۱۴۰۰ اردیبهشت ۱۰, جمعه

زندان اوین

 عالیه مطلب زاده، عکاس و فعال حقوق زنان محبوس در زندان اوین که دوران محکومیت دو ساله خود را سپری میکند، روز دوشنبه ۶ اردیبهشت ماه، در پی ثبت دادخواست و اعلام شکایت نسبت به نگهداری متهمان در سلول‌های انفرادی در دفتر دادستانی این زندان، از حق تماس تلفنی محروم شد. پیشتر ۱۷ تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان‌های اوین و رجایی‌شهر، با حضور در دفاتر بندهای این زندان‌ها نسبت به  نگهداری متهمان در سلول‌های انفرادی، اعلام شکایت کردند. در این دادخواست زندانیان با استناد به رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری در سال ۸۲ و قانون آئین دادرسی کیفری، نگهداری زندانیان در سلول انفرادی را “مصداق بارز شکنجه” و امری غیرقانونی عنوان کردند و خواهان رسیدگی به این موضوع شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عالیه مطلب زاده، عکاس و فعال حقوق زنان محبوس در زندان اوین از حق تماس محروم شده است.

محرومیت خانم مطلب زاده از حق تماس در پی ثبت دادخواست و اعلام شکایت وی نسبت به نگهداری متهمان در سلول‌های انفرادی در تاریخ ۶ اردیبهشت ماه در دفتر دادستانی این زندان، صورت گرفته است. کارت تلفن خانم مطلب زاده بلافاصله پس از ثبت دادخواست توسط مسئولان زندان مسدود شده است.

در تاریخ ۱ اردیبهشت ماه، ۱۷ تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان‌های اوین و رجایی‌شهر، با حضور در دفاتر بندهای این زندان‌ها نسبت به  نگهداری متهمان در سلول‌های انفرادی، اعلام شکایت کردند. در این دادخواست زندانیان با استناد به رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری در سال ۸۲ و قانون آئین دادرسی کیفری، نگهداری زندانیان در سلول انفرادی را “مصداق بارز شکنجه” و امری غیرقانونی عنوان کردند و خواهان رسیدگی به این موضوع شدند.

پیشتر هاشمی شاهرودی رئیس سابق قوه قضائیه، در گفت وگویی تاکید کرده بود که بازداشت انفرادی خلاف است. همچنین هیات عمومی دیوان عدالت اداری هم در سال ۸۲ با استناد به اصول ۳۶ و ۳۹ قانون اساسی و ماده ۵۷۹ قانون مجازات اسلامی و بند ۴ ماده ۱۶۹ آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها مبنی بر اعمال مجازات حبس به صورت انفرادی تا یک ماه به عنوان تنبیه انضباطی فرد زندانی خلاف قانون تشخیص داده می شود.

پیشتر در تاریخ ۱۱ اسفندماه، شماری از فعالان سیاسی و مدنی که طی مدت زمان بازداشت‌های خود در سلول انفرادی حبس شده بودند، با حضور در دفتر قضایی نسبت به نگهداری متهمان در سلول‌های انفرادی اعلام شکایت کردند و این دادخواست را به ثبت رساندند.

عالیه مطلب زاده، عکاس و فعال حقوق زنان روز یکشنبه ۲۰ مهر ۹۹ پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان اوین منتقل شد. خانم مطلب زاده در تاریخ ۶ آذرماه سال ۹۵ در پی احضار تلفنی به وزارت اطلاعات بازداشت و در تاریخ ۲۹ آذرماه همان سال با تودیع قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شد.

وی نهایتا در سال ۹۶ توسط دادگاه انقلاب تهران محاکمه و از بابت اتهامات اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم نهایتا توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی سید احمد زرگر عینا تایید شد.Facebook

خشنونت علیه زنان در زندان

 در این نوشتار سعی شده معضلات موجود از زوایای مرتبط با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرد. حوزه‌ی مرتبط به زنان از سطوح کلان تا خرد آن به واسطه‌ی قوانین مصوب و یا مقطعی منبعث از نگاه ایدئولوژی، فقه و شریعت محورکه در موارد متعدد ناسازگار با شرایط و پارامترهای عصرکنونی بوده و باعث ایجاد معضلات با ابعاد گوناگونی شده است که در زیر به چند نمونه از آنها در سطوح کلان و در ادامه در سطوح اجتماعی واقتصادی با تمرکز بر میانگین وعده های دولت مستقر در دو دوره‌ی اجرایی اشاراتی خواهد شد.

در سال ۸۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی منشور حقوق و مسؤلیت‌های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران را با الهام از شریعت جامع اسلام و نظام حقوقی آن و با تکیه بر شناخت و ایمان به خداوند متعال و با هدف تبیین نظام‌مند حقوق و مسؤلیت‌های زنان در عرصه‌های حقوق فردی، اجتماعی و خانوادگی تدوین کرده است. بکارگیری اصطلاح شریعت در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی حقوق شهروندی و فردی زنان موجب تضییع در عدالت حقوق آن‌ها در عرصه های یکسان با مردان شده است. تفسیر از فقه و شریعت به خصوص در حوزه‌ی زنان مستمسکی شده تا با تفسیر به رای اهالی مصادر مرتبط، زنان را به شهروندانی از درجه‌ی دوم تبدیل کرده که بر پیکربندی و تقویت این حوزه صدمات جبران ناپذیری وارد کرده است.

طی هشت سال دوره‌ی ریاست جمهوری حسن روحانی که امکان فعالیت در زمینه‌ی وعده‌های داده شده در تبلیغات انتخاباتی را داشتند شاهد تناقضات آشکاری از حرف تا عمل بوده‌ایم که چند محور آن در زیر به اختصار مورد بررسی اجمالی قرار گرفته است:

به کارگیری زنان در سمت‌های بالای مدیریتی وتصمیم گیری‌های کلان کشور

در این دو دوره شاهد معرفی حتی یک زن در کابینه‌ نبودیم و تنها به حضور دستیار و معاون حقوقی و در نهایت به کار گماردن زنانی مانند فرماندار شهرقدس(لیلا واثقی که فرمان آتش گشودن در اعتراضات آبان ۹۸ را صادر کرد) بسنده شد. در حالی که تعداد زنان کارآمد، متبحر و لایق برخی کابینه‌ها کم نبودند. نه تنها تلاشی برای حضور آنها در کابینه صورت نگرفت بلکه نادیده گرفته شدن این زنان متخصص کاملا مشهود بود که هیچ توجیه منطقی و عقلانی برای آن ارائه نشد و این حق از حوزه‌ی زنان سلب شد.

به واسطه‌ی رویکرد مردسالارانه‌ی فقاهتی حاکم بر آن تصمیماتی که حتی در سطوح مختلف حکومتی اتخاذ می‌شود، برخلاف منافع زنان است. به عنوان مثال، طی ۴۳ سال اخیر با عدم تعریف دقیق از «رجل سیاسی» همواره با سد راهی برای کاندیداتوری زنان در عرصه‌ی انتخابات مواجه بوده‌ایم. هر چند زنانی با سابقه‌ی فعالیت سیاسی و کارآمدی بالا سعی کرده‌اند این تابو را شکسته و تعریفی از رجل سیاسی به دست دهند، با سدی به نام شورای نگهبان جهت رد صلاحیت مواجه شده‌اند و دولت‌های مستقر هیچ گاه در صدد رفع این مشکل برنیامده‌اند که در این زمینه نیز هیچ تلاشی از جانب دولت مستقر فعلی جهت تغییر این نگاه صورت نگرفته است. تا جایی که در روز زن (سال گذشته) رئیس قوه‌ی مجریه طی یک سخنرانی، به جایگاه زنان درعرصه‌ی سیاست ایرانی پرداخت. اما اشاره‌ای به بحث پرچالش کاندیداتوری زنان در انتخابات ریاست‌ جمهوری نکرد. پیش از این سخنرانی سخنگوی شورای نگهبان این امیدواری را ایجاد کرده بود که این‌بار گویا قرار است در انتخابات ریاست‌جمهوری کاندیدای زن هم داشته باشیم. اما پس از مدتی عباسعلی کدخدایی گفت: «نظر فقهای شورای نگهبان در این فقره تغییری نکرده است.» و این تلویحاّ یعنی زنان نمی‌توانند مصداق رجل سیاسی باشند. اما رئیس دولتی که طی ۸ سال دوره‌ی ریاست جمهوری‌اش می‌توانست بر این مساله اثر بگذارد، تنها به این بسنده کرد که: «قرآن به صراحت بیان می‌کند همه‌ی آنهایی که در راه جامعه و خداوند فعالیت می‌کنند، خداوند اجر و مزد آنها را مقرر می‌کند حال می‌خواهد زن باشد یا مرد. خداوند مقام مرد و زن را در عمل صالح و انجام کار مهم فردی و اجتماعی در کنار همدیگر قرار می‌دهد.» رییس دولت تدبیر و امید با بیان اینکه بعد از انقلاب زنان در صحنه‌ی سیاست و صحنه جامعه حضور فعالی داشتند، گفت: «اگر زنان در هر انتخاباتی تصمیم بگیرند و با هم وارد صحنه شوند، می‌توانند کسی که مورد نظر آنهاست را پیروز کنند. زنان ۵۰ درصد جامعه هستند و در رای دادن، تبلیغ کردن و تبیین مسیر برای نامزدها فعال هستند.» این مطلب به معنای تنها استفاده‌ی ابزاری از زنان در عرصه‌های مختلف است.

