائی و پلیسی به دنبال ردی از متهم بودند، دختر دیگری شکایت مشابه‌ را مطرح کرد.

تنها مدرک در دست مأموران پلیس شماره خودروی متهم بود. همزمان با در دست داشتن این پلاک، دوربین‌های مداربسته مسیر حرکت خودرو در زمان وقوع گروگانگیری و سرقت از زنان هم مورد بازبینی قرار گرفت. صاحب خودروی پراید خاکستری که پسری بیست‌ و پنج ساله بود، شناسایی و توسط مأموران پلیس دستگیر شد.

راننده پراید جوان در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کرد و گفت: از دختران نفرت دارم. به همین خاطر نقشه ربودن و آزار و اذیت آنها را کشیدم. عاشق دختری در همسایگی‌مان بودم. قرار ازدواج گذاشته بودیم. همیشه زندگی آینده‌ام را در کنار او می‌دیدم. یک سالی از این ارتباط گذشته بود که از او خواستگاری کردم اما با جواب منفی‌اش مواجه شدم.

متهم ادامه داد: باورم نمی‌شد زیرا او همیشه تصور زندگی در کنار هم را برایم ترسیم می‌کرد. می‌خواست تا ابد کنار هم بمانیم. تصور می‌کنم پای پسری که وضع و شرایط مناسب‌تری از من داشت، در میان بود. خیلی راحت مرا نخواست. سرکوب شده بودم. شکست خوردم. احساس پوچی می‌کردم. تمام تلاشم را برای برگرداندن این عشق کردم. اما نافرجام بود.

متهم ادامه داد: به مرور زمان تصوراتم تغییر کرد. از همه دخترها بدم می‌آمد. حس انتقام هر روز در وجودم پررنگ‌تر می‌شد. کینه داشتم و می‌خواستم همه دختران را نابود کنم. به همین خاطر تصمیم گرفتم به این روش این حسم را سرکوب کنم. کارم را تازه شروع کرده بودم و فقط دو دختر جوان را ربودم. سرقت را قبول ندارم اما تهدید و تجاوز را قبول دارم. با نقشه قبلی و در نقش مسافرکش دختران را ربودم. وقتی هوا کاملا تاریک می‌شد، به خیابان می‌رفتم و دخترانی که همسن‌ و سال دختر مورد علاقه‌ام بودند، شناسایی می‌کردم تا با تهدید قمه، نقشه آزار و اذیت را اجرا کنم.

در پایان متهم راهی زندان شد تا شکات احتمالی دیگر پرونده دست به شکایت بزنند.

لازم به ذکر است در ادبیات عرفی رسانه های دارای مجوز از کلمه آزار و اذیت برای اشاره به تجاوز و اشکال مختلف آسیب های جنسی استفاده می شود