۱۴۰۰ خرداد ۸, شنبه

محکوم به اعدام

 دو متهم در تهران در پرونده هایی جداگانه توسط دادگاه کیفری یک استان تهران از بابت اتهامات قتل و تجاوز به اعدام محکوم شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک متهم در تهران به اتهام تجاوز به یک دختر نوجوان به اعدام محکوم شد.

رسیدگی به این پرونده از خردادماه سال ۹۸ با شکایت یک دختر نوجوان که همراه دوستش از مقابل مدرسه شان در ورامین ربوده و در یک باغ مورد آزار قرار گرفته بود آغاز شد.

دختر ۱۶ ساله به نام آریانا به مأموران گفت: مدتی پیش از طریق اینستاگرام با پسری به نام رضا آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و گفت قصد ازدواج دارد. به او گفتم قصد ازدواج ندارم اما رضا هر روز با من تماس می گرفت و برایم پیام می فرستاد و با من درد دل می کرد تا اینکه از من خواست دختری را برای ازدواج به او معرفی کنم. من یکی از دوستان مدرسه ای ام به نام فرناز را به او معرفی کردم. به همین خاطر رضا به همراه یکی از دوستانش به نام فرهاد مقابل مدرسه مان آمد. من به همراه فرناز سوار ماشین رضا شدیم. رضا و دوستش ما را به گردش بردند و ساعتی بعد ما را مقابل مدرسه از ماشین پیاده کردند. رضا گفت فردا بار دیگر دنبال ما می‌آید تا این بار فرناز را با مادرش آشنا کند. او می گفت به فرناز علاقمند شده و قصد دارد به زودی با او ازدواج کند.

آریانا ادامه داد: صبح روز بعد رضا و دوستش بار دیگر با پژو مقابل مدرسه ما آمدند و ما را سوار ماشین کردند. ما فکر می کردیم قرار است به خانه رضا برویم تا دوستم با مادر رضا آشنا شود اما هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودیم که رضا و دوستش به رویمان چاقو کشیدند. آنها ما را تهدید به مرگ کردند و به زور به باغی در قوچ حصار ورامین بردند. آنجا رضا با یک نفر از دوستانش تماس گرفت.

دختر نوجوان گفت: بعد از اینکه دوست رضا به نام سهراب به آنجا آمد مرا به زور به دستشویی باغ برد و با شوکر تهدیدم کرد. او بدون توجه به التماس هایم مرا آزار داد. همان موقع مرد میانسالی که به نظر صاحب باغ بود به آنجا آمد. او وقتی متوجه حضور ما شد با رضا و دوستانش دعوا کرد. همان موقع رضا و دوستانش بلافاصله ما را سوار ماشین کردند تا مقابل مدرسه ببرند. اما در میان راه سهراب در ماشین فرناز را نیز آزار داد. آنها تهدید کردند اگر در این باره به کسی حرفی بزنیم ما را می کشند. من وقتی به خانه برگشتم موضوع را به مادرم گفتم اما دوستم فرناز سکوت کرده و به کسی حرفی نزده است.

به دنبال اظهارات دختر نوجوان پلیس به تحقیق پرداخت و صاحب باغ را بازداشت کرد. به این ترتیب متهم و دو دوستش ردیابی و بازداشت شدند. آنها اما خود را بی‌گناه خواندند و ادعا کردند دختران دبیرستانی با خواست خودشان به باغ آمده بودند.

برای سه متهم کیفرخواست صادر و پرونده شان برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه آریانا درخواست اشد مجازات را مطرح کرد. وی گفت: دوستم از ترس آبرویش شکایتی نکرده اما از لحاظ روحی و روانی روزگار خوبی ندارد.

سپس رضا ۱۹ ساله گفت: وقتی به باغ رفتیم من با دوستم سهراب تماس گرفتم تا به باغ بیاید اما هرگز فکر نمی کردم قصد آزار دختران جوان را داشته باشد. وقتی آریانا را به زور به دستشویی برد من توان مقابله در برابر او را نداشتم.

فرهاد نیز گفت: من برای تفریح همراه رضا رفته بودم و به پیشنهاد او دو دختر را با هم به باغ بردیم. اما من آنها را آزار ندادم.

نوبت دفاع به سهراب ۳۰ ساله که رسید سرش را پایین انداخت و ابراز پشیمان کرد. وی گفت: دوستم با من تماس گرفت و مرا به باغ دعوت کرد. وقتی به آنجا رفتم و دو دختر نوجوان را دیدم وسوسه شدم. من با تهدید شوکر خراب آریانا را آزار دادم اما اتهام آزار فرناز در ماشین را قبول ندارم.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و سهراب را به خاطر “تجاوز به عنف به اعدام محکوم کردند.

رضا و فرهاد نیز که با ادعای دوستی دو دختر را به باغ کشانده و در مقابل سهراب هیچ مقاومتی نکرده بودند هر کدام به ۱۰ سال زندان محکوم شدند.

 لازم به ذکر است در ادبیات عرفی رسانه های دارای مجوز از کلمه آزار و اذیت برای اشاره به تجاوز و اشکال مختلف آسیب های جنسی استفاده می شود.

صدور یک حکم اعدام در تهران

به گزارش رکنا، یک متهم در تهران از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شد.

بر اساس این گزارش، اول مرداد ماه سال ۹۹ در پی درگیری میان دو نفر در تهران یکی از آنان به نام محمود جان خود را از دست می‌دهد و متهم به نام امید، بازداشت و به قتل اعتراف میکند.

رسیدگی به پرونده قتل محمود بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران آغاز شد.

در ابتدای جلسه رسیدگی، فرزندان محمود به عنوان اولیای دم پشت تریبون قرار گرفتند و ضمن اعلام شکایت، تقاضای اعدام متهم را مطرح کردند.

سپس متهم در جایگاه دفاع حاضر شد و گفت: اتهام قتل را قبول دارم. من ضایعات جمع کن هستم و آن روز در سطل زباله ای در محله یافت آباد در حال جستجوی زباله ها بودم که یکدفعه محمود به سمتم آمد. من او را نمی شناختم و با او دشمنی نداشتم و آن روز برای اولین بار او را دیدم. به من گفت یک تکه سیم اینجا بود تو آن را برداشتی؟ گفتم نه من سیم برنداشتم. اما انگار باورش نشد. من را هول داد و با مشت به دهانم کوبید و به سرم هم ضربه زد. من هم عصبانی شدم و با او درگیر شدم. یک میله دستم بود اما یکدفعه یک رهگذر چاقوی میوه خوری دسته سبز دستم داد و گفت مال خودت. من هم چاقو را در گردن محمود کوبیدم و فرار کردم.

قضات شعبه یازدهم بعد از شنیدن دفاعیات متهم، شکایت شکات و دفاع وکلا برای صدور رای وارد شور شدند و امید را به اعدام محکوم کردند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خودکشی نوجوان

  یک دختر نوجوان ۱۶ ساله در شهرستان مریوان، به دلیل ممانعت خانواده با ادامه تحصیل وی دست به خودسوزی زد. این نوجوان پس از این اقدام به بیمارس...