حمایت از زنان زندانی، فعالان حقوق بشر زن و مهیا کردن فضا جهت احقاق حقوق اجتماعی زنان

گستره ی وسیعی از معضلاتی که ذیل این لایه قابل تبیین است را می توان برشمرد. منع از حقوق اولیه‌ی شهروندی به بهانه‌های واهی، از قبیل حق حضور در ورزشگاه‌ها، دوچرخه سواری و حق آزادی نوع پوشش و حجاب از مسائلی بوده که سال‌هاست زنان بسیاری برای به دست آوردن چنین حقوق اولیه‌ی انسانی هزینه‌های گزافی پرداخت کرده‌اند. به عنوان نمونه، دختر آبی که تنها حق شادی خود از حضور در ورزشگاه و تماشای فوتبال را طلب می‌کرد به واسطه‌ی نهی از حضور در ورزشگاه دست به خودسوزی زد یا زنان و دخترانی که معتقد به حجاب اجباری نبودند و جهت مطالبه‌ی بدیهی‌ترین حق خود هزینه‌های هنگفتی مانند احکام طویل‌المدت زندان و … پرداخت کردند.

در سطوح خرد که زیر بنای ساختار جامعه و به عبارتی سلول‌های جامعه را تشکیل می‌دهند یعنی نهاد خانواده، حقوق گسترده‌تری نقض می‌شود و هیچ لایحه‌ی بازدارنده‌ایی در این زمینه توسط دولت مستقر طی این ۸ سال به مجلس ارسال نشده و یا اصلا پیگیری نشد. به عنوان نمونه، حق حضانت فرزندان پس از طلاق یا فوت همسر ذکورکه به پدر و در صورت فوت مرد یا ازدواج مجدد زن این حق به جدپدری اعاده می‌شود. حق طلاق از دیگر مواردی است که دستاویزی برای برخی مردان جهت سوء استفاده از این حق می‌شود. حقوقی مانند سفر، ادامه تحصیل، اشتغال و… از مواردی است که زنان را با معضلات فراوانی مواجه کرده است که طی این مدت هیچ تغییر مثبتی در رویکرد حاکم بر قوانین مشاهده نشده است.

از دیگر موارد حق چندهمسری مردان، کودک همسری دختران و همچنین حق ولایت پدر بر فرزندان به خصوص دختران و زنان که جزء مایملک آنان محسوب می‌شود، موجب بروز خشونت‌های خانگی بالاخص قتل‌هایی که به قتل‌های ناموسی شهره هستند(این بخش در تمامی زمان‌ها بوده ولی به یُمن رسانه‌ها و فضای مجازی از زیر لایه‌های زیرین جامعه به سطح آمد.) نیز به محاق رفته است و یا در برخی موارد شاهد بوده‌ایم که همچنان بر حق چند همسری تاکید می‌شود.

بازداشت و بی‌خبری از وضعیت زندانیان زن در پرونده‌ی معروف به محیط زیستی‌ها که نیلوفر بیانی پس از ماه‌ها توانست نامه‌ای به خارج از زندان منتقل کند و از آزار و شکنجه‌های دردآوری که بر یک دختر جوان روا داشته بودند، پرده‌برداری کرد.

همچنین، در حوزه‌های قضایی و طی دوره‌ی ۸ سال ریاست جمهوری آقای روحانی خشونت علیه زنان در زندان‌ها افزایش یافته است. لازم به ذکر است در زندانی کردن و فشارهای وارد شده بر زنان طی این دوره افزایش سهم نیروهای امنیتی خارج از حوزه‌ی اختیارات دولت روحانی نیز افزایش یافته اما این امر از وظایف و مسئولیت قوای سه گانه‌ی مجریه، مقننه و قضائیه نمی‌کاهد.

طی این دوران شاهد بالا بردن فشار و شکنجه‌های جسمی و روانی، ضرب و شتم، احضار و صدور احکام طولانی مدت برای فعالان مدنی و همچنین بازداشت‌های خودسرانه و نگهداری زنان بازداشتی به صورت بلاتکلیف در سلول انفرادی و همچنین در برخی موارد عدم رسیدگی به موارد پزشکی و درمان، جدا کردن کودکان از مادران زندانی سیاسی و یا قطع ارتباط تلفنی به عنوان تنبیه و وارد آوردن فشار بر زن زندانی و خانواده‌ها و همچنین اخیرا جابجایی زنان و دختران زندانی از شهر خود به دیگر شهرها یا استان‌ها جهت افزایش فشار بر خانواده‌ها و بالطبع درس عبرت شدن برای فعالین حوزه‌ی زنان و همچنین خانواده‌ها از جمله مواردی است که به صورت سیستماتیک به‌خصوص در مورد زنان و به طور مشخص‌تر زنان فعال سیاسی و مدنی انجام شده است.

موارد یاد شده که بخشی از معضلات ساختاری و سیستماتیک فشار بر جامعه‌ی زنان از آنها یاد شد، تنها مربوط به دوره‌ی دولت فعلی نیست و همانگونه که پیشتر دلایل آن گفته شد، زنان در دوره‌های مختلف با بیشتر این نوع آزار واذیت‌ها مواجه بوده‌اند که پس از گذشت ۴ دهه از انقلاب و با روی کار آمدن دولت‌های مختلف، تغییر مجلس‌ها و همچنین ریاست قوه‌ی قضائیه پرسش‌های فراوانی وجود دارد که چرا نه تنها دولت فعلی که نیمی از جمعیت رای دهنده به وی زنان و یا زنان زندان سیاسی، مدنی بوده‌اند همچنان در موارد یاد شده سکوت پیشه کرده است؟ چرا باید باز هم شاهد چنین روایت‌ها و اتفاقات ناگوار و فشار هرچه بیشتر بر زنان کشورمان باشیم؟ چرا شاهد حضور نیروهای خودسر و افزایش توان نیروهای امنیتی خارج از حوزه‌ی اختیارات تعریف شده هستیم؟ در این زمینه‌ها نیز کوتاهی و اغماض از جانب رئیس اجرایی کشور و همچنین سایر قوا بوده‌ایم که سهم قوه‌ی مجریه که نهادهای امنیتی قاعدتا بایستی به رئیس این قوه پاسخگو باشد بیشتر است.

بازیابی حقوق شغلی، برابری اجتماعی_اقتصادی در زمینه‌های حرفه‌ایی

مورد دیگری که در حوزه‌ی اجتماعی-اقتصادی می‌توان به آن اشاره کرد، اشتغال زنان به خصوص زنان سرپرست خانوار است. چندی پیش علی اصلانی(عضو شورای عال کار) اعلام کرد «حدود۱۰ میلیون نفر نیروی کار که در کارگاه‌های کوچک زیر ده نفر که از قوانین وزارت کار و تامین اجتماعی تبعیت نمی‌کنند مشغول به کار هستند» در این کارگاه‌ها و بنگاه‌های کوچک اقتصادی که معمولا دستمزدها پایین‌تر از بنگاه‌های اقتصادی دیگری است که مشمول قوانین وزارت کار هستند، اغلب نیروی کار از بین زنان تامین می‌شود. از سویی دیگر با وجود تحریم‌ها و حدود ۱۴ ماه حضور ویروس کرونا در جهان که موجب تعطیلی اغلب بنگاه‌های اقتصادی و کارگاه‌ها گشته است، اغلب این زنان از کار بیکار شده‌اند و یا در بنگاه‌های اقتصادی بزرگ که با وجود مشکلات اقتصادی موجود اغلب به تعدیل نیرو دست می‌زنند، اولین نیرویی که تعدیل آنها در اولویت است، زنان هستند( کارفرمایان در این موارد اغلب به مردان به عنوان سرپرست خانواده می‌نگرند و حتی به علت توان بالاتر جسمی ترجیح می‌هند که مردان را در چند شیفت کاری بهکار گیرند). در حالی که طبق آمار بیش از ۵۰ درصد زنان سرپرست خانوار( با تعاریف چهارگانه از آن، همسرانشان فوت کرده، از همسران خود جدا شده‌اند، همسرانشان به هردلیلی از کارافتاده‌اند_بیماری و زندان و اعتیاد و…_، دختران مجرد که هزینه‌های زندگی خود را دارند) تحت پوشش هیچ گونه کمک‌های حمایتی از جانب دولت و قوانین حاکم نیستند. از سویی دیگر طبق آمار، سالانه ۷ درصد به تعداد زنان سرپرست خانوار افزوده می‌شود. در همین دوران شاهد افزایش بکارگیری دختران کار در خیابان‌ها و … نیز هستیم که به این ترتیب، با انواع تهدیدها وآسیب‌های جدی‌تر در آینده‌ایی نه چندان دور مواجه هستیم که وضعیت چندان مطلوبی را در سپهر اجتماعی کشور ترسیم نمی‌کند.

پشتکار، جسارت و پیگیری حقوق در شرایط سخت و بحرانی رمز موفقیت زنان درعرصه‌های مختلف بوده و جنبش زنان متوقف نشده است. چنان چه مطالبات حقوق اولیه‌ی انسانی آنها توسط حاکمیت و سه قوا مرتفع نشود، جنبش زنان راه خود را خواهد یافت اما با هزینه‌ی بیشتر برای طرفین که نه در جامعه و نه در سطح بین‌الملل توجیه پذیر نخواهد بود.

قتل توسط همسر

 یک زن در شهرستان سیرجان توسط همسرش به آتش کشیده شد و جان باخت. متهم یک روز پس از واقعه توسط پلیس بازداشت شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خراسان، یک زن ۳۰ ساله در شهرستان سیرجان توسط همسرش به آتش کشیده شد و جان باخت.

فرمانده انتظامی شهرستان سیرجان در اینباره گفت: کارآگاهان پلیس آگاهی با توجه به وقوع قتل زنی که چهارم اردیبهشت در محدوده دانشگاه آزادشهر سیرجان و داخل یک دستگاه خودروی پژو ۲۰۷ سوزانده شده بود، بررسی موضوع را در دستور کار قرار دادند.

محمدرضا ایران نژاد افزود: بر اساس مدارک و اوراق سوخته شده محدوده وقوع قتل، هویت مقتول شناسایی شد و همسر وی به اتهام قتل بازداشت شد.

وی افزود: این متهم پس از انتقال به اداره پلیس آگاهی لب به اعتراف گشود و به انجام این قتل به سبب اختلافات قبلی با همسرش و عصبانیت شدید در شب واقعه اقرار کرد و هم اکنون این پرونده به منظور تحویل متهم به مرجع قضایی در حال تکمیل است.

در این گزارش آمده است، مقتول ۱۳ سال زندگی مشترک با همسرش داشته و مادر یک پسر ۱۲ ساله و یک دختر پنج ساله بود.

۱۴۰۰ اردیبهشت ۸, چهارشنبه

دستگیری

 امروز یکشنبه ۵ اردیبهشت‌ماه منازل دستکم ۱۳ شهروند بهائی در شهر بهارستان اصفهان مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت و دستکم هشت شهروند به نام‌های سارا شکیب، فیروزه راستی نژاد، ساناز راسته، آزیتا رضوانی، مژگان پورشفیع، نسرین خادمی، افشین وجدانی و همسرش نوشین همت در این رابطه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده‌اند. ماموران در جریان این بازرسی‌ها شماری از وسایل شخصی این شهروندان از جمله لپ تاپ‌، تلفن‌ همراه، کتب و جزوات مرتبط و غیرمرتبط با آیین بهائی، عکس‌های خانوادگی و مقداری سی دی را ضبط کرده و با خود برده‌اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز یکشنبه ۵ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰، منازل دستکم ۱۳ شهروند بهائی در شهر بهارستان اصفهان مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت و دستکم هشت تن در این رابطه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده‌اند.

ماموران در زمان بازداشت اقدام به بازرسی منازل این شهروندان کرده و شماری از وسایل شخصی آنان از جمله لپ تاپ‌، تلفن‌ همراه، کتب و جزوات مرتبط و غیرمرتبط با آیین بهائی، عکس‌های خانوادگی و مقداری سی‌دی را ضبط کرده و با خود برده‌اند. هویت شهروندان بازداشت شده به نام‌های «سارا شکیب، ۲۳ ساله، ساناز راسته، آزیتا رضوانی، مژگان پورشفیع، فیروزه راستی نژاد، نسرین خادمی، افشین وجدانی و همسرش نوشین همت» توسط هرانا احراز شده است.

یک منبع مطلع در خصوص نحوه بازرسی منزل و بازداشت سارا شکیب به هرانا گفت: «ساعت ۶:۴۵ دقیقه صبح ماموران هنگام خروج سینا و سمیرا شکیب از منزل با دو خودروی ۴۰۵ راه آنان را سد کرده و از ماشین پیاده شان کرده و گوشی‌های تلفن‌همراه را از آنان گرفتند. رفتارشان تند و بسیار خشن بود. حتی لباس سمیرا شکیب در این بین پاره شد. بعد از اعتراض سینا شکیب به این روند او را با مشت مورد ضرب و شتم قرار دادند، به ماشین دیگری منتقل کردند و به او چشمبند و دستبند زدند. سمیرا شکیب نیز به ماشین دیگری منتقل شد و حکمی را به او را مبنی بر بازرسی منزل نشان داد و گفتند که اگر همکاری کنید کسی را بازداشت نخواهیم کرد. از خانم شکیب خواستند تا بدون آنکه خانواده متوجه حضور نیروهای امنیتی شوند زنگ در را بزنند. حتی از سینا شکیب درباره وجود دوربین مداربسته در منزل پرسیدند. ماموران مرد زمانی که سارا شکیب خواب بود، بالای سر او رفتند. با مادر خانواده نیز خشن رفتار کردند و حوله‌ای رویش پرت کردند تا حجاب را رعایت کند! نهایتا ۱۶ نفر که با ۴ ماشین آمده بودند، تمام ۳ طبقه منزل را مورد بازرسی قرار دادند و پس از بازرسی کامل حکم جلب سارا شکیب را نشان دادند و او را با خود بردند. گفتند که خانواده ساعت شش با سند غیر مشاع به دادسرای اصفهان خیابان نیکبخت مراجعه کنند. آنها همچنین حکمی برای خواهر کوچکتر وی، سمیرا شکیب، ۲۱ ساله داشتند و تهدید کردند که هر وقت تماس گرفتند باید او را معرفی کنند و در غیر این صورت با حکم جلب خواهند آمد.»

بازرسی منازل سایر شهروندان نیز از حدود ساعت ۶ صبح امروز آغاز و تا حدود ساعت ۱ بعد از ظهر طول کشیده و اغلب با خشونت همراه بوده است. گفته می‌شود که ماموران در زمان بازرسی منزل یکی از این شهروندان، در حالی که وی در خانه حضور نداشته اقدام به شکستن درب منزل کرده‌اند. هویت سایر شهروندانی که منازل آنها مورد بازررسی قرار گرفته کماکان توسط هرانا در دست بررسی است. از هویت نهاد بازداشت کننده این شهروندان و محل نگهداری آنها تا زمان تنظیم این گزارش اطلاعی در دست نیست.

روز گذشته هرانا در گزارشی از اخراج برادر خانم شکیب، سینا شکیب دانشجوی ترم ۴ رشته آمار و کاربردها از دانشکده ریاضی و کامپیوتر خوانسار دانشگاه اصفهان، به دلیل اعتقاد به آئین بهائی خبر داده بود. پیشتر در سال ۱۳۹۴ سارا شکیب، دانشجوی سابق آمار در دانشگاه سراسری کاشان، طی روند مشابهی در اولین ترم ورود به دانشگاه از دانشگاه اخراج شد. همچنین سمیرا شکیب دیگر خواهر این شهروند بهائی نیز در کنکور سراسری سال ۹۷ با پیغام نقص پرونده مواجه شده و از ادامه تحصیل محروم شد. سال ها پیش مادر این خانواده نیز به دلیل بهائی بودن از ادامه تحصیل در دانشگاه محروم شده است.

تفتیش همزمان منزل شهروندان بهائی در ایران امری مسبوق به سابقه است، آذرماه سال گذشته هرانا در گزارشی از بازرسی منازل متعلق به ده‌ها شهروند بهائی در استان‌های تهران، البرز، اصفهان و مازندران خبر داده بود.

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار شهروند بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

ازار جنسی

 روز سه شنبه ۷ اردیبهشت ماه، دو متهم به آدم ربایی و آزار جنسی یک دختر جوان در تهران در دادگاه کیفری این استان محاکمه شدند. دو متهم مذکور پیشتر به ادعای یک دختر جوان مبنی بر آزار جنسی بازداشت شدند. این متهمان در دفاعیات خود ادعای اتهام تجاوز را رد کردند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، روز سه شنبه ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰، دو متهم به “تجاوز” در شعبه دوازدهم دادگاه کیفری تهران محاکمه شدند.

بر اساس این گزارش، اواسط زمستان ۹۹، خانواده دختر ۲۲ ساله، به نام ملیکا با مراجعه به کلانتری ورامین، مفقود شدن ناگهانی دخترشان را اعلام کردند. یکی از همسایه ها، پسر جوانی را در حالی دید که با ملیکا از محل دور شده و نیمه های شب او توسط همان پسر جوان به خانه برگردانده شد. ملیکا مدعی شد دو پسر او را ربوده و بعد از ضرب و شتم او را مورد تجاوز جنسی قرار داده بودند.

سپس ماموران پلیس متهم و دوستش را بازداشت و به این ترتیب در شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران متهمان پرونده پای میز محاکمه رفتند.

در آغاز جلسه دادگاه این دختر جوان در جایگاه قرار گرفت و به طرح شکایت خود پرداخت و مدعی شد: “آن روز احسان به من گفت که به من علاقه دارد و از من خواست سوار موتورش شوم تا من را به خواهرش معرفی کند و بعد به خواستگاری ام بیاید؛ من هم با او رفتم. او من را به خانه دایی اش برد و آنجا با زور و کتک من را وادار به برقراری رابطه جنسی کرد. سپس من را به خانه دوستش برد و آنجا باز هم هر دو نفر یعنی احسان و دوستش من را کتک زده و به من تجاوز کردند.”

احسان در دفاع از خود اتهامات را رد کرد و مدعی شد: “روز حادثه ملیکا با من تماس گرفت و با خواست خودش به خانه دایی من آمد و با رضایت او، با هم رابطه جنسی برقرار کردیم. سپس به خانه دوستم رفته و من به قصد خرید از خانه خارج شدم و وقتی برگشتم دیدم که او با دوستم در اتاق خلوت کرده است.”

سپس دوست او که به عنوان متهم ردیف دوم در دادگاه حاضر شده بود، در دفاع از خود گفت: “ملیکا شماره من را از یکی از دوستانم گرفته بود و بارها با من تماس گرفته و می گفت یک نفر را به من معرفی کن چون قصد ازدواج دارم. شب حادثه احسان به من زنگ زد و گفت می خواهد با ملیکا به خانه مان بیاید و من هم آنها را به خانه دوستم بردم. احسان چند دقیقه برای خرید بیرون از خانه رفت و وقتی برگشت به گمان اینکه من با ملیکا رابطه جنسی برقرار کردم با من درگیر شد. اما من این اتهام را قبول ندارم و هیچ ارتباطی با ملیکا نداشتم.

قضات دادگاه بعد از شنیدن اظهارات شاکی و متهمان برای صدور رای وارد شور شدند.

حکم اعدام

  سحرگاه امروز دوشنبه ۶ اردیبهشت‌ماه، حکم اعدام یک زندانی که پیشتر از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود، در زندان سبزوار به اجرا درآمد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رسانک، سحرگاه امروز دوشنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰، حکم اعدام یک زندانی در زندان سبزوار به اجرا درآمد.

هویت وی حبیب الله شیخ حسینی فرزند فقیر (پکیر) اهل شهرستان زهک عنوان شده است.

بر اساس این گزارش، این زندانی حدود ۲ سال پیش از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر بازداشت و به اعدام محکوم شده بود.

اعدام این زندانی تا لحظه تنظیم این خبر توسط رسانه‌های داخل ایران و یا منابع رسمی اعلان نشده است.

بر اساس گزارش مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در دوره یکساله (اول ژانویه ۲۰۲۰ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰) دستکم ۲۳۶ شهروند اعدام شدند و ۹۵ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۲ کودک-مجرم اشاره کرد و همینطور به محل اجرای ۱ حکم اعدام که در ملا عام بوده است.

بنا بر همین گزارش بیش از ۷۲ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که نهادهای حقوق بشری اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

زندانیان سیاسی

 حمیدرضا عادلی فر، زندانی سیاسی روز دوشنبه ۶ اردیبهشت‌ماه از زندان فردوس واقع در استان خراسان جنوبی به مرخصی اعزام شد. آقای عادلی فر در تاریخ ۶ فروردین‌ماه امسال در پی احضار به واحد اجرای احکام دادسرای شهرستان فردوس جهت تحمل دوران محکومیت خود بازداشت و به زندان این شهر منتقل شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه ۶ فروردین‌ماه ۱۴۰۰، حمیدرضا عادلی فر، زندانی سیاسی به مناسبت ماه رمضان از زندان فردوس به مرخصی ۲۰ روزه اعزام شد.

آقای عادلی فر پیشتر در تاریخ ۶ فروردین‌ماه امسال در پی احضار به واحد اجرای احکام دادسرای شهرستان فردوس جهت تحمل دوران محکومیت خود بازداشت و به زندان این شهر منتقل شده بود.

وی پیشتر نیز در سال ۹۵ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در تاریخ ۳۱ تیرماه ۹۶ از بابت اتهامات “نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی” به ۲ سال حبس تعزیری که ۱۸ ماه آن به مدت ۵ سال به حالت تعلیق در آمده بود، محکوم شد. او پیشتر پس از سپری کردن ۶ ماه حبس، با پایان دوره محکومیت خود از زندان آزاد شده بود.

آقای عادلی فر در تاریخ ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۹۹ توسط ماموران اطلاعات سپاه خراسان جنوبی در منزل شخصی خود در شهرستان فردوس بازداشت و یک روز بعد با تودیع قرار وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.

این شهروند در مرحله بدوی در تاریخ ۳ دیماه ۹۹ توسط شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو شهرستان فردوس به ریاست قاضی کوروش حمیدی از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” به ۹ ماه حبس تعزیری، به اتهام “نشر اکاذیب در فضای مجازی” به ۱۸ ماه حبس تعزیری و پرداخت ۳ میلیون تومان جزای نقدی و از بابت اتهام “نگهداری هفت و نیم لیتر مشروبات الکلی” به ۹ ماه حبس تعزیری، ۴۰ ضربه شلاق و پرداخت ۳ میلیون و ۳۷۵ هزار تومان جزای نقدی محکوم شده بود.

این محکومیت نهایتا توسط شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان جنوبی به ریاست قاضی ابراهیم رمضانی و مستشاری حمید عرب زاده در تاریخ ۱۳ اسفندماه ۹۹ عینا تایید شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد از بابت اتهام “نشر اکاذیب در فضای مجازی”، یعنی ۱۸ ماه زندان و پرداخت ۳ میلیون تومان جزای نقدی برای و قابل اجرا خواهد بود.

همچنین ۱۸ ماه حبس تعزیری آقای عادلی فر از بابت پرونده پیشین مربوط به سال ۹۶ که به مدت ۵ سال به حالت تعلیق در آمده بود، هم اکنون قابل اجرا خواهد بود. این شهروند برای روز شنبه ۷ فروردین جهت اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای شهرستان فردوس احضار شده است.

حمیدرضا عادلی فر، فرزند عبدالحسین، متولد ۱۲ فروردین‌ماه ۱۳۵۳ و ساکن شهرستان فردوس واقع در استان خراسان جنوبی است.

بازداشت

 حامد عاشوری، نوکیش مسیحی توسط دادگاه انقلاب کرج به ۱۰ ماه حبس محکوم شد. آقای عاشوری در اسفندماه سال ۹۷ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از مدتی به صورت موقت آزاد شده بود.

به  به نقل از محبت نیوز، دادگاه انقلاب کرج حامد عاشوری، نوکیش مسیحی را به حبس محکوم کرد.

بر اساس این حکم که در فروردین ماه سال جاری به آقای عاشوری ابلاغ شده، وی از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به ۱۰ ماه حبس محکوم شد.

بنابر این گزارش، وی ۲۰ روز برای درخواست فرجام خواهی فرصت دارد.

حامد عاشوری در اسفند ماه ۱۳۹۷، توسط نیروهای امنیتی در فردیس کرج بازداشت و جهت طی مراحل بازجویی به زندان قزلحصار کرج منتقل شد.

گفته می شود که نیروهای امنیتی زمانی که آقای عاشوری در بازداشت به سر می برد، اقدام به تفتیش منزل وی کرده اند.

وی نهایتا پس از ده روز به صورت موقت از زندان قزلحصار کرج آزاد شد.

در این گزارش آمده است، به این شهروند گفته شده که در کلاس‌های دینی اسلامی شرکت کند و همچنین خانواده آقای عاشوری مورد تهدید و اذیت و آزار مأموران امنیتی قرار گرفته‌اند.

جلسه رسیدگی به اتهامات این شهروند در اسفند ماه ۹۸ در شعبه چهارم دادگاه انقلاب کرج برگزار شد.

۱۴۰۰ اردیبهشت ۵, یکشنبه

اعدام

 هویت دومین زندانی محبوس در زندان اراک که با اتهام «سب النبی» به اعدام محکوم شده است احراز شد. سید صدرالله فاضلی زارع احراز هویت شده جدیدی است که همراه یوسف مهراد در یک پرونده مشترک توسط شعبه اول دادگاه کیفری یک استان مرکزی به اعدام محکوم شده است. این دو زندانی خردادماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت و نهایتا به زندان اراک منتقل شدند. جلسه دادگاه یوسف مهراد، یکی از این زندانیان از بابت بخش دوم این پرونده در تاریخ ۳ خردادماه ۱۴۰۰ در دادگاه انقلاب اراک برگزار خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هویت دومین زندانی محکوم به اعدام با اتهام «سب النبی» در زندان اراک احراز شد.

سید صدرالله (امیر) فاضلی زارع، ۳۴ ساله و یوسف مهراد در یک پرونده مشترک از بابت اتهام سب النبی و توهین به مقدسات توسط شعبه اول دادگاه کیفری یک استان مرکزی به اعدام محکوم شدند.

هرانا روز پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۰، از ابلاغ حکم اعدام این دو زندانی در زندان اراک خبر داده بود. در گزارش مورد اشاره هویت یکی از محکومان این پرونده در زمان انتشار احراز نشده بود.

سید صدرالله فاضلی زارع، که پیش از بازداشت به شغل کابینت سازی مشغول و سرپرستی مادر سالمند خود را عهده دار بوده است، محکوم در این پرونده است که هویت او در این گزارش احراز شده است.

یوسف مهراد دیگر محکوم این پرونده که هویت او پیش تر احراز شده بود نیز در تاریخ ۴ خردادماه ۹۹، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در اردبیل بازداشت و نهایتا به زندان اراک منتقل شد. او پدر ۳ کودک خردسال است.

این دو شهروند پس از بازداشت به مدت ۲ ماه در سلول انفرادی نگهداری شده و به مدت ۸ ماه از حق ملاقات و برقراری تماس تلفنی با خانواده خود محروم بوده اند.

یوسف مهراد همچنین در بخش دیگری از این پرونده به تبلیغ علیه نظام، تشکیل گروه، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و توهین به رهبری متهم شده است. جلسه رسیدگی به این اتهامات در تاریخ ۳ خردادماه سال جاری در شعبه یک دادگاه عمومی و انقلاب اراک برگزار خواهد شد.

بازداشت و محکومیت این شهروندان حول مدیریت و عضویت یک کانال تلگرامی با موضوع “نقد خرافه و مذهب” صورت گرفته است. در همین رابطه و همزمان با این دو زندانی محکوم به اعدام، دستکم ۹ شهروند دیگر نیز با اتهامات سبک‌تر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و با تودیع قرار آزاد شدند. حداقل یکی از بازداشت شدگان به آتش زدن کتب مذهبی و سایرین به انتشار محتوا یا بیان عقاید و نظراتی که دادگاه آن را توهین به مقدسات به خصوص پیامبر اسلام استنباط کرده، متهم شده اند.

بنابر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.

بر اساس گزارش مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در دوره یکساله (اول ژانویه ۲۰۲۰ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰) دستکم ۲۳۶ شهروند اعدام شدند و ۹۵ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۲ کودک-مجرم اشاره کرد و همینطور به محل اجرای ۱ حکم اعدام که در ملا عام بوده است.

بنا بر همین گزارش بیش از ۷۲ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که نهادهای حقوق بشری اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

تجاوز

 مردی در مشهد که متهم است در قالب مسافرکشی زنان متعددی را مورد تجاوز قرار داده، بازداشت شد. تحقیقات پلیس با دستورات قضایی برای کشف جرایم دیگر این متهم همچنان ادامه دارد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از عصر ایران، یک متهم به تجاوز به در مشهد بازداشت شد.

بر اساس این گزارش، یازدهم فروردین‌ماه زن ۲۷ ساله‌ای در حاشیه بولوار حر مشهد منتظر تاکسی ایستاد. در همین هنگام پراید سفید رنگی مقابل زن جوان متوقف شد. مسافر با اشاره راننده پراید در صندلی عقب نشست. راننده پراید که یک مسافر زن دیگر را به همراه داشت، از منطقه قلعه ساختمان وارد صد متری شد. او به بهانه کمبود سوخت خودرو، به طرف بلوار میامی دور زد. راننده پراید وقتی با اعتراض مسافرش روبه‌رو شد، ادعا کرد که پمپ گاز برای سوخت‌گیری در مسیر حرکت وجود ندارد اما زن جوان از رفتار و گفتار راننده فهمید که او نقشه ای دارد. به همین دلیل با فریاد از راننده خواست تا توقف کند که تلاش وی بی ثمر بود. در یک لحظه تصمیم گرفت خود را از داخل خودرو به بیرون پرت کند اما دستگیره‌ای وجود نداشت و درهای پراید قفل شده و او حتی نمی‌توانست شیشه‌های خودرو را پایین بکشد. زن جوان گوشی تلفن را از کیفش بیرون آورد تا با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرد ولی با دیدن چاقویی که زیر گلویش قرار گرفته بود گوشی را با اشاره راننده به او داد. دقایقی بعد پراید شیشه‌دودی در زمین‌های کشاورزی اطراف جاده میامی متوقف شد و راننده او را مورد آزار و اذیت قرار داد. ساعتی بعد، این زن خود را به نیروهای انتظامی رساند و ماجرا را برای مامورین بازگو کرد.

پرونده به پلیس آگاهی خراسان رضوی ارسال شد و با دستور رئیس پلیس آگاهی در دایره جرایم مهمه اداره جنایی مورد رسیدگی قرار گرفت.

تحقیقات کارشناسی و بررسی پرونده‌های موجود بیانگر آن بود که این راننده همان راننده‌ای است که از مدتی قبل و با جرایمی مشابه تحت تعقیب پلیس قرار دارد. بنابراین ماجرای آزار و اذیت‌های مسافران زن، اهمیت ویژه‌ای یافت و کارآگاهان تحقیقات گسترده‌ای را آغاز کردند.

رصدهای اطلاعاتی با بررسی دوربین‌های شهری، بانک اطلاعاتی مجرمان سابقه‌دار و اندک‌مشخصاتی از یک پراید شیشه‌دودی، ادامه یافت تا اینکه در نهایت اسنادی از یک پراید به دست آمد که به صورت قولنامه‌ای فروخته شده بود. از سوی دیگر چند گروه عملیاتی فرضیه‌های متفاوت پلیسی را با بررسی پرونده‌های مشابه در حالی ادامه می‌دادند که برخی از آنها فقط به عنوان سرقت از یک راننده پراید شکایت کرده بودند.

با جمع‌آوری و تکمیل سرنخ ها و  با صدور دستورات قضایی، روز چهارشنبه گذشته برای دستگیری متهم که زن جوان ۲۷ ساله تصویر او را در سیستم پلیس شناسایی کرده بود آغاز شد و متهم نهایتا در منطقه شهرک شهید رجایی بازداشت شد.

با انتقال متهم «ع.الف» به دایره جرایم مهمه آگاهی، بازجویی‌ها از وی وارد مرحله جدیدی شد چرا که در همان ساعات اولیه دستگیری، سه زن جوان که مورد آزار و اذیت متهم مذکور قرار گرفته بودند او را شناسایی کردند.

بررسی سوابق وی نشان می‌دهد که او قبلا به جرم سرقت نیز روانه زندان شده و از سال ۹۷ به جرایم تجاوز به زنان ادامه می‌داده است.

تحقیقات پلیس با دستورات قضایی برای کشف جرایم دیگر این متهم همچنان ادامه دارد.

 لازم به ذکر است در ادبیات عرفی رسانه های دارای مجوز از کلمه آزار و اذیت برای اشاره به تجاوز و اشکال مختلف آسیب های جنسی استفاده می 

۱۴۰۰ اردیبهشت ۳, جمعه

زندانیان سیاسی

 سعید افکاری، برادر وحید و حبیب افکاری، زندانیان سیاسی زندان عادل آباد شیراز از برگزاری جلسه بازپرسی در ارتباط با شکایت برادران افکاری از بابت ضرب و شتم، نگهداری بلندمدت در سلول انفرادی و همچنین تهدید به قتل توسط دو تن از مقامات خبر داده است. به گفته وی، این جلسه با حضور وحید افکاری بدون دسترسی به پرونده و اسناد نقض حقوق متهمان برگزار شده است. برادران افکاری نزدیک به ۸ ماه گذشته را در بند عبرت زندان عادل آباد شیراز که از آن به عنوان بند دربسته نیز یاد می‌شود، نگهداری می شوند. با وجود پیگیری ها و درخواست های مکرر با کارشکنی مسئولان و علیرغم وعده دادستان از انتقال این دو زندانی به بند سیاسی جلوگیری شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز پنجشنبه ۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰، جلسه بازپرسی برادران افکاری در ارتباط با شکایت آنان از بابت ضرب و شتم، نگهداری بلندمدت در سلول انفرادی و همچنین تهدید به قتل توسط دو تن از مقامات برگزار شد.

 سعید افکاری، برادر این دو زندانی سیاسی در یادداشتی در حساب شخصی خود برگزاری این جلسه را «صوری» خوانده و نوشته است: “در پی شکایت برادرانم از بابت انفرادی، ضرب و شتم و همچنین تهدید به قتل توسط دو تن از مقامات عالی رتبه ج.ا؛ پس از ۲۲۸ روز، یک جلسه بازپرسی صوری فقط با حضور وحید تشکیل شد. بازپرس اجازه دسترسی به پرونده، فیلم ضرب و شتم، گزارش پزشکی قانونی از صدمات را نمی‌دهد و همچنین انفرادی هنوز ادامه دارد”.

در همین رابطه در مهرماه سال ۹۹ پدر و مادر این دو زندانی سیاسی در نامه ای خطاب به قاضی ناظر زندان عادل آباد شیراز خواهان ارائه توضیح در خصوص دلایل تحمیل انفرادی و شرایط شکنجه فرزندان خود شدند در بخشی از این نامه آمده بود: “وحید و حبیب افکاری در تاریخ ۱۳ و ۱۵ شهریور ۹۹ با ضرب و شتم به انفرادی منتقل شدند. به همین دلیل خواستار رسیدگی به شکایت خود شدند و همچنین خانواده نیز خواستار رسیدگی به ضرب و شتم و شکنجه انها توسط علی خادم الحسینی و گارد زندان شد. پس از آن پزشکی قانونی با مراجعه به زندان، جراحات و صدمات وارده به فرزندانم را ثبت کرد که در مورد نوید ۱۷ مورد و در مورد وحید و حبیب حدود ۱۵ بوده است”.

این زندانیان سیاسی اواسط شهریورماه ۹۹ به بند عبرت (بند دربسته) که محل نگهداری زندانیان محروم از تماس تلفنی است منتقل شدند و با گذشت نزدیک به ۸ ماه کماکان در این محل در زندان عادل آباد شیراز نگهداری می‌شوند. با وجود پیگیری های مکرر خانواده آنان و با وجود وعده دادستان از انتقال آنها به بند سیاسی جلوگیری شده است. در برخی موارد زندانیان محکوم به اعدام، پیش از اجرای حکم به این بند منتقل می‌شوند، امری که همواره با اعتراض برادران افکاری و خانواده آنان مواجه بوده است.

پیشتر سعید افکاری، در حساب شخصی خود از ملاقات با حبیب و وحید افکاری و همچنین تداوم نگهداری آنان “در انفرادی، بدون حق تماس و بدون حق مداوا” خبر داده بود.

حسن یونسی، وکیل پرونده برادران افکاری اواخر مهرماه سال گذشته با اشاره به اینکه از زمان اجرای حکم نوید افکاری تاکنون، وحید و حبیب در محلی خارج از بند عمومی نگهداری شده و در طول این مدت، خانواده و وکلای آن‌ها، هیچ گونه ملاقاتی (آزادانه) با برادران افکاری نداشته‌اند. گفته بود: “بر همین اساس نیز از وضعیت محل نگهداری و اینکه آیا در انفرادی نگهداری می‌شوند یا خیر، هیچ اطلاعی در دست نیست. مسئله‌ای که موجب نگرانی خانواده افکاری شده است. بر اساس آئین‌نامه زندان، محکومین قطعی، صرفا باید در بندهای عمومی و زیر نظر سازمان زندان‌ها نگهداری شوند. همچنین طبق همین آئین‌نامه، نگهداری متهمین در بازداشتگاه، صرفا با قرار کتبی از سوی مقامات قضائی امکان‌پذیر خواهد بود و نگهداری حبیب و وحید افکاری در خارج از بند عمومی زندان و بدون ملاقات (آزادانه)، خلاف قانون است”.

نوید افکاری و وحید افکاری در تاریخ ۲۶ شهریورماه ۱۳۹۷ و حبیب افکاری در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۹۷ در رابطه با اعتراضات سراسری مرداد ۹۷ بازداشت شدند. این افراد در جریان بازجویی‌ها برای اخذ اعتراف بارها مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفته‌اند.

این شهروندان توسط دادگاه انقلاب و دادگاه کیفری شیراز مورد محاکمه قرار گرفتند و نوید افکاری به ۲ بار اعدام، ۶ سال و ۶ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق، وحید افکاری به ۵۴ سال و ۶ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق، حبیب افکاری به ۲۷ سال و ۳ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده‌اند.

نوید افکاری، کشتی گیر ایرانی در نهایت سحرگاه روز شنبه ۲۲ شهریورماه ۹۹ علیرغم ابهامات جدی در پرونده و موج جهانی حمایت از وی در زندان عادل آباد شیراز اعدام شد.

هرانا در تاریخ ۷ شهریورماه سال گذشته نخستین بار در گزارشی به تفضیل از صدور احکام اعدام، حبس و شلاق برای نوید، وحید و حبیب افکاری خبر داد و اسناد مربوط به آن را نیز منتشر کرد.

زنان زندانی

 روز دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ (۱۹ آوریل ۲۰۲۱)، طاهر بزازی، شهروند بازداشت شده اهل پیرانشهر به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در ارومیه منتقل شد.

وی روز شنبه ۲۸ فروردین (۱۷ آوریل) چند ساعت پس از بازداشت مادر و برادر کوچکترش توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت شده بود. گلاله مرادی ۴۷ ساله و متین بزازی ۱۴ ساله همان روز بازداشت شده بودند.

هه‌نگاو پیشتر گزارش داده بود که گلاله مرادی پس از بازاشت به بند زنان زندان مرکزی ارومیه منتقل شده و از سرنوشت متین بزازی نوجوان ۱۴ ساله هیچ خبری در دست نیست.

عثمان حاجی‌‌حسینی شامگاه جمعه ۲۷ فروردین (۱۶ آوریل) در جاده زیویه به رگبار بسته شدن و پس از چند ساعت گروه “عقاب‌های زاگروس” مسئولیت کشه شدن وی را بر عهده گرفت .

قتل اعدام

 یک زندانی در کازرون که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، با کسب رضایت از اولیای دم، از مجازات اعدام رهایی یافت.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، رئیس دادگستری شهرستان کازرون از رهایی یک زندانی از چوبه دار در این شهرستان خبر داد.

مصطفی انصارفرد در این‌باره گفت: در نشستی که با حضور مسئولان قضایی شهرستان، خانواده متهم به قتل و اولیای دم در دادگستری برگزار شد، این پرونده قتل با صلح و سازش مختومه شد.

۱۴۰۰ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

محکوم به اعدام

 یک زندانی در تهران که پیشتر در پرونده ای از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، با گذشت اولیای دم از چوبه دار رهایی یافت.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک زندانی در تهران که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، با گذشت اولیای دم از چوبه دار رهایی یافت.

بر اساس این گزارش، اردیبهشت ماه سال ۹۹ یک مرد جوان با مراجعه به پلیس آگاهی دزفول به قتل همسر خود اعتراف کرد و گفت که در هنگام  رانندگی با همسر خود درگیر شده و او را با چاقو به قتل رسانده است.

با توجه به اینکه محل وقوع قتل در مسیر نکا به دزفول، در نزدیکی تهران اتفاق افتاده بود، پرونده قتل در این شهر رسیدگی و بعد از طی روال قانونی، پدر متهم به عنوان ولی قهری فرزندان او، از اعدام گذشت کرد اما به درخواست پدر و مادر مقتول، متهم با رای قضات به اعدام محکوم شد.

در حالی که متهم به قتل در آستانه اعدام و در یک ‌قدمی چوبه دار قرار داشت، اولیای دم با دریافت وجه المصالحه از اعدام او گذشت کرده و متهم روز گذشته به لحاظ جنبه عمومی جرم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفت و از خود دفاع کرد.

زندانی سیاسی

 – مسیب رئیسی یگانه، زندانی سیاسی روز سه‌شنبه ۳۱ فروردین‌ماه از زندان تهران بزرگ به مرخصی اعزام شد. آقای رئیسی یگانه در تاریخ ۱۹ اسفند ۹۹ به مرخصی اعزام و روز جمعه ۱۳ فروردین‌ماه، پس از بازگشت به زندان اوین، به زندان تهران بزرگ منتقل شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سه‌شنبه ۳۱ فروردین‌ماه ۱۴۰۰، مسیب رئیسی یگانه، زندانی سیاسی از زندان تهران بزرگ به مرخصی ۲۰ روزه اعزام شد.

آقای رئیسی یگانه در تاریخ ۱۹ اسفند ۹۹ به مرخصی اعزام شده و روز جمعه ۱۳ فروردین‌ماه، پس از بازگشت به زندان اوین، به زندان تهران بزرگ منتقل شده بود. به گفته یک منبع نزدیک به خانواده این زندانی، وی در طول ایام مرخصی هر ۴۸ ساعت مکلف به ثبت امضا در کلانتری نواب بوده است.

این شهروند پیشتر نیز به مرخصی اعزام شده و در تاریخ ۱۶ دیماه ۹۹ با پایان ایام مرخصی، جهت تحمل ادامه دوران محکومیت خود به زندان اوین بازگشته بود. او که مبتلا به بیماری قلبی است، همچنین بهار سال گذشته به دنبال بروز علائم مشابه بیماری کرونا به مرخصی اعزام شد و در تاریخ ۱۱ خرداد ۹۹ با پایان ایام مرخصی به زندان بازگشت.

مسیب رئیسی یگانه در تاریخ ۲۸ شهریور ۹۶ توسط ماموران وزارت اطلاعات همراه با ضرب و شتم شدید بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. وی پس از ۳۱ روز با پایان مراحل بازجویی به بند ۴ زندان اوین منتقل شد. آقای رئیسی یگانه پس از ۱۷ روز نگهداری در بند عمومی با تودیع قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد.

مسیب رئیسی یگانه سپس توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه از بابت اتهامات تبلیغ علیه نظام، توهین به مقدسات اسلام و توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم نهایتا در تاریخ ۲۵ اردیبهشت سال ۹۸ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان به ریاست قاضی احمد زرگر تهران عینا تایید شد.

وی در سال ۹۵ نیز بازداشت و توسط دادگاه انقلاب خوزستان به ۱ سال حبس تعلیقی محکوم شد که این حکم با قطعی شدن حکم جدید لازم الاجرا شده است.

آقای رئیسی یگانه نهایتا در تاریخ ۱۵ بهمن ۹۸ پس از حضور در دادسرای اوین بازداشت و برای تحمل مدت محکومیت خود به زندان اوین منتقل شد.

مسیب رئیسی یگانه متولد ۱۳۶۲ است.

زندان اوین

 سید طبیب تقی زاده، روزنامه‌نگار امروز چهارشنبه ۱ اردیبهشت‌ماه از زندان اوین به مرخصی اعزام شد. به آقای تقی زاده گفته شده است که نام او در فهرست عفو قرار دارد و به زودی در این خصوص با او تماس گرفته خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰، سید طبیب تقی زاده، روزنامه‌نگار از زندان اوین به مرخصی ۲۰ روزه به مناسبت ماه رمضان اعزام شد.

به آقای تقی زاده گفته شده است که نام او در فهرست عفو قرار دارد و به زودی در این خصوص با او تماس گرفته خواهد شد.

آقای تقی زاده در تاریخ ۲۹ اسفندماه ۹۹، با تودیع قرار وثیقه به مرخصی کوتاه مدت اعزام و در تاریخ ۱۷ فروردین‌ماه، با پایان ایام مرخصی به زندان اوین بازگشت.

طبیب تقی زاده که از ۳ سال قبل از بیماری ام اس رنج می‌برد در تاریخ ۲۶ دیماه ۹۹، در پی حمله این بیماری دچار گرفتگی عضلات و درد شدید شده، تنها ۲ بار به بهداری زندان اعزام و مجددا به بند منتقل شده بود. مسئولان زندان به او اعلام کرده‌ بودند که به دلیل قیمت بالای داروها باید خود هزینه درمان را تقبل کند و به بیمارستان خارج از زندان اعزام نخواهد شد.

طبیب تقی زاده در سال ۹۴ توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. وی پس از ۳۶ روز و پس از سکته قلبی در بازداشتگاه با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.

او اردیبهشت‌ماه ۹۷ توسط شعبه ۲۳ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی شهمیرزادی از بابت اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق همکاری با رسانه های معاند نظام به ۲ سال حبس که به مدت ۵ سال به حال تعلیق در آمده بود محکوم شد. این محکومیت مردادماه همان سال با افزایش مواجه شد. وی به مدت ۵ سال از فعالیت رسانه‌ای حرفه‌ای، به مدت ۳ سال از عضویت در احزاب و جریان‌های سیاسی، برای ۳ سال از فعالیت در فضای مجازی و مدت ۳ سال از خروج از کشور محروم شد.

دادگاه در خصوص مصادیق اتهام این روزنامه نگار به بازتاب اخبار وبسایت “بازتاب امروز” در رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور استناد کرده است.

آقای تقی زاده از تاریخ ۲۶ آذرماه سال گذشته در پی احضار به واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان اوین منتقل شد. محکومیت تعلیقی این روزنامه نگار تابستان سال گذشته با اعتراض دادستان تهران مواجه شده و پس از تشکیل دادگاه تجدیدنظر بدون اطلاع آقای تقی زاده محکومیت او به ۱ سال حبس تعزیری تغییر داده شد.

سید طبیب تقی زاده فارغ التحصیل سال ۹۴ رشته جامعه شناسی در مقطع دکتری از دانشگاه علامه طباطبایی است. وی تاکنون دوران محکومیت خود را در سالن ۹ بند ۸ زندان اوین سپری می‌کرد.

نوجوان قربانی

  روز پنجشنبه ۲۶ فروردین ماه، یک دختر نوجوان ۱۷ ساله قربانی کودک همسری در گنبدکاووس، پس از مرگ تنها فرزندش، بر اثر افسردگی شدید دست به خودسوزی زد و جان خود را از دست داد. آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از کودک همسری ضربات جبران ناپذیری را بر روی زندگی دختران به‌ویژه بارداری‌های زیر ۱۸ سال، مرگ‌ومیر مادران، افسردگی، و بعضاً اقدام به خودکشی در کنار آسیب‌هایی مانند طلاق بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی است. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از توهرا، روز پنجشنبه ۲۶ فروردین ماه ۱۴۰۰، یک دختر نوجوان قربانی کودک همسری در گنبدکاووس دست به خودسوزی زد و جان خود را از دست داد.

بر اساس این گزارش، هویت اختصاری این شهروند “بهناز.گ”، ۱۷ ساله و اهل شهرستان گنبدکاووس عنوان شده است.

یک منبع مطلع در این خصوص گفت: بهناز دو سال پیش هنگامی که تنها ۱۵ سال داشت ازدواج کرد. او سال گذشته یک فرزند به دنیا آورد و سپس طی حادثه ای فرزند سه ماهه اش را از دست داد و بعد از آن دچار افسردگی شدید شد.

منبع مطلع افزود: این شهروند نهایتا شب گذشته با شدت گرفتن افسردگی اقدام به خودسوزی کرد و جان خود را از دست داد.

ازدواج کودکان یا کودک همسری در ایران در سال‌های اخیر روز به افزایش است. فعالان حقوق کودک می‌گویند این پدیده در آینده بر سلامت خانواده‌های ایرانی تاثیر منفی خواهد گذاشت.

آمار بالای ازدواج کودکانی که پیش از رسیدن به بلوغ فکری و ذهنی ازدواج می‌کنند از گستردگی این پدیده در ایران حکایت دارد. سن ازدواج در ایران بر مبنای “بلوغ جنسی” تعیین شده در حالی که به گفته کارشناسان، بلوغ جنسی تنها بخشی از ابعاد بلوغ کامل انسان است. رشد، آگاهی، آموزش و آزادی در انتخاب، اساسی‌ترین و انسانی ترین شروط برای تشکیل خانواده است.

آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از کودک همسری ضربات جبران ناپذیری را بر روی زندگی دختران به‌ویژه بارداری‌های زیر ۱۸ سال، مرگ‌ومیر مادران، افسردگی، و بعضاً اقدام به خودکشی در کنار آسیب‌هایی مانند طلاق بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی است.

بر اساس آمار منتشر شده بالغ بر ۹۵ هزار مورد طلاق زنان زیر ۱۹ سال در فاصله سال‌های ۹۰ تا ۹۴ ثبت شده که حدود ۵ هزار و ۷۶۰ مورد از این طلاق‌ها مربوط به ازدواج‌هایی است که سن زوجین کمتر از ۱۵ سال است.

سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده استFaceboo

محکوم به اعدام

 – یک زندانی در تهران که پیشتر در پرونده ای از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، با گذشت اولیای دم از چوبه دار رهایی یافت.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک زندانی در تهران که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، با گذشت اولیای دم از چوبه دار رهایی یافت.

بر اساس این گزارش، اردیبهشت ماه سال ۹۹ یک مرد جوان با مراجعه به پلیس آگاهی دزفول به قتل همسر خود اعتراف کرد و گفت که در هنگام  رانندگی با همسر خود درگیر شده و او را با چاقو به قتل رسانده است.

با توجه به اینکه محل وقوع قتل در مسیر نکا به دزفول، در نزدیکی تهران اتفاق افتاده بود، پرونده قتل در این شهر رسیدگی و بعد از طی روال قانونی، پدر متهم به عنوان ولی قهری فرزندان او، از اعدام گذشت کرد اما به درخواست پدر و مادر مقتول، متهم با رای قضات به اعدام محکوم شد.

در حالی که متهم به قتل در آستانه اعدام و در یک ‌قدمی چوبه دار قرار داشت، اولیای دم با دریافت وجه المصالحه از اعدام او گذشت کرده و متهم روز گذشته به لحاظ جنبه عمومی جرم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفت و از خود دفاع کرد.

بازداشت بلاتکلیفی شهروندان بهایی

  علیرغم سپری شدن ۱۵ روز، سعید اتحاد، قاسم معصومی، سیامک هنرور، سروش آبادی، صدیقه اقدسی، عالیه فروتن و بهروز فرزندی اردکانی، شهروندان بهائی ساکن شیراز، کماکان در سلول های انفرادی در بازداشت و بلاتکلیفی به سر می برند. این شهروندان در تاریخ ۱۷ فروردین‌ماه پس از تفتیش منزل و ضبط تعدادی از وسایل شخصی توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت و به یکی از بازداشتگاه های تحت نظر این نهاد امنیتی منتقل شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۱ اردیهبشت‌ماه ۱۴۰۰، علیرغم گذشت ۱۵ روز، هفت شهروند بهائی ساکن شیراز کماکان در بازداشت و بلاتکلیفی در سلول های انفرادی به سر می برند.

از زمان بازداشت تاکنون برخی از خانواده‌ها ملاقات‌هایی ۳ دقیقه‌ای با عزیزان خود داشته‌اند. با این وجود خانواده بهروز فرزندی، سروش آبادی و قاسم معصومی تاکنون موفق به ملاقات با آنان نشده‌اند. سروش آبادی در بازداشتگاه اطلاعات موسوم به پلاک ۱۰۰ و بهروز فرزندی و قاسم معصومی نیز در یکی از بازداشتگاه‌های اطلاعات سپاه نگهداری می‌شوند. همچنین سعید اتحاد، سیامک هنرور، صدیقه اقدسی و عالیه فروتن از زمان بازداشت تاکنون در سلول‌های انفرادی بازداشتگاه پلاک ۲۰۱ نیروی انتظامی شیراز، تحت بازداشت اطلاعات سپاه هستند. این شهروندان با گذشت ۱۵ روز از زمان بازداشت تاکنون تفهیم اتهام و یا بازجویی نشده اند.

خانواده‌های صدیقه اقدسی، عالیه فروتن، سعید اتحاد و سیامک هنرور امروز پس از پیگیری‌های مکرر با دریافت نامه‌ای از سوی دادیار امکان ملاقات چند دقیقه‌ای با آنان را پیدا کردند.

به گفته یک منبع نزدیک به خانواده یکی شهروندان بهایی بازداشت شده، سروش آبادی طی آخرین تماس تلفنی با خانواده خود به سختی قادر به صحبت کردن بوده است. خانواده این شهروند نهایتا با پیگیری‌های مکرر داروهای ضروری روزانه‌اش را تحویل داده‌اند. این شرایط موجب افزایش نگرانی خانواده او شده است.

این هفت شهروند بهائی ساکن شیراز در تاریخ ۱۷ فروردین‌ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. منازل این شهروندان نیز در زمان بازداشت توسط این نیروها تفتیش و تعدادی از وسایل شخصی آنان از جمله تلفن های همراه، کامپیوترها و همچنین کلیه کتب، آثار و تصاویر مربوط به آئین بهائی ضبط شد. همزمان با بازداشت این شهروندان بهائی، منازل تعداد دیگری از شهروندان بهائی از جمله هایده فروتن، کرامت نیک آیین و ویلیام ممتازیان توسط نیروهای امنیتی تفتیش و تعدادی از لوازم شخصی آنان نیز ضبط شده است.

از میان بازداشت شدگان، صدیقه اقدسی تا روز بازداشت به دلیل درد مفاصل و استخوان ها و بیماری فشار خون تحت درمان بوده است. به گفته یک منبع نزدیک به خانواده خانم اقدسی، استرس، همواره موجب تشدید بیماری وی می شود و این موضوع بر نگرانی خانواده او افزوده است.

از سوی دیگر بهروز فرزندی اردکانی که از مجروحان و اسرای سابق جنگ ایران و عراق است بیش از ۲۵ سال گذشته را به دلیل بیماری قلبی و مشکلات عصبی و شنوایی ناشی از موج انفجار در جنگ تحت مراقبت های پزشکی بوده و عدم پاسخ‌دهی مسئولان در خصوص وضعیت این شهروند بهائی همزمان با شیوع ویروس کرونا در زندان ها باعث افزایش نگرانی در خصوص سلامت وی شده است.

آقای فرزندی همچنین در سال ۹۷ به دلیل باورهای دینی و با دخالت حراست دانشگاه از دریافت مدرک تحصیلی به بهانه گم شدن پرونده محروم مانده بود. او پیشتر و در زمان تحصیل در دانشگاه نیز بارها به بهانه‌های مختلف تهدید به ممانعت از تحصیل و هربار به حراست دانشگاه احضار شد. این شهروند بهائی در سال ۹۶ با نگارش نامه‌ای که متن کامل آن توسط هرانا منتشر شده بود به شرح مشکلات و موانع موجود در ترم آخر تحصیل خود در دانشگاه پیام نور شیراز پرداخته بود.

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار شهروند بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

خودکشی نوجوان

  یک دختر نوجوان ۱۶ ساله در شهرستان مریوان، به دلیل ممانعت خانواده با ادامه تحصیل وی دست به خودسوزی زد. این نوجوان پس از این اقدام به بیمارس